غرضی بدون روتوش در مستند تبلیغاتی
شاید اگر استیون اسپیلبرگ سازنده موفقترین فیلمهای شخصیتمحور هالیوود هم قرار بود یک فیلم تبلیغاتی برای غرضی بسازد نمیتوانست نتیجه کار را تا این اندازه شبیه به ویژگیهای شخصیتی خود غرضی در بیاورد؛ مستند دیشب سید محمد غرضی نامزد انتخابات ریاستجمهوری خرداد ماه؛ نمایش واضح و رک و پوستکندهای از خود غرضی بود.
شاید اگر استیون اسپیلبرگ سازنده موفقترین فیلمهای شخصیتمحور هالیوود هم قرار بود یک فیلم تبلیغاتی برای غرضی بسازد نمیتوانست نتیجه کار را تا این اندازه شبیه به ویژگیهای شخصیتی خود غرضی در بیاورد؛ مستند دیشب سید محمد غرضی نامزد انتخابات ریاستجمهوری خرداد ماه؛ نمایش واضح و رک و پوستکندهای از خود غرضی بود. رفتوآمد دائم زیرنویس «ویژه برنامه تبلیغاتی محمد غرضی» و تکرار مکرر یک صدای بم و رسا که دائم به ما یادآوری می:کرد که فرد روبرویمان«سید محمد غرضی» است؛ شاید سالهای سال بود که دیگر در تلویزیون ایران مشاهده نشده بود. مستند بدون نام غرضی انگار از زیر آوارهای خراب شده شیوههای تبلیغاتی دو دهه پیش برخاسته بود و هنوز گرد و خاکش را هم کامل نتکانده بود. عکسهای قدیمی و بدون روتوش غرضی از دیدارهایش با شخصیتهای مشهور دهههای گذشته که به شیوهای قدیمی و از یادرفته، شبیه به فیلمهای عروسی دهه شصت کنار هم تدوین شده بودند احتمالا فقط خود غرضی را به هنگام تماشای فیلم سر کیف میآورد. مستند «سید محمد غرضی» نمایش بدون روتوش و ادایی از خود غرضی بود، انگار غرضی پشت میز تدوین نشسته بود و آلبوم عکسهای و فیلمهای قدیمیاش را باز کرده بود و در فیلم گنجانده بود و بعد هم خودش رو به دوربین نشسته بود و دکمه ضبطش را زده بود و حرف زده بود. بییندگان تلویزیونی احتمالا بخت و اقبال زیادی داشتند که فیلمهای مستند نامزدها ۳۰ دقیقه بیشتر زمان نداشت والا باید منتظر شروع فیلم تبلیغاتی غرضی از دوران مشروطیت بودند، شیوه انتخاب شده غرضی برای تبلیغات اگر چه شیوه رنگ و رو رفتهای است اما حالا با این فیلم تبلیغاتی ثابت کرد که برخلاف بیش از نیمی از نامزدها، دارای استراتژی مشخصی است. استراتژیای که شاید قشر بازنشستگان پارکنشین را به راحتی پای صندوقها بیاورد. اما هر چه قدر که فیلم غرضی بدون ادا و روتوش بود مجید برزگر سازنده فیلم انتخاباتی عارف تمام تلاشش را برای ساخت یک فیلم حساب شده بر روی تکتک دقایقش خرج کرده بود، تلاشی که البته در نهایت تفاوت چندانی با فیلمهای تبلیغاتی نامزدهای دیگر به وجود نیاورده بود و همچنان معضل نداشتن برگ برنده، چیزی که فقط فیلم شعیبی برای قالیباف از کمبود آن رنج نمیبرد را اینجا هم مشاهده میکردیم. غرضی در فیلم مستندش دقیقا خودش بود اما فیلم عارف اولین فیلمی از نامزدها بود که نامزد موردنظر مجبور به بازیکردن در آن شده بود. مستند عارف البته شروع خوبی داشت و نماهای تمیز و شستهرفتهای از حضور عارف در دانشگاه نمایش میداد؛ اما همان فرمول همیشگی گنجاندن یک سرود حماسی که اینجاسرود هزاربارتکرار شده محمد نوری بود به علاوه رای ساختن از بیچارگی و فلاکت مردم در نهایت مستند عارف را هم تبدیل به یک مستند معمولی ساخته بود و حتی استفاده از همسر عارف برای تبلیغ هم که به نظر میرسد ابداع جدیدی در تبلیغات انتخاباتی تلویزیونی نامزدهای این دوره باشد نتوانست فیلم را نجات دهد صحنههای انتهایی فیلم عارف و گفتگوی همسرش با او با آن لهجه غلیظ یزدی البته شیرین و دوستداشتنی از آب درآمده بود اما نه برای یک مستند تبلیغاتی انتخاباتی. دو فیلم تبلیغاتی دیشب دقیقا روبروی یکدیگر ایستاده بودند. یکی با همان شیوههای قدیمی و فراموش شده تبلیغ و ساخت فیلم مستند با نمایش «خود خود غرضی» و دیگری با به روزترین شیوهها و نماهای تبلیغاتی و با بازی دو بازیگر نقش اول؛ محمدرضا عارف و همسرش.