احمدی‌نژاد سوگند خورده بود نگذارد قالیباف رییس‌جمهور شود

عباس سلیمی‌نمین گفت: آقای روحانی در کنار تمایلات سیاسی، دنبال این است که تا از دولت‌های پیشین استفاده ببرد که باید گفت رویکردی منطقی است و به کارهایش عمق بخشیده است. به همین دلیل حتما از عناصر تندرو پرهیز خواهد کرد و از آنجایی که از آنها استفاده نخواهد کرد، مشکلاتی به وجود خواهد آمد و چهره‌های اینچنینی علیه دولت روحانی موضع‌گیری خواهند کرد.

کد خبر : 271672

عباس سلیمی‌نمین اعتقاد دارد برنده‌شدن روحانی به این دلیل بود که احمدی‌نژاد عامدانه شرایط دشواری را بر جامعه تحمیل کرد تا کاندیدای اصولگرایی، مخصوصا «قالیباف» نتواند به «پاستور» راه پیدا کند. گزیده گفتگوی روزنامه شرق با سلیمی‌نمین را در ادامه می خوانید: * اگر مطالعه‌ای در انتخابات گذشته داشته باشیم، مشاهده می‌کنیم که موجی در روزهای آخر ایجاد می‌شد و رای به نام کسی نوشته می‌شد. همان‌طور که در سال ۸۴ آقای قالیباف به‌عنوان رقیب اصلی هاشمی‌رفسنجانی شناخته می‌شد، در روزهای منتهی به ۲۷ خرداد، موجی ایجاد شد که محمود احمدی‌نژاد را به دومین رتبه مرحله رساند و یک هفته پس از آن هم با وجود اینکه چندان شناخته‌شده نبود، هاشمی‌رفسنجانی را با آن همه سابقه شکست داد. پس باید نتیجه‌گیری کنیم که انتخاب روحانی با وجود غیرمنتظره‌بودن، نباید اتفاقی عجیب تلقی شود. * دلیل اصلی توجه عموم به مردم این بود که جامعه به این تصور رسید که روحانی یک پدیده متفاوتی است که در نقطه مقابل دولت کنونی قرار گرفته است. در واقع رای به روحانی، «نه» به احمدی‌نژاد بود. در شرایطی که احمدی‌نژاد عامدانه اقتصاد را رها کرد تا جامعه را با مشکل و محدودیت‌های زیادی مواجه کند، مردم به روحانی رای دادند تا از این مخمصه نجات پیدا کنند. *برای رییس‌جمهوری، مهم این بود که اصولگرایان در انتخابات ریاست‌جمهوری ناکام شوند و به همین دلیل تحمیل سختی بر جامعه را انتخاب کرد تا مردم ناراضی شوند و به سمت کاندیدای اصلاح‌طلب یا مستقل بروند. به همین دلیل تصور من این است که بیش از حمایت هاشمی و خاتمی، عملکرد حساب‌گرایانه احمدی‌نژاد در رای بالای ۱۸‌میلیونی حسن روحانی نقش داشت. * احمدی‌نژاد سوگند خورده بود که نگذارد قالیباف رییس‌جمهور شود. البته ایشان با تعبیری غیرعرف گفته بود که برای رسیدن به این هدف هر کاری را انجام می‌دهد. تاکید این است زمانی‌که قطعی شد کاندیدایش هیچ توفیقی نخواهد داشت، اقداماتش را برای تخریب اصولگرایی شروع کرد. * نتیجه اعلام‌شده در انتخابات ریاست‌جمهوری این مساله را ثابت کرد که جبهه اصولگرایی با وجود فعال‌بودن اصلاحات و تحرکات تخریبی دولتی‌ها، پایگاه اجتماعی بالایی دارد. اما متاسفانه در تصمیم‌گیری عملکرد خوبی نداشتند و با حضور چندپاره در انتخابات و ناکامی در متحدشدن، شرایطی را به وجود آوردند رای‌هایی که به حساب اصولگرایی نوشته شد، برای چند نفر به صندوق انداخته شد. * نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری و شوراها نشان داد که بخش عمده‌ای از مردم همچنان به تفکر اصولگرایی اعتقاد و اعتماد دارند. البته آن چیزی که از جانب احمدی‌نژاد صورت گرفت، باعث شد تا در شرایطی که روحانی شناخته‌شده نبود، رای‌هایی به حساب او ریخته شود. همان‌طور که «نه» به هاشمی، احمدی‌نژاد غیرمشهور و معروف را در سال ۸۴ به پاستور فرستاد. * تحلیل من این است که آقای روحانی در کنار تمایلات سیاسی، دنبال این است که تا از دولت‌های پیشین استفاده ببرد که باید گفت رویکردی منطقی است و به کارهایش عمق بخشیده است. به همین دلیل حتما از عناصر تندرو پرهیز خواهد کرد و از آنجایی که از آنها استفاده نخواهد کرد، مشکلاتی به وجود خواهد آمد و چهره‌های اینچنینی علیه دولت روحانی موضع‌گیری خواهند کرد. این در شرایطی است که در همه سلیقه‌های حاضر، عدم تمایل به تندروی مشاهده می‌شود و اگر روحانی به آنها بی‌توجهی کند، اصولگرایان نیز چنین اقدامی را انجام خواهند داد و تندروها را حاشیه‌نشین خواهند کرد که این در نهایت فضای سیاسی را به فضایی عقلانی هدایت خواهد کرد. به همین دلیل روحانی با اینکه به لحاظ بینش همانند خاتمی است، باید برخلاف او، از ابراز اندام نیروهای تندرو جلوگیری کند تا بعد از چهارسال دوباره بتواند از مردم رای بگیرد. چون کارکرد زمانی امکان‌پذیر خواهد بود که فضای التهاب سیاسی محدود و زمینه فعالیت‌های اقتصادی فراهم شود.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: