سخنی با آقای مسجد جامعی
کد خبر :
269796
حسین قربانزاده :جناب آقای مسجد جامعی عضو محترم شورای شهر سوم تهران و منتخب مردم برای دوره چهارم شورای شهر تهران، نشست خبری شما که پس از اعلام نهایی نتایج چهارمین دوره انتخابات شوراها در خبرگزاری ایسنا برگزار شده بود، نکات قابل تامل و بعضا عجیبی داشت که یادآوری و طرح نکاتی برای جنابعالی و خوانندگان محترم در این میان خالی از لطف نیست. ۱- آقای مسجد جامعی، جنابعالی به اخلاق و انصاف شناخته می شوید و در سابقه و کارنامه شما افراط و تندروی، بداخلاقی و حتی قضاوت زودهنگام و بدون بررسی سراغ نداریم. بسیاری از فعالان سیاسی، شما را یک شخصیت فرهنگی می شناسند که صرف نظر از سابقه دوره وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، منش و رفتار فرهنگی دارید و شاید ذکر عبارت "قابل تامل و عجیب" در صدر این نوشتار موید این مطلب باشد که با عنایت به این سابقه از جنابعالی انتظار نبود که خارج از انصاف موضع گیری کنید. ۲- در دوره حضور شما در شورای سوم چندان موضع گیری انتقادی از این جنس از سوی شما دیده نشد، شاید جنابعالی بدلایل مختلف از هرگونه موضع گیری پرهیز داشتید. بجز یادداشت های فرهنگی و اجتماعی از موضع آسیب شناسانه در مطبوعات حتی در داخل جلسات
شورای شهر هم بروز و ظهور شما مشهود نبود و این پرسش جدی است که چرا بلافاصله بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری و شوراها جنابعالی نشست خبری می گذارید و برخی ابهامات و نکات را درباره شورای سوم و شهرداری تهران مطرح می کنید؟ قاعدتا اگر خلافی وجود داشته باید جنابعالی به عنوان تکلیفی که مردم بر دوش شما نهاده اند در دوره عضویت در شورا مطرح نمایید، تذکر دهید، نقد کنید و ... نهایتا بصورت قانونی و در جهت استیفای حقوق شهروندان آن را پیگیری نمایید. چه عاملی باعث شده است که شما در شش سال عضویت در شورای شهر تخلفات احتمالی و ادعایی را نادیده بگیرید و امروز بعد از انتخابات ریاست جمهوری و شوراها در یک نشست خبری با حضور خبرنگاران متعدد وظایف بر جای مانده در دوره نمایندگی مردم را قضا کنید؟ ۳- جنابعالی در این نشست گفتید: " باید شورای شهر را به جایگاه واقعی خود برگردانیم و شورا را از شورای شهرداری بودن دربیاوریم. ... شورای شهر گذشته بیشتر شورای شهرداری شده بود" آقای مسجد جامعی اظهارات جنابعالی در دفاع از عملکرد شورای سوم در پیش از انتخابات شوراها هنوز روی تلکس خبرگزاری ها وجود دارد. چگونه بلافاصله بعد از انتخابات و
اعلام نتایج همین شورا می شود شورای شهرداری؟! ۴- از حق نگذریم شما از شفافیت مالی هشت سال گذشته در شهرداری تهران (که سه سال پیاپی از سوی مراجع نظارتی عالی کشور رتبه برتر را بدست آورده) و نظارت دقیق شورای شهر تمجید و فقط نسبت به عدم ارائه گزارش هزینه های فاقد سند قبل از این دوره هشت ساله در صحن شورا انتقاد نموده اید. آقای مسجد جامعی این پیشرفت عملیاتی و نظارتی مدیون همین شورای سوم و مدیریت شهری است که جنابعالی نیز عضو آن بوده اید. همچنانکه که شما به رویکرد محله محوری و بها دادن به شورایاران و تمرکززدایی تاکید دارید که باز همین مدیریت شهری و شورای دوم و سوم بود که این رویکرد را ترویج و به معتمدان محلات میدان داد. البته این انتقاد شما به حق است که "متاسفانه، آخرين برنامه پنجساله دولت برخلاف برنامههاي پيشين رويكرد مديريت يكپارچه محلي را حذف كرده و نگاهي تمركزگرا و سلسله مراتبي در اداره امور را الگو قرار داده است." ۵- شما در این نشست خبری برخی اقدامات شهردار تهران را بلندپروازانه دانسته اید، اما اشاره نکردید که منظورتان کدام یک از اقدامات ایشان است؟ و ضمنا چه برداشتی از عبارت " بلندپروازانه" دارید. مثلا تکمیل
بزرگراه امام علی (ع) را بلندپروازانه می دانید؟ حتما زمان طرح این موضوع بسیاری عقیده داشتند که نشدنی است و از این جهت آن را بلندپروازانه دانستند. چون باید بیش از هفت هزار ملک (۱۲ هزار واحد) تملک می شد، چون باید ۵۶ پل در آن احداث می شد، چون زمانبندی پیشنهادی فقط ۱۹ ماه بود و حتما برای آنان که شناخت عمیق از همت جهادی مردان روزهای حماسه و ایثار نداشتند آن را یک طرح بلندپروازانه می دانستند. اما این اتفاق افتاد به وعده و به وقتش یعنی روز میلاد حضرت امیر (ع) افتتاح شد. کم نیست نمونه های اینچنینی دیگر که در مرحله طرح، بلندپروازانه توصیف می شد اما در مرحله اجرا همان افرادی که اینگونه توصیف می کردند، انگشت به دهان ماندند. تونل توحید، پل جوادیه، تونل نیایش، بوستان های ولایت، نهج البلاغه، آب و آتش، جوانمردان، اتوبان آزادگان، دریاچه چیتگر، باغ موزه قصر و دفاع مقدس، باغ پرندگان، پردیس های سینمایی، افزایش خطوط و ایستگاه های مترو، بی آر تی، اجرای طرح تفصیلی و ... شاید ابتدا همه و همه بلندپروازانه تلقی می شد اما نهایتا به ثمر نشست. ۶- اما عجیب تر از همه اظهارنظرها این عبارت شما بود : " این ۷۰۰ هزار رایی که آقای قالیباف
در تهران آورد، خب تهران آوردگاهی است که بسیاری از بحثهای انتخاباتی خود را با استناد به توفیق مردم تهران مطرح میکرد. در عین حال وی حوزه نیروی انتظامی را مکرر مورد تاکید قرار میداد و تهران با ۷۰۰ هزار رای که به قالیباف داد، خیلی رایها گران تمام شد با توجه به اینکه در این مدت در تهران خیلی هزینه شده است، همین چند ساله که در نظر بگیریم، قیمت هر رای مشخص میشود." صرف نظر از اینکه معنای این جملات دقیق مفهوم و گویا نیست که شاید نقص از سوی خبرگزاری باشد، اما اینکه آرای آقای قالیباف در تهران گران تمام شد یک معنی و مفهوم بیشتر نمی تواند داشته باشد و آن هم اینکه باید هفتصد هزار رای آقای قالیباف در تهران را بر هزینه های پروژه های شهر تهران تقسیم کنیم و آن وقت قیمت هر رای تعیین و معلوم می شود که این آرا خیلی گران تمام شده است!! آقای مسجد جامعی! اصلا فرض بگیریم که آقای قالیباف از ۱۸ سالگی و روزهای اول جنگ که آرام و قرار نداشت و پشت دژ شلمچه در مقابل دشمن ایستاد تا قرارگاه خاتم و نیروی هوایی سپاه، نیروی انتظامی و در زمان افتتاح پروژه های عظیم شهر تهران در سال ۹۲ هر کاری که انجام می داد برای رسیدن به ساختمان پاستور
و کسب کرسی ریاست جمهوری بوده و هیچ نیت دیگری جز این نداشته باشد. آیا جنابعالی به عنوان عضو شورای شهر با نیت ایشان مشکل داشتید؟ یا با سرعت خدمت رسانی ایشان؟ یا با وفای به عهد او در انجام پروژه ها؟ یا با همراهی با شورای شهر در اجرای دقیق طرح و برنامه جامع پایتخت؟ آیا این ایرادی دارد که نامزد ریاست جمهوری کارنامه و سابقه کاری خودش را به جای تخریب دیگران و یا عاریه گرفتن از شخصیت های دیگر در معرض انتخاب و رای مردم قرار دهد؟ حتی فرض کنید اصلا با نیت احراز پست ریاست جمهوری شخصی با عملکرد خودش تلاش می کند اما دیگری با دروغ و ناجوانمردی و دلالی سیاسی، به نظر شما کدامیک بیشتر قابل بازخواست هستند؟ در این شهر و کشور کسانی که مسوولیت داشتند و کاری نکردند یا زحمت کشیدند و پسرفت را به ارمغان آوردند، در موضع طلبکاری می نشینند، آن وقت کسی که کار کرده و تحول ایجاد کرده مورد بازجویی قرار می گیرد که تو بیا بگو با چه نیتی این کارها را انجام دادی؟! آقای مسجد جامعی! فعالیت های قالیباف در شهر تهران برای کسانی گران تمام شد که مجبور شدند از رجانیوز تا بی بی سی را به خط کنند تا این کارنامه موفق را مخدوش کنند و اعتراف می کنم که
سرمایه گذاری آنها جواب داد! این چند جمله را هم بخوانید : "در شهری نامهربان مانند تهران که آدمی در آن احساس تنهایی میکند و شهر تنهایش میگذارد، نیاز مبرمی به گسترش روحیه مهربانی احساس میشود؛ ... شهر بدون خاطره ممکن نیست و در حال حاضر مهمترین مشکل شهر ما فراموشی خاطرههاست. کسی که دچار فراموشی شود، مشکل خاصی نخواهد داشت، ولی وقتی شهر به این فراموشی دچار شود، نقطه انحطاط آن محسوب میشود." اینها جملات شما است آقای مسجد جامعی در تاریخ دوشنبه ۲۰ خرداد در جمع ناشران و کتاب فروشان و به روایت خبرگزاری ایسنا. چه دلنشین و راست گفتید که مهمترین مشکل ما فراموشی خاطره ها است!