دولت احمدي نژاد با وزارت نفت چه كرد؟
از نظر درآمدزايي، دوره نهم رياست جمهوري يکي از طلايي ترين دوران تاريخي ايران در جذب درآمد نفت است و يکي از انتقادات مهم منتقدان محمود احمدي نژاد نيز نحوه هزينه کردن اين درآمدهای نفتي است. آنان معتقدند اين درآمد نفتي بايد جذب حساب ذخيره ارزي مي شد تا در مواقع حساس، ياري رسان دولت باشد.
«پول نفت باید سر سفره های مردم بیاید»؛ جمله ای با این مضمون یکی از پوسترهای مهم انتخاباتی مردی بود که وعده مبارزه با مافیای قدرت و قبیله را داده بود و می خواست به جنگ مافیای نفت برود. مهم تر از آن که محمود احمدی نژاد، امروز در برابر رسانه ها بنشیند و بگوید که آن جمله معروف را شخص وی گفته بود یا خیر، این است که آن کلام به نام وی نوشته شده و افکار عمومی با همه فراموشکاری شان هرگز فراموش نمی کنند او را که در آن تصویر ماندگار انتخاباتی با این جمله، تاریخ ساز شد و البته سخنگوی آن روزهای دولتش را که چند ماه بعد به طنز گفت که نفت بوی بد می دهد و آن را نباید سر سفره آورد! اصلا نمی شود از نفت سخن گفت و یادی از احمدی نژاد نکرد؛ آوردن نام احمدی نژاد هم بدون نفت شاید غیرممکن باشد. هرچه باشد او رئیس دولتی است که در سه سال اول فعالیت اش به اندازه ۱۶سال دولت های سازندگی و توسعه سیاسی صاحب درآمد نفتی شد و در هشت سال ریاست جمهوری اش چهار وزیر و سه سرپرست را بر مسند نشاند. صندلی لرزان وزیران حکایت نفت و احمدی نژاد در قامت رئیس جمهوری، با علی سعیدلو آغاز شد که رای مجلس به او نرسید تا کابینه بدون وزیر نفت کارش را آغاز کند. صادق محصولی هم که بعدها وزیر کشور شد، آن روزها با بی اعتمادی مجلسی مواجه شد که حدادعادل رئیس اش بود و این همه باعث شد تا سیدکاظم وزیری هامانه که سرپرست وزارتخانه بود، زمان فعالیت اش تمدید شود. سیدمحسن تسلطی هم که خبر رای دادن اش به مصطفی معین، نامزد جبهه مشارکت ایران اسلامی توسط خبرگزاری فارس مخابره شده بود به رغم تلاش های محمدرضا باهنر، نماینده بانفوذ مجلس که آن روزها نایب رئیس اول بود نتوانست وزیر شود و با توجه به این مسائل بود که وزیری هامانه به وزارت رسید. دوران وزارت او اما دوسال بیشتر نبود و «غلامحسین نوذری» که او نیز اتفاقا در انتخابات ریاست جمهوری به محمود احمدی نژاد رای نداده بود، جانشین وی شد. سال۸۸ اما روزهای تازه ای را برای وزارت نفت آورد. پس از انتخابات، میرکاظمی بدون تجربه یک روز فعالیت در صنعت نفت برای کسب اعتماد به مجلس رفت و به رغم آن که آنقدر با این صنعت بیگانه بود که واحد اندازه گیری نفت را به جای بشکه، تن خطاب کرد توانست با رایی لرزان روانه خیابان طالقانی شود تا از آنجا صنعت اول کشور را هدایت کند. خانه نشینی ۱۱روزه رئیس دولت، با عزل میرکاظمی همراه شد و ابتدا احمدی نژاد، خود سرپرستی وزارتخانه را برعهده گرفت و بعد از آن که مشخص شد وی نمی تواند در جایگاه رئیس اوپک بنشیند، علی آبادی را که در رقابت برای شهرداری تهران به قالیباف باخته بود و عملکردش در ورزش نیز با انتقادات زیادی همراه بود و البته در کسب اعتماد مجلس برای وزارت نیرو نیز ناکام بود، به عنوان سرپرست وزارتخانه روانه نشست اوپک کرد. نوع انگلیسی صحبت کردن رئیس اوپک را اگر امری حاشیه ای و کم اهمیت بدانیم، شاید نتوان چشم بر دانش ناکافی وی از میزان تولید نفت کشور بست و فراموش کرد مصاحبه وی با رسانه های خارجی را که يكي از روزنامه هاي داخلي روایت آن را نوشته بود. عمر صدارت علی آبادی اندکی دیر نپایید و رستم قاسمی راهی وزارت نفت شد تا ناجی این وزارتخانه ثروتمند شود. گام مهمی که رستم قاسمی در این مدت برداشته است را شاید باید مقابله با تحریم نفتی، افزایش شمار مشاوران وزیر و تغییرات حداقلی در صنعت نفت بدانیم. کارنامه وزیران وزیران نفت احمدی نژاد اما چه کارنامه ای از خود به جای گذاشتند؟ چنان که ذکر شد، هامانه و نوذری در دولت اول و سپس میرکاظمی و قاسمی در دولت دوم بر کرسی وزیر نفت نشستند. باید گفت که عمر مدیریت وزیری هامانه نیز زیاد نبود. چراکه وی درنهایت با تاکید بر این که قصد ندارد به نفتی ها خیانت کند از این سمت عزل شد. البته وی بعدها درخصوص این خیانت توضیح داد و تاکید کرد احمدی نژاد بر حضور مافیای نفتی در این صنعت اصرار داشته درحالی که وی با سابقه ۳۰سال حضور در نفت چنین چیزی را احساس نکرده بود. وزیری هامانه بر فشار احمدی نژاد برای تغییر مدیران و کنارگذاشتن آنانی که از دولت قبلی در نفت حضور داشتند اصرار می کرده درحالی که وی به دلیل تجارب آنها حاضر به این کار نبوده است. پس از برکناری وزیري هامانه، غلامحسین نوذری مدیرعامل شرکت ملی نفت بر این سمت تکیه زد. وی بارها بر قابلیت وزیری هامانه برای مدیریت نفت اعتراف کرده و تاکید داشته که برای حضور در این سمت از وی کسب اجازه کرده بود. دوسال مدیریت نوذری با ایجاد آرامش در نفت همراه بود. دورانی که به شکوفایی صنعت نفت در دوران مدیریت احمدی نژاد در دولت معروف است. ظرفیت تولید نفت در این دوران به ۴میلیون و ۲۰۰هزار بشکه در روز رسید. وی در دوران وزارت اش رابطه نزدیکی با کارکنان نفتی ایجاد کرد و همین امر موفقیت وی را طی این دوران رقم زد. با شروع دولت دهم نیز?قرار بود این وزیر در جایگاه خود ابقا شود اما احمدی نژاد در دقایق آخر به دلیل اختلاف شخصی با نوذری وی را برکنار کرد. سیدمسعود میرکاظمی وزیری که اگرچه دوسال مدیریت نفت را برعهده گرفت اما جایگاه ویژه ای در خاطرات نفتی برای خود باز کرد. توقف سوآپ به دلیل یک گزارش اشتباه، برکناری مدیران باسابقه نفتی، ایجاد تنش در بدنه صنعت نفت، کاهش تولید نفت و توقف پروژه ها از جمله خاطراتی است که از این وزیر باقی مانده است. میرکاظمی در حال حاضر ریاست کمیسیون انرژی مجلس را برعهده دارد و به یکی از منتقدان عملکرد دولت دهم بدل شده است. این روزها اما مدیریت نفت را رستم قاسمی برعهده دارد. مردی که با تیتر «رستم نفت آمد» وارد این وزارتخانه شد و انتظارها از وی آنچنان افزایش یافت که امروز بعد از گذشت ماه ها از مدیریت وی در نفت، به نظر می رسد این انتظارها در شرایط دشوار کنونی نیاز به حمایت همه جانبه از صنعت نفت دارد. البته شاید برخی از کارشناسان درست می گویند که قضاوت درخصوص این وزیر دولت دهم هنوز زود است و باید منتظر بود تا دید رستم نفت چه خاطره ای از خود برای نفتی ها به جا می گذارد. «پاتک» به تحریم غربی ها رستم نفت ایران، حضورش در این صنعت با استقبال زیادی همراه شد؛ تا آنجا كه در حمايت از او «علي لاريجاني» هم ميكروفن را روشن كرد و به سخنراني پرداخت اما انتظارات از همان ابتدا از او بالا بود و اينك او درحالي به انتهای وزارت اش در دولت مستقر مي رسد كه «تك» تحريمي غربي ها را با «پاتك» متقابل جواب داده و صادرات به برخي شركت هايشان را متوقف كرده است. رستم نفت اما پيش از آغاز وزارت اش برنامه اي را به مجلس فرستاد كه در ماه هاي گذشته تلاش كرد بر مبناي آن قدم بردارد. نکته حائز اهمیت در برنامه های رستم قاسمی برای مدیری اش در نفت، تاکید وی بر افزایش سهم و ارتقای جايگاه صنعت نفت، گاز و پتروشيمي در سطح منطقه و جهان است. در نگاه اول تاکید بر افزایش سهم و ارتقای جایگاه ایران در مجامع بین المللی بسیار مطلوب به نظر می رسد و وقتی دقت بیشتری به این برنامه شود متوجه خواهیم شد که این نکته در زیرمجموعه حركت در راستاي سند چشم انداز و سياست هاي كلي نظام در بخش نفت و گاز دیده شده است؛ این میزان افزایش سهم می تواند از ۲۵صدم درصد شروع شود و به انتها ختم شود. قاسمی در ۲بند از ۱۶بند برنامه های خود بر افزایش جایگاه ایران در مجامع بین الملل? و حفظ جایگاه ایران در اوپک اصرار دارد و گفتار و رفتار او در جلسه اي كه رياست اش را او به نمايندگي از ايران عهده دار بود، همين مهم را نشان مي داد. «قطعا شرکت های خارجی حاضر در این نمایشگاه با توجه به شرایط تحریم حتما مورد حمایت و مساعدت بیشتر ما قرار خواهند گرفت»؛ اين را رستم قاسمي در نمايشگاه نفت سال گذشته گفت و اضافه كرد: «امسال به رغم تشدید فشار تهدیدها به خصوص از طرف اروپا تعداد شرکت کنندگان از همین کشورها در نمایشگاه هفدهم نفت بیشتر شده است.» قاسمی زماني به وزارت رسيد كه حواشي روزهاي سرپرستي «رئيس سابق سازمان تربيت بدني» بود و سخنراني عجيب او به انگليسي و دانش بسيار اندك او از نفت، سرپرستي محمود احمدي نژاد بر نفت و حاشيه هاي غيبت ۱۱روزه رئيس دولت، تمركز را از مديران اجرايي گرفته بود. قاسمي اما نخستين كارش حذف آن حاشيه ها بود. وزير نفت، روحيه مديريت جهادي اش را كنار نگذاشت و پروژه ها را با همان روحيه پيش برد؛ افزايش ساعت كاري نفتي ها از ۶.۵ به ۸ساعت نشان از آن داشت كه وی براي كار به نفت آمده است. رستم قاسمي اما تلاش بسيار زيادي هم براي حذف حاشيه ها و افراد سياسي از مجموعه نفت دارد و اين شايد خوان هفتم حضور او در نفت باشد؛ نفت زماني موتور توسعه و محرك اقتصاد ملي است كه سياسي نباشد و مستقل باشد. فرصت سوزی، بیش از فساد بانکی محمدجواد عاصمی پور، قائم مقام سابق شرکت ملی نفت ایران و از مسبوقین این صنعت است. وی در اوایل سال گذشته در یادداشتی به تحلیلی اجمالی درباره آنچه بر صنعت نفت گذشته پرداخت و تاکید کرد که فرصت ازدست رفته در نفت ناشی از کاهش تولید نفت در دوسال اخیر، ۱۰برابر فساد بزرگ اخیر در سیستم بانکی بوده است. به گفته محمدجواد عاصمی پور، میزان تولید در آغاز وزارت وزیر قبلی (نوذری) در مرز ۴میلیون و ۲۰۰هزار بشکه در روز بوده که در سال های ۸۸ ، ۸۹و۹۰ به رقم متوسط روزانه حداکثر ۳میلیون و ۹۰۰هزار بشکه رسیده است. براساس اظهارات وی، این درحالی است که پروژه های تحویلی در اواخر زمان مدیریت نوذری مثل فاز دوم دارخوین به میزان ۱۱۰هزار بشکه و ۵۰هزار بشکه ای تولید زود هنگام آزادگان جنوبی که توسط مناطق نفت خیز جنوب تحقق یافت و سایر حوزه های کوچک مثل پروژه مسجدسلیمان به حوزه تولید اضافه شدند و باید قاعدتا تولید را به حدود ۴میلیون و ۳۵۰هزار بشکه می رساند. به گفته عاصمی پور، «روند کاهشی همچنان ادامه و حتی در اظهار نظر اخیر وزیر قبلی و در آستانه انتخابات پیشنهاد کاهش بیشتر تولید را برای مقابله با تحریم داده است و این امر در زمانی است که قیمت های نفت جهانی بهترین وضعیت را داشته که همه