باب نقد برای شهید مطهری باز است، برای آیت الله مصباح بسته؟!
نکته حائز اهمیت دیگری که در این مسئله خودنمایی میکند آن است که آیت الله مصباح یزدی نیز گهگاه نظرات قبلی خود را تغییر دادهاند و این خود نشاندهنده نقد پذیر بودن ایشان و همچنین عدم معصومیت ساختگی دوستدارانشان است. به نظر میرسد بهتر است که دوستداران آیت الله مصباح یزدی به جای بستن فضای تعقل و هم اندیشی، فضایی را ایجاد کنند که با بحثهای منصفانه و سازنده افکارشان در بوته نقد قرار گیرد.
کد خبر :
275392
سرویس سیاسی «فردا»: آیت الله مصباح یکی از صاحبنظران برجسته در مسائل اساسی اندیشه اسلامی است که جامعه اسلامی میتواند از حضور ایشان در این زمینهها بهره کامل ببرد. آیت الله مصباح یزدی علاوه بر مسائل فلسفی، اخلاقی، فقهی و ... در زمینه مسائل سیاسی نیز حضور فعالی دارند. حضور ایشان در مسائل سیاسی که حوزه اصلی ایشان نیست، نقدهایی را نیز به این عالم برجسته وارد کرده است. این نقدها را میتوان به دو دسته تقسیم کرد، نقدهایی که بر اساس بغض صورت میگیرند و نقدهایی که از سردلسوزی و کمک به پیشرفت امور جامعه اسلامی مطرح میشود. در مقابل نقدهای نوع اول بهترین پاسخ عدم
توجه است، اما از نقد نوع دوم میتوان به نحوی شایسته برای اصلاح و پیشرفت کمک گرفت. متاسفانه دوستداران و علاقهمندان آیت الله مصباح یزدی در مقابل هر دو نوع نقد شیوه یکسانی را پیش گرفتهاند و به محض کوچکترین انتقاد به عملکرد آیت الله آن را به مثابه دشمنی میپندارند. آنها در مقابل هرگونه نقدی، با بستن فضای تعقل و تفکر، آیت الله را عاری از هرگونه اشتباه و خطایی میپندارند و طرف مقابل را آماج سختترین حملات خود قرار میدهند تا از این طریق خود را حق جلوه دهند. حال آنکه این امر نه تنها سودی ندارد بلکه مضررات بسیاری نیز بر آن مترتب است. از این روست که بزرگان ما
همواره نقد منصفانه را ستودهاند که در ادامه به آن اشاره خواهم کرد. یکی از حقوق مردم در قبال حاکمان و عالمان، نقد سازنده آنان است. امیرالمونین علی(ع) همواره مردم را دعوت به انتقاد از خود و حکومت نمودهاند. امام علی(ع) در عهدنامه خود به مالک، همکاران مناسب را اینگونه توصیف میکنند: "بايد برگزيده ترين آنان نزد تو، آن كس از وزيران باشد كه سخن تلخ حق را بيشتر به تو بازگو كند و كمتر تو را در آنچه خدا از اوليائش نمي پسندد و مطابق هواي توست، ياري و مساعدت كند. و خود را با صاحبان تقوا و صداقت، محشور كن، و عادتشان بده كه ثناگويي و ستايشت نكنند ...". امام خمینی و مقام
معظم رهبری نیز همواره صاحب نظران را دعوت به نقد عملکرد خود و دیگر کارگزاران حکومت کردهاند که خود حاکی از ستایش نقد منصفانه است:« قبلاً هم عرض كردم كه انتقاد هيچ اشكالى ندارد. نگاه منتقدانه هيچ اشكالى ندارد، منتها انتقاد درست؛ بىانصافى نشود ... مراقبت كنيد بىانصافى نشود. بنابراين نقد مستمر، نظارت مستمر و متعادل بر اوضاع كشور، بر مديريتها، جزو كارهاى بسيار لازم است؛ البته بايد با عقلانيت و با مدارا همراه باشد، بدون افراط، بدون پرخاشگرى؛ اما نگاه نقادانه. به نظر من اين هم كار لازم ديگرى است» (بیانات رهبری در دیدار با دانشجویان) یکی از مواردی که حامیان آیت
الله مصباح با تمسک جستن به آن از نقد آیت الله فرار میکنند، فرمایشات مقام معظم رهبری در تائید مراتب فقهی، فلسفی و ... آیت الله مصباح، و همچنین مقایسه ایشان با شهید مطهری است. حال آنکه همین حامیان بسیاری از بزرگان نظام و نزدیکان به رهبری را به دلایل گوناگون مورد نقد و در برخی موارد توهین خود قرار دادهاند. از طرفی دیگر همانطور که میتوان از فرمایشات رهبر معظم انقلاب یافت، نقد منصفانه نه تنها امر مذمومی نیست بلکه بسیار مثمر ثمر نیز هست. رهبر معظم انقلاب خود یکی از اشخاصی است که در مواقع لزوم انتقادات خود را به بزرگان نظام مطرح کردهاند. برای تقریب اذهان مثالی
در این مورد ذکر خواهم کرد. آیت الله خامنهای در زمینه مواجهه با دکتر شریعتی، افکار علامه مطهری را اینگونه نقد میکنند: "نظرات مرحوم شهید مطهری درباره شریعتی - چه در آغاز آشنائیشان که تا دو سه سال از وی به نحو شگفتآوری ستایش میکرد و چه در سالهای بعد که از او به نحو شگفتآوری مذمت میفرمود - غالبا مبالغهآمیز … بود. در همین مطالبی که ایشان به امام مرقوم داشته، نشانههای بزرگنمایی آشکار است. برخی دیگر از دوستان ما از جمله مرحوم شهید بهشتی نیز همین نظر را در باره اظهارات شهید مطهری داشتند. " این نقد منصفانه از جانب رهبری نشان میدهد که ایشان با حفظ
احترام علامه مطهری، به بعضی از افکار ایشان نیز انتقاداتی داشته و آن را به بهترین نحو بیان کردهاند و جالب اینکه ، نظر آیت الله مصباح درباره شریعتی بسیار تندتر از شهید مطهری است. نکته حائز اهمیت دیگری که در این مسئله خودنمایی میکند آن است که آیت الله مصباح یزدی نیز گهگاه نظرات قبلی خود را تغییر دادهاند و این خود نشاندهنده نقد پذیر بودن ایشان و همچنین عدم معصومیت ساختگی دوستدارانشان است. فی المثل ایشان روزگاری یکی از حامیان رئیس جمهور فعلی بودند اما با مشاهده انحراف در دولت، نه تنها به حمایت خود ادامه ندادند، بلکه نظر خود را در این مورد تغییر داده و
همگان را از خطری که آن را بزرگترین خطر از صدر اسلام خواندند انذار دادند. مورد دیگر را نیز باید در انتخابات ریاست جمهوری جست جایی که ایشان نظر خود را در مورد کاندیدای اصلح پس از چند روز تغییر دادند. با توجه به این مطالب به نظر میرسد بهتر است که دوستداران آیت الله مصباح یزدی به جای بستن فضای تعقل و هم اندیشی، فضایی را ایجاد کنند که با بحثهای منصفانه و سازنده افکارشان در بوته نقد قرار گیرد. به حامیان حقیقی آیت الله پیشنهاد میشود، همچون ایشان که روزگاری یکی از مهمترین اندیشمندان حاضر در مناظرات علمی بودند، در فضایی باز و به دور از غوغاسالاری به دنبال یافتن
حق و حقیقت باشند. چرا که در فضای نقد، رشد و تعالی امکان پذیر است و این جمله علی(ع) را همواره به خاطر داشته باشند که : "دو كس، در رابطه من گمراه شدند: يكي علاقه مندي كه نسبت به من به غلوّ افتاد و ديگري، دشمني كه كينه مرا به دل گرفت."