انتخابات،رفراندوم مذاکرات هستهای نیست
پرونده هستهای، موضوعی نیست که کسی بتواند آنرا بازیچه خود قرار دهد، چرا که اولاً مطابق رویههای موجود، هدایت کلان آن در هر دورهای بر عهده هیچکدام از دولتها نبوده و نیست و ثانیا اجزای اجرایی آن، بههیچوجه قابلیت رونمایی عمومی را ندارد.
کد خبر :
265578
سایت الف: اولین و آخرین دبیران شورای عالی امنیت ملی ایران، نامزد انتخابات ریاستجمهوری شدهاند و اگر علی لاریجانی هم درایت نمیکرد و به این عرصه در میآمد، چه صحنه باشکوهی میشد از کشاکشهای هستهای و امنیتی. در این آوردگاه که گرد و خاک بسیاری هم پیرامون آن برخاسته و برخی، از دوقطبی سازش-مقاومت برای تبیین آن استفاده میکنند، آنچه بیش از همه دیده و شنیده میشود، نقد و نفی برنامههای مرتبط با مهمترین پرونده سیاست خارجی ایران در یک دهه گذشته، یعنی برنامه هستهای است، آنهم از سوی مردانی که هر دو، تنها منصوبان رهبر انقلاب در شورای مذکورند. اینکه شیخ حسن روحانی، مقتدرانه گفتوگو میکرده یا برادر سعید جلیلی، عزتمندانه، موضوعی قابل بحث و بررسی است؛ اینکه کدامیک پیش رفته یا عقب نشسته و یا کار را متوقف کرده و یا اینکه شرایط کنونی کشور (تحریمها و قطعنامهها و...) محصول عملکرد کیست نیز، ایضاً محل مناقشه، اما به میدان آوردن حساسترین، سریترین و مهمترین مساله دیروز و امروز و احتمالاً فردای کشور، وسط درگیریهای دور و دراز و بیسروته انتخاباتی به سود کیست؟ جز این است که طرفین مجبورند مستقیم و
غیرمستقیم، مشی و روند رقیب را نفی کنند و برای اثبات ادعایشان، گوشه دیگری از پرده را بالا ببرند و اسرار ملی را جلوی چشمان کشورهای غربی سلطهگر و عربی فتنهگر، هویدا سازند. پرونده هستهای، موضوعی نیست که کسی بتواند آنرا بازیچه خود قرار دهد، چرا که اولاً مطابق رویههای موجود، هدایت کلان آن در هر دورهای بر عهده هیچکدام از دولتها نبوده و نیست و ثانیا اجزای اجرایی آن، بههیچوجه قابلیت رونمایی عمومی را ندارد. اکنون اینکه شروعکننده این مسابقه باخت-باخت چه کسی بوده است هم چندان با اهمیت نیست، اما از آنجا که به نظر میآید در همه اطراف و اکناف ماجرا، تمایلاتی برای قهرماننمایی در این زمینه وجود دارد، میبایست هرچه سریعتر و با تدبیر دوراندیشانه، این مبحث را از روی میز تبلیغات کنار گذاشت، چرا که «گاهى بعضىها - البته اشتباه ميكنند - براى جلب آراء، شعارهایى ميدهند كه اين شعارها از حدود قدرت و اختياراتشان بيرون است؛ اينها را مردم هوشمند ما ميتوانند بشناسند، مراقبت كنند، دقت كنند. آنچه كه براى مردم لازم است، آنچه كه فوريت بيشترى دارد، آنچه كه با واقعيات و امكانات كشور سازگار است، آنچه كه به افزايش
قدرت درونى ملت مىانجامد، آنها را در شعارهايشان بگنجانند؛ اين يكى از معيارهاست». اگر این روند ادامه یابد و به مدد فضاسازیهای رسانهای در داخل و خارج، پررنگتر هم شود، هر نتیجهای که بهدست آید به معنای ارزیابی عملکرد هستهای کشور تلقی خواهد شد و حتما این اتفاق به خیر و صلاح و منفعت ملی نیست؛ رای بالاتر یا پایینتر هر کدام از طرفین درگیر، گفتههای ریز و درشت آنها، کنایهها و حاشیههاپردازیها و... همگی میتواند بر سرنوشت این پرونده ملی اثرگذار باشد و حتما دبیران اسبق و فعلی شورا، نیک بر این مساله واقفاند (و در اینباره مثالهای زیادی را به خاطر دارند) که چگونه یک سخن در داخل، نوسانات شدیدی را در میز مذاکره بهوجود میآورده است. انتخابات، همهپرسیِ خوبی و بدی مذاکرات هستهای نیست؛ این بازی باخت-باخت را باید هر چه زودتر متوقف کرد.