اصولگرایان باید «مدنی» شوند/سخن از کدام «مردم»؟/ مقایسه‌ای میان کنش‌گری سران اصلاحات و اصولگرایان

در درون جریان اصولگرا طیفی به نام «اصولگرایان منتقد» بروز و ظهور کرد که مدام از ضرورت حرکت مدنی و توجه به مردم و حقوق مردم و سیاست ورزی اسلامی سخن می گفت. اما هیاهوی جریان متحجری که سالهاست در اصولگرایان نفوذ کرده باعث شد که این صدا در درون جریان اصولگرا خریدار چندانی پیدا نکند و اغلب اصولگرایان از «بالا به پایین» به سیاست ورزی بپردازند .

کد خبر : 273676
سرویس سیاسی«فردا»: طی روزهای بعد از انتخابات ریاست جمهوری تحلیل گران و صاحب نظرات نظرهای مختلفی درباره دلایل شکست نامزدهای اصول گرا در انتخابات ارائه کرده اند. در میان این بحث های آسیب شناسانه و بررسی دلایل شکست، یک محور اساسی عدم توجه اصول گرایان به مطالبات مردمی است. هر چند آنها در زمان تبلیغات انتخابات برخی نیازها و خواسته های عمومی را مورد اشاره قرار دادند، ولی به خاطر همان بی توجهی در طول 8 سال گذشته و نتایج عملکرد دولت احمدی نژاد، مردم به انها اعتماد نکردند.

از جمله ناصر ایمانی تحلیل گر سیاسی در گفتگو با «فردا» پیش از این گفته بود: « ... درس بزرگ دیگر اصول گرایان این است که مردم مشکلات و مطالبات خودشان را دارند. مطالبات مردم در دوره موسوم به اصول گرایی و بخصوص در 4 سال دوم دولت آقای احمدی نژاد مورد بی توجهی قرار گرفت. اصول گرایان بیشتر امیدشان به این بود که اصلاح طلبان نمی توانند در انتخابات شرکت کنند به خاطر مثلا رد صلاحیت ها...» یا دکتر محمد صادق کوشکی استاد دانشگاه و تحلیل گر سیاسی هم در گفتگو با « فردا» گفته است : « ... به جز آقای روحانی هیچ کدام از نامزدها نتوانستند روی آن نقاطی که مورد توجه مردم بود انگشت بگذارند و اعتماد مردم را جلب کنند. این دو علت می تواند داشته باشد؛ یا از شناخت مطالبات مردم بی خبر بودند و اطلاع نداشتند یا اینکه احتمالا شناخت هم از مطالبات داشتند ولی امکان اینکه بتوانند اعتماد مردم را جلب کنند نداشتند...»

به طور مشخص در درون جریان اصولگرا طیفی به نام «اصولگرایان منتقد» بروز و ظهور کرد که مدام از ضرورت حرکت مدنی و توجه به مردم و حقوق مردم و سیاست ورزی اسلامی سخن می گفت. اما هیاهوی جریان متحجری که سالهاست در اصولگرایان نفوذ کرده بود باعث شد که این صدا در درون جریان اصولگرا خریدار چندانی پیدا نکند و اغلب اصولگرایان همچنان از «بالا به پایین» به سیاست ورزی بپردازند .

تجربه اصلاحات

8 سال پیش وقتی جناح اصلاح طلب با حضور چندین کاندیدا وارد انتخابات شد و در نهایت نتیجه را به محمود احمدی نژاد واگذار کرد، بسیاری از فعالان این جناح در ارزیابی های خود از شکست، به این موضوع هم اشاره کردند که نتوانسته اند اصلاحات را به بدنه جامعه گسترش دهند. با وجود آنکه در دوره موسوم به اصلاحات فعالیت های مدنی رونق بسیار گرفت و انواع و اقسام تحرکات اجتماعی و مدنی در قالب گروه های مردم نهاد ( NGO ) و احزاب رشد چشم گیر یافت، اما باز هم کارشناسان و تحلیل گران اصلاح طلب معتقد بودند این فعالیت ها بیشتر در تهران و چند شهر بزرگ متمرکز بوده و اصلاحات در بطن جامعه تزریق نشده است. آنها از آن به بعد تلاش کردند رابطه خود را با گروه ها و قشرهای مختلف جامعه بیشتر کنند. این فرصت را یافتند تا از تهران خارج شوند و برای سخنرانی و دیدار و شرکت در همایش به نقاط مختلف کشور بروند. حزب های جدید تاسیس کنند و دامنه فعالیت های حزبی را گسترده تر نمایند. در حوزه های فرهنگی و اجتماعی ظهور و بروز بیشتری پیدا کنند. با وجود برخی تنگ نطری های دولت جدید و ایجاد محدودیت هایی برای فعالیت های ان جی او ها و گروه های دانشجویی، اما عزم اصلاح طلبان بر ارتباط بیشتر با مردم بود و شناخت مطالبات و نیازهای آنها. نتیجه این تلاش و اراده جناحی را نیز در انتخابات اخیر دیدند.