شرکت های نفتی دنیا با افزایش قیمت، سعی بر افزایش تولید به لحاظ اقتصادی بودن را دنبال می کنند. اگر مبنای ۴میلیون و ۳۵۰هزار بشکه را با تولید واقعی و قیمت های میانگین در نظر بگیریم، به مدت حدود ۱۱۰۰روز و روزی ۳۰۰هزار بشکه به قیمت میانگین ۹۰دلار حدود ۳۰میلیارددلار فرصت ازدست رفته ماست که معادل ۱۰برابر فساد بزرگ اخیر در سیستم بانکی کشور است.» شعارهای کاهش وابستگی از نظر درآمدزايي، دوره نهم رياست جمهوري يکي از طلايي ترين دوران تاريخي ايران در جذب درآمد نفت است و يکي از انتقادات مهم منتقدان محمود احمدي نژاد نيز نحوه هزينه کردن اين درآمدهای نفتي است. آنان معتقدند اين درآمد نفتي بايد جذب حساب ذخيره ارزي مي شد تا در مواقع حساس، ياري رسان دولت باشد. این شاید بدان معنا باشد که دولت مستقر به رغم برنامه های جالب و شعارهای جذابی که می دهد و اظهارات بدیع شخص محمود احمدی نژاد از فواید بلوط گرفته تا ضرورت کاهش وابستگی به نفت، عملا گام موثر و جدی در این مسیر برنداشته است. گواه اين مدعا را می توان از زبان وزیر سابق نفت و رئیس فعلی کمیسیون انرژی مجلس آورد که به تازگی گفته است: «بودجه۹۲؛ نفتی ترین بودجه است». سیدمسعود میرکاظمی گفت: سطح درآمدهای مالیاتی در بودجه بیش از ۱۱۵هزار میلیاردتومانی ۱۳۹۲ در خوشبینانه ترین حالت ۵۰هزار میلیاردتومان است. وی با توجه به نامگذاری سال جاری به نام «حماسه سیاسی، حماسه اقتصادی» و با اشاره به میزان اتکای بودجه کشور به منابع نفتی، گفت: روند وابستگی بودجه به نفت طی ۳۴سال گذشته، افزایشی بوده است. البته طی سال های متعدد این مساله کم و زیاد شد ولی بودجه های دولت ها به منافع نفتی وابسته تر شده است. نماینده مردم تهران عملکرد بودجه را متفاوت از پیش بینی های لایحه بودجه دانست و اظهار کرد: عملکرد بودجه۱۳۹۱ نشان از وابسته تر شدن این بودجه به درآمدهای نفتی در قیاس با سال های قبل دارد؛ به بیان دیگر، پرداخت های انجام شده در این سال یا مستقیما از منابع نفتی یا از محل سود شرکت های نفتی بوده است حتی بخشی از یارانه های نقدی در سال گذشته از محل درآمدهای ناشی از فروش انرژی است. رئیس کمیسیون انرژی پیش بینی درآمد مالیاتی بودجه۱۳۹۲ در سال «حماسه سیاسی، حماسه اقتصادی» را حدود ۵۰هزار میلیاردتومان دانست و افزود: در لایحه بودجه۱۳۹۲، ۶۵هزار میلیاردتومان از درآمدهای نفتی برای هزینه در سال جاری پیش بینی شده است علاوه بر آن درآمد ۵۰هزار میلیاردتومانی برای مالیات ها پیش بینی شده است؛ البته سود شرکت های دولتی و سایر منابع درآمدی نیز در این لایحه پیش بینی شده که معمولا محقق نمی شود بنابراین درآمدهای نفتی و مالیات ها ارکان اصلی درآمدهای دولت در سال جاری را تشکیل می دهند. طبق لایحه بودجه۹۲ بیش از نیمی از اين بودجه به درآمدهای نفتی وابسته است، درحالی که مقام معظم رهبری در سخنان عیدانه خود بر سرمایه گذاری درآمدهای نفتی در زیرساخت ها و کاهش اتکای بودجه عمومی به این درآمد تاکید کرده اند. نماینده مردم تهران متذکر شد: شاخص سنجش میزان وابستگی به درآمدهای نفتی، عملکرد بودجه در پایان هر سال است با این تعریف، بودجه۱۳۹۲ نفتی تر از بودجه های سنوات قبلی است. با این اوصاف، دولتی که هدفمندی یارانه ها را شتابزده اجرا کرد و پیش از آن نیز بنزین را سهمیه بندی کرد، کارنامه اش جز در مقاطعی چون وزارت غلامحسین نوذری چندان در حوزه صنعت نفت درخشان نبوده است.