رسایی 88: احمدینژاد در مناظره با موسوی عالی بود!/ رسایی 91: کار احمدینژاد در مناظره با موسوی اشتباه بود !
رسایی توضیح نمی دهد چرا با وجود تقبیح رهبری در خصوص قول و فعل احمدی نژاد سال 88 به شدت حامی این اقدام بوده است و چرا با نظرات رهبری گزینشی برخورد کرده است؟و چرا در سال 91 که تشت رسوایی انحراف از بام افتاده بود،به یاد ناپسندی مناظره سال 88 افتاد؟این کاسبکاری سیاسی و بندبازی شبه گفتمانی چگونه قابل توجیه است؟ آیا قابل پیش بینی نیست وی چند سال دیگر کاملا متضاد با مندرجات امروز نشریه اش عمل کند؟
کد خبر :
265877
سرویس سیاسی«فردا»: این روزها حمید رسایی نماینده مجلس که از شهیر ترین حامیان احمدی نژاد محسوب می شد دوباره فعال شده است. نشریه او نه دی در هر شماره مطالبی مفصل را به «تهمت» و «تخریب» علیه محمد باقر قالیباف اختصاص می دهد و به موازات آن از کاندیدای دلخواه رسایی رونمایی می کند . برای فهم بهتر ماهیت عقیدتی و گفتمانی کسی که تا این حد به تخریب قالیباف علاقه دارد،بازخوانی یک واقعه تاریخی نه چندان دور درباره وی و همگنان سیاسی اش خالی از لطف نیست.
سقای بیریا، مشاور سابق رئیس جمهور در امور روحانیت، که پیش از برکناری به شدت به دلیل چالشهای روابط دولت و روحانیت مورد انتقاد بود، پس از برکناری در سال 90 در مصاحبهای با جوان درباره وقایع تلخ مناظره سال 88 میگوید: «به عنوان مثال مقام معظم رهبری راجع به اینکه آقای احمدینژاد در مناظره اسم شخصی را نیاورد تأکید داشتهاند، اما احمدینژاد اسم آورد. بعدها هم گفت تنها کسی که به من گفت اسم افراد را بیاورم مشایی بود؛ حالا مشایی چه طوری بیان میکند که احمدینژاد باید این کار را بکند، دیگر برای ما روشن نیست. خلاصه اینکه مشایی نقل میکند که من در حالت معنوی
که قرار گرفتم یقین کردم که امام زمان میخواهد که احمدینژاد اسم افراد را بیاورد. این در حقیقت همان مفهوم و اصطلاح بابیت است که در برابر ولایت فقیه مطرح میشود.»
در حالی سقای بیریا، علت نام بردن از اسامی افراد در مناظرهها را مکاشفات مشایی و ارتباط با امام زمان میداند که همین حجت الاسلام حمید رسایی در مجلس شورای اسلامی، در تاریخ ۱۶ خرداد ۸۸ در مصاحبه با فارس ( تصویر مطلب ) با بیان اینکه افشاگریهای آقای احمدینژاد جزو «تکالیف الهی و رسالت وی بود»، تصریح کرد: «اگر آقای احمدینژاد به دنبال جلب آراء مردم بود، هیچگاه در شب انتخابات این مسائل را مطرح نمیکرد، و با تساهل و تسامح از کنار چنین مسائلی میگذشت.»
جالب تر آنکه بعد از وقایع یکشنبه سیاه مجلس همین فرد در چرخشی صد و هشتاد درجه ای در یاداشتی می نویسد:دومین مقصر اصلی حادثه شرم آور یکشنبه سیاه شخص رئیس جمهور است. آقای احمدی نژاد متأسفانه در مقاطعی با لجاجتها و پافشاری بر برخی تصمیمات خود، هزینه سنگینی را متوجه دولت مردان و کشور کرده است... پیش از این در مناظرات انتخاباتی نیز آقای احمدی نژاد با نام آوردن از فرزندان برخی از شخصیتها - که البته انتقاداتی قابل پیگیری بود - به نقد ایشان پرداخت که در همان ایام، رهبر انقلاب در نماز جمعه 29 خرداد 88 این اقدام را تقبیح کردند و فرمودند: «در مورد بستگان این شخصیتها،
هر كس هر ادعائى دارد، بايستى در مجارى قانونى خودش اثبات بشود و قبل از اثبات نمیشود اینها را رسانهاى كرد. اگر چيزى اثبات بشود، فرقى بين آحاد جامعه نيست؛ اما اثبات نشده، نمیشود اینها را مطرح كرد و قاطعانه ادعا كرد. وقتى این جور حرفها مطرح میشود، تلقىهاى نادرست در جامعه به وجود مىآيد.» رسایی توضیح نمی دهد چرا با وجود تقبیح رهبری در خصوص قول و فعل احمدی نژاد سال 88 به شدت حامی این اقدام بوده است و چرا با نظرات رهبری گزینشی برخورد کرده است؟و چرا در سال 91 که تشت رسوایی انحراف از بام افتاده بود،به یاد ناپسندی مناظره سال 88 افتاد؟این کاسبکاری سیاسی و
بندبازی شبه گفتمانی چگونه قابل توجیه است؟ آیا قابل پیش بینی نیست وی چند سال دیگر کاملا متضاد با مندرجات امروز نشریه اش عمل کند؟