تجربه ارتباط مستقیم دولت با مردم

اصول گرایان اما در دوره 8 ساله خود بیشتر سرگرم تعریف و تمجیدهای اولیه و بعد انتقادات گسترده از دولت احمدی نژاد شدند. دولت اصول گرا تمایل و رغبت چندانی برای ارتباط های مدنی و ایجاد فضا برای تقویت تشکل های مردمی سازمان یافته نداشت. دولت ارتباط خود با مردم را در قالب ارتباط مستقیم و چهره به چهره با مردم آنهم توسط شخص رئیس جمهور و وزرا تعریف کرده بود و تلاش داشت با دریافت نامه های مردمی یا ابراز احساسات مستقیم و دیدارها چهره به چهره از نیازها و مطالبات آنها مطلع شود. دولت همزمان با اتخاذ چنین مشی برای ارتباط برقرار کردن با مردم، توجه و تمرکز خود را نیز بیشتر بر قشرهای محروم و آسیب پذیر گذاشته بود و توجه چندانی به طبقات متوسط و روشنفکران و فرهیختگان و اهل فرهنگ نداشت.

گذشته از دولت، گروه ها و تشکل های سیاسی اصول گرا هم خیلی اهل توسعه تشکیلاتی و ارتباط گیری با مردم نبودند. احزاب تنها به هنگام انتخابات آفتابی می شدند و بعد اصطلاحا کرکره های خود را پایین می کشیدند. گروه های ان جی او هم که می توانست پل ارتباطی باشد بین مردم و مسئولان، در این دوران از رونق افتادند و یا محدود شدند به تشکل های شبه دولتی که به نام، غیر دولتی بودند اما در عمل یا وابسته به دولت بودند یا یک دستگاه حاکمیتی دیگر. رونق فعالیت های هیات های مذهبی در این دوران بیش از پیش شد و هیات تا حدودی جای گروه های مردمی را گرفتند. یک آسیب دیگری هم که در این دوران گریبان گیر همین هیات شد، سیاسی شدن بیش از حد آنها بود تا جایی که به تدریج کارکردی شبیه به کارکرد حزب های جناحی را پیدا کردند.

چهره ها و شخصیت های برجسته اصول گرا هم همانند تشکل های سیاسی بیشتر سرگرم امورات رسمی مربوط به حوزه مسئولیت های خود بودند و مضاف بر این اختلافات پیش آمده بین نهادها و دستگاههای مختلف که همواره یک طرف آن دولت بود، نیز بخش زیادی از وقت آنها را می گرفت. علاوه بر این چهره های سیاسی بتدریج خود تبدیل به کانون هایی می شدند که عده ای را دور خود جمع کرده و هر کدام ساز مختلفی را کوک کرده بود. این کانون ها و جمع های محدود خودش را به صورت تعدد نامزدهای اصول گرا در انتخابات اخیر نشان داد و آشکار کرد که چگونه در بین مجموعه اصول گرایان چندین مجموعه و کانون شکل گرفته است. کانون هایی که حرف های متفاوتی نداشتند و تنها بیان گاها متمایزی از یکدیگر داشتند.

مردم، کدام مردم؟

اصول گرایان در گیر مسایل رسمی، مسئولیت های قانونی و فراهم آوردن زمینه هایی برای قدرت یابی بیشتر بودند و به رغم ادعاهای مردمی، ارتباط تنگاتنگی با مردم نداشتند. مهمتر اینکه تصور درستی هم از مردم نداشتند. آنها تحت تاثیر جوسازی ها و کیفیت خبررسانی های رسانه ها که اغلب در اختیار خودشان بود و در راس آنها صداو سیما قرار داشت، مردم را نیز کانالیزه می دیدند. یعنی تصورشان از مردم و مطالبات مردمی همان عده پیرامونشان بود که راه و رسم و مسلک آنها را قبول داشتند و گردشان جمع شده بودند. اصول گرایان نه تنها هیچ تلاشی برای جذب حداکثری نکردند، بلکه عملکردشان بیشتر منجر به طرد حداکثری می شد. چه آنها اساسا نیازها و حقوق مدنی و آزادی های مدنی را در اولویت نمی دانستند. البته در همان حوزه عدالت و معیشت و اخلاق هم که مدعی بودند، عملکرد قابل دفاعی از خود بر جای نگذاشتند که در نهایت نارضایتی مردم خودش را در انتخابات 92 نشان داد. به تعبیر ساده تر اصول گرایان سعی نکردند مدنی شوند، به دورن جامعه بروند، جامعه را اصطلاحا به همان صورت « چهل تکه ای» که هست ببینند. بلکه در مقابل گاها تلاش کردن با طرح ها و برنامه هایی دعوت به یک جور شدن کنند.

این سوژه جای کار بسیار دارد و این نوشتار در حد طرح مساله ای بود که اگر قصد و عزمی بر آسیب شناسی در بین این مجموعه وجود دارد، از این منظر هم نگاه شود. منظری که البته پیش از این از سوی چهره هایی مثل دکتر علی مطهری و دکتر عماد افروغ مورد اشاره قرار گرفته ولی مورد توجه اصول گرایان قرار نگرفته است. این دو در دفعات مختلف گفته اند که اصول گرایان در حوزه آزادی ها و حقوق مدنی باید سعه صدر و نگاه بازتری داشته باشند و عدالت فقط عدالت اقتصادی آنهم از نوع توزیعی نیست. به هر روی به نظر می رسد یکی از ضروریات جریان اصول گرا ارتباط بیشتر با مردم است و اینکه مردم تنها همانهایی که اطراف ما هستند و رای به تایید ما دارند، نیستند.

یک جدول عبرت آموز

در انتها برای نمونه مقایسه ای انجام شده بین کیفیت و کمیت دیدارها و حضورهای لیدرهای اصلی دو جناح اصلاح طلب و اصول گرا ( سید محمد خاتمی و هاشمی رفسنجانی- آیت الله محمد یزدی و آیت الله مصباح یزدی) که خود بیانگر خیلی چیزهاست از جمله اینکه هم کنش گری های لیدرهای اصلاحات بیشتر است و هم دامنه و پراکندگی موضوعی دیدارهای اصلاح طلبان نسبت به اصول گرایان بسیار بیشتر است. این نشان دهنده توجه به قشرهای بیشتر جامعه از سوی این لیدرهاست و اینکه اصلاح طلبان مدنی تر جلوه می کنند و اصول گرایان رسمی تر. در حالی که همواره این اصولگرایان منتقد بوده اند که مدنیت را رسم سیاست ورزی خود قرار داده بودند.

دیدارها و حضورهای اخیر هاشمی رفسنجانی

1

دیدار با اعضای داخلی و خارجی شرکت کننده در هشتمین همایش بیوتکنولوژی و چهارمین همایش ایمنی زیستی و مهندسی ژنتیک

16 تیر

2

دیدار با اصول گرایان و اصلاح طلبان معتدل خراسان رضوی

14 تیر

3

دیدار با جمعی از نخبگان و کارآفرینان منتخب صنفی، تجاری خراسان رضوی

13 تیر

4

دیدار با جمعی از علماء اساتید حوزه و دانشگاه، ائمه جمعه و فعالان سیاسی اهل سنت

13 تیر

5

دیدار با جمعی از اعضای اصلی و علی البدل چهارمین دوره شورای شهر تهران

9 تیر

6

دیدار با جمعی از فعالان سیاسی حوزه علمیه قم

6 تیر

7

دیدار با خانواده های شهدای هفتم تیر و تعدادی از نماینده های دوره های ششم و هفتم مجلس

4 تیر

8

صدور پیام تبریک به مناسبت راه یابی به جام جهانی فوتبال

28 خرداد

9

دیدار با اعضای بنیاد توسعه خوزستان مرکب از جمعی از نمایندگان مجلس و فعالان سیاسی و دانشگاهی و بخش خصوصی استان

28 خرداد

10

دیدار با اعضای هیات امنای و مدیران ارشد بنیاد بین المللی و مطالعاتی نهج البلاغه

19 خرداد

دیدار ها و حضورهای سید محمد خاتمی

1

حضور در مراسم نکوداشت 80 سالگی رضا داوری اردکانی

16 تیر

2

حضور در سالگرد مرحوم صدوقی، دیدار با اعضای منتخب شورای شهر اردکان، دیدار با اصلاح طلبان یزد در بیت شهید صدوقی

12- 14 تیر

3

دیدار با جمعی از دانشجویان دانشگاههای سراسر کشور

12 تیر

4

دیدار با نسرین ستوده وکیل زندانی که به مرخصی آمده

10 تیر

5

صدور پیام به مراسم تجلیل از عارف در یزد

10 تیر

6

دیدار با حسن روحانی رئیس جمهور منتخب

2 تیر

7

دیدار با هیات رئیسه انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران

30 خرداد

8

دیدار با جمعی از نامزدهای اصلاح طلب انتخابات شورای شهر سراسر کشور

19 خرداد

دیدارها و حضورهای مصباح یزدی

1

حضور در مراسم عمامه گذاری طلاب مدرسه امام خمینی (ره)

17 خرداد

2

دیدار با سعید جلیلی

7 خرداد

3

دیدار با اعضای کانون طلوع

6 خرداد

4

حضور و سخنرانی در همایش اقتصاد و حکومت

26 اردیبهشت

5

دیدار با دانشجویان مراکز آموزش عالی استان قم

24 اردیبهشت

6

دیدار با رئیس و جمعی از اعضای شورای شهر تهران

18 اردیبهشت

7

حضور و سخنرانی در همایش جایگاه ولایت و دولت در نظام اسلامی

29 فروردین

8

دیدار دبیر کل و تعدادی از اعضای مرکزی موتلفه

21 فروردین

9

دیدار با اعضای مرکزی جبهه پایداری

15 فروردین

دیدارها و حضورهای آیت الله محمد یزدی

1

گفتگو با خبرگزاری مهر درباره انتخابات و اختلافات جامعه مدرسین

10 تیر

2

صدور بیاینه درباره وضعیت مسلمانان میانمار

5 تیر

3

نامه به شیخ الازهر در پی حمله سلفی ها به شیعیان در مصر

5 تیر

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: