وزیری که در کابینه نبود

محمود مرتضایی‌فر تنها عضو کابینه‌ی خودش بود. «وزیر شعار» نه پستش قانونی بود و نه از مجلس رأی اعتماد گرفته بود؛ اما برای بسیاری حیاتی بود و تأییدش را از امام خمینی (ره) در ازای شعارها و ابتکارش گرفته بود.

کد خبر : 262340
ایسنا: او را با صدای تکبیر و شعارهایش می‌شناسند؛ با صدای الله‌اکبرهای نماز جمعه، با صدای دعای قنوت نماز عید فطر، با صدای شعارهای انقلابی، 20 سال حج تمتع با صدای او در ذهن مسافران سرزمین وحی ثبت شده، او را با صدایش می‌شناسند، اما نه خواننده است و نه موسیقی‌دان، او «وزیر شعار» است. محمود مرتضایی‌فر تنها عضو کابینه‌ی خودش بود. «وزیر شعار» نه پستش قانونی بود و نه از مجلس رأی اعتماد گرفته بود؛ اما برای بسیاری حیاتی بود و تأییدش را از امام خمینی (ره) در ازای شعارها و ابتکارش گرفته بود. او همان پسربچه‌ای است که به قول خودش از کودکی به مجری‌گری علاقه داشت و همین علاقه‌اش موجب شد تا هدایت جلسات آیت‌الله طالقانی و آیت‌الله مطهری را در مساجد لاله‌زار و هدایت برعهده گیرد و همین، زمینه‌ساز حضورش در نماز جمعه شد. او را می‌توان بنیانگذار تکبیرهای نماز جمعه و راهپیمایی‌ها دانست. اولین‌بار او بود که بانگ الله‌اکبر سر داد. می‌گویند آن وقت‌ها رسم نبود الله‌اکبر بگویند. در اولین سخنرانی امام (ره) پس از بازگشت به ایران، او مسوول اجرا و شعارها بود. زمانی که امام (ره) گفت: «من تو دهن این دولت می‌زنم. من دولت تعیین می‌کنم، من به پشتیبانی این ملت، دولت تعیین می‌کنم» مرتضایی‌فرد شروع به‌دست زدن کرد، اما وقتی متوجه شد چه کاری کرده، به جای کف زدن شروع کرد به تکبیر گفتن و از همان‌جا تکبیر گفتن در سخنرانی بزرگان رسم شد. مرتضایی‌فر در زمینه‌ی شعار و تکبیر در دوران بعد از انقلاب بی‌رقیب بود. «وزیر شعار» شاعری با اشعاری کوتاه و رسا بود. شاعری که هیچ کتابی ندارد، اما خیلی‌ها اشعارش را زمزمه کرده‌اند. شعار دادن هم شاید گونه‌ای از شعر گفتن باشد. دکتر امیدعلی مسعودی - استاد رشته‌ی ارتباطات - در این‌باره به خبرنگار ایسنا می‌گوید: شعار اصولا به ادبیات ربط دارد و نزدیک به شعر است. چکیده‌ی یک پیام را که منظم، صریح و موزون است شعار می‌گویند. در شعار دادن برانگیختن احساسات و عواطف یک گروه مد نظر است. او ادامه می‌دهد: در جریان انقلاب اسلامی، شعار بهترین پیامی بود که می‌توانستیم بشنویم چون با یک قطعه‌ی کوتاه و موزون می‌توانستیم از تمام پیام مطلع شویم. یکی از هنرهای مرتضایی‌فر بداهه‌گویی بود. در هر شرایطی، بدون برنامه‌ریزی می‌توانست شعار بگوید. شاید بتوان هیهات من الذله، مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسراییل، مرگ بر ضد ولایت فقیه، مرگ بر منافقین و کفار را به‌عنوان معروف‌ترین شعارهای او بیان کرد. مسعودی درباره‌ی برنامه‌ریزی برای شعارها نیز اظهار می‌کند: شعار هم می‌تواند با برنامه‌ریزی باشد و هم بداهه. شعارهایی که در جمعیت‌ها و راهپیمایی‌ها داده می‌شوند معمولا بدون برنامه‌ریزی‌اند، اما در گردهمایی احزاب برنامه‌ریزی دارند. این استاد دانشگاه یکی از نقاط قوت مرتضایی‌فر را سبقه‌اش می‌داند و می‌گوید: ایشان از قبل از انقلاب در همه‌ی صحنه‌ها حضور داشت؛ اولین‌بار که تکبیر سرداد در حضور امام (ره) بود. او سنت دست زدن در سخنرانی‌ها را به تکبیر دادن تغییر داد و از همان‌جا چهره‌ای ماندگار شد. یکی دیگر از نقاط قوت او، مخاطب‌شناسی است که به‌خوبی مخاطب را می‌شناخت و می‌دانست در چه زمانی باید چه شعاری بدهد و چه زمانی آن شعار را قطع کند. داشتن ارتباط قوی با مخاطب یکی از مسائل مهم است. مرتضایی‌فر، کاسب و به قول خودش، یکی از بهترین قاری‌های قرآن در زمان خودش بود، شاید از نظر جنس صدا، صدایی رسانه‌یی نداشت، اما صدایی ماندگار داشت. صدایی که به گفته‌ی مسعودی، مورد علاقه‌ی دو نسل از مردم و یادآور خاطرات انقلابی این سرزمین است. محمود مرتضایی‌فر 21 اردیبهشت‌ماه امسال در سن 78 سالگی از دنیا رفت؛ اما شعارها و صدایش خواهند ماند، صدایی پر از خاطره، صدایی به قدمت یک انقلاب.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: