چرا فاطمه(س) حجت خداست؟/ روایت استاد فاطمینیا از جایگاه حضرت زهرا/ اسراری از یک تسبیح الهی/ شعر مشترک دو شاعر سنی در وصف دختر پیامبر/ شعرخوانی در مدح بانوی دو عالم
اگر كسي معصوم بود قول و فعل و تقرير او ميشود حجت. اگر ما روايتي را از صديقه كبری(سلام الله عليها) داشته باشيم بدون ترديد طبق آن فتوا ميدهيم براي اينكه معصوم جز حق نميگويد وجود مبارك حضرت امير به قول حضرت زهرا استدلال ميكند و ميگويد فاطمه اينچنين گفته است. قول معصوم بما أنّه معصومٌ حجت است حالا خواه امام باشد خواه پيامبر باشد خواه نه امام نه پيامبر.
کد خبر :
260230
سرویس فرهنگی «فردا»: روز 20 جمادی الثانی، سالروز میلاد زنی است که به معنای واقعی، مادر حقیقی امت است. حجت خداست و شبیهترین افراد به پدرش ـ پیامبر خدا ـ که این مرتبه را هیچکس در زمین و آسمان دارا نیست. تبریک این میلاد به امام عصر (عج) شایسته است و باشد تا غم انتظارمان در آستانه چنین روز مبارکی به سر آید. قطرهای در اقیانوس بیکران معرفت حضرت صدیقه کبری (سلام الله علیها) را از دید خود بگذرانید ...
آیتالله جوادی آملی: وجود مبارك صديقه كبری(سلام الله عليها) يك سلسله مقاماتي دارد كه واقعاً فهم آن مقدور ما نيست. مرحوم كليني(رضوان الله عليه) در جلد اول كافي نقل ميكند كه بعد از رحلت وجود مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) جبرئيل ميآمد و آن معارف الهي را بيان وحوادث آينده را تشريح و بازگو ميكرد. صديقه كبرا(سلام الله عليها) هم اينها را ميشنيد بعد به حضرت امير(سلام الله عليه) املا ميكرد و عليبنابيطالب(سلام الله عليه) آنها را يادداشت ميكرد و شد مصحف فاطمه. اگر خدا به حضرت
ابراهيم يا برخي انبياي ديگر صحف داد به وجود مبارك صديقه كبرا هم صحيفه عطا كرده است منتها این صحیفه شريعت نيست؛اخبار غيبي هست علوم و معارف الهي هست و مانند آن. این واقعاً مقدور ما نيست كه جبرئيل ميآيد يعني چه؟! چگونه تنزّل ميكند اين چه وحياي است كه بر غير نبي ميآيد! چه وحياي است كه بر غير امام ميآيد! اين چه وحياي است كه بر حجّت خدا بر معصومه كبرا ميآيد! وجود مبارك حضرت فاطمه(سلام الله عليها) حجّةالله است براي اينكه اگر پيغمبر حجت است نه براي اينكه پيغمبر است براي اين است كه معصوم است و اگر امام، حجت است نه براي اينکه امام است برای اين است كه معصوم است
و اگر كسي معصوم بود قول و فعل و تقرير او ميشود حجت. حالا امامت يك مقام برتر است نبوّت يك مقام برتر است ولي حجيّت قول دائر مدار عصمت است يعني اين انسان كامل معصوم است و هيچ چيزي نميگويد مگر به دستور خدا ؛چنين كسي فعل او و قول او و تقرير او ميشود حجت. اگر ما روايتي را از صديقه كبری(سلام الله عليها) داشته باشيم بدون ترديد طبق آن فتوا ميدهيم براي اينكه معصوم جز حق نميگويد قول امام حجت است للعصمة، قول پيامبر حجّت است للعصمة و قول حضرت صديقه كبرا هم حجت است للعصمة. وجود مبارك حضرت امير به قول حضرت زهرا استدلال ميكند و ميگويد فاطمه اينچنين گفته است اين را
در اصول خواندهايد كه قول معصوم بما أنّه معصومٌ حجت است حالا خواه امام باشد خواه پيامبر باشد خواه نه امام نه پيامبر. محور حجيّت، عصمت است اگر كسي واقعاً هيچ راهي براي نفوذ وهم و خيال و شيطنت در او نيست،هيچ راهي براي سهو و نسيان او نيست و هر چه هست رضاي خداست آن وقت ميشود معصوم؛ وقتي معصوم شد قولش هم ميشود حجت.
استاد عبدالله فاطمینیا: ما روایات معتبر داریم که بخشی از این عالم خلقت، واسطه فیضش نور حضرت زهراء سلام الله علیها بوده است. در رابطه با واسطه فیض یک بحثی هست به نام مخلوق اول، صادر اول، حق مخلوق به، که بر طبق آن تمام موجودات عالم هستی و همه عوالم وجود، چه محسوس و چه غیر محسوس، همه اینها رنگ وجود و صبغه هستی را به واسطه نور رسول اکرم صل الله علیه و آله پیدا نموده اند و اگر آن نبود امکان وجود برای سایر موجودات نبود، و این یک مطلب برهانی و علمی است، زیرا موجودی باید باشد که اقرب الخلق به
مبداء فیض بوده و واسطه رسیدن فیض به پایین تر باشد. لذا رسول اکرم (ص) فرمودند: «اول ما خلق الله نوری، ثم جعل منه کل خیر.» «اولین چیزی که خدا آفرید نور من بود، سپس هر خیری را از او آفرید.» و این نور در لسان اهل معرفت حقیقت محمدیه نامیده می شود. این مسئله مسلم است، یعنی بین علماء مفروغ عنه. حالا در کنار این بحث، یک بحثی هم داریم که کلمه ای آفریده شد و از آن کلمه، نوری درخشید و آن نور، نور حضرت زهراء سلام الله علیها بود، و با این روایات معتبر میتوانیم یک جمعبندی کنیم و بگوییم که(این را دارم با جانم میگویم! روایاتش را دیدم، براهینش را دیدم)، هر کس روی زمین در حال راه
رفتن است، به صدقه سر حضرت زهرا سلام الله علیها است، و این را باید بدانی که هرکجایی سر سفره حضرت زهراء سلام الله علیها هستی! یک نکته هم در اینجا هست، که این یک نکته را دلم می سوزد اگر نگویم. آن این است که اگر با برهان به دست آوردی، (برهان همان روات معتبره، دلایل دیگری هم هست.) که در سر سفره حضرت زهراء هستی و به این دانسته عمل کردی، یعنی به نسبت این دانسته قدم برداشتی ـ ببین آدمی که بفهمد سر سفره حضرت زهراست، حرف زدنش با دیگران فرق میکند، آدمی که بفهمد سر سفره حضرت زهراست، مثل بهیمه نمیخوابد! یک قدری زود بلند می شود، گفت: نه اشک روانی نه رخ زردی / الله الله تو چه بی
دردی! وقتی بفهمد سر سفره حضرت زهراست، حرکات فرق می کنه، وقتی فرق کرد، اگه مصلحت بود دستش را می گیرند، کشفاً نشانش میدهند که ریزه خوار حضرت زهراست، چنان که به بعضی ها نشان دادن که نمیتوانم اسمشان را ببرم. آن ولی خدا فرمود: چندسال پیش بلائی مملکت را تهدید میکرد، فرمودند به دست خود خانوم برگشت! خدا رحمتش کند، مرحوم آیت الله آسید محمد جمال هاشمی، درمورد وجود نازنین صدیقه کبری شعر گفته است؛ به این مطلب هم که ما سر سفره خانوم هستیم اشاره کرده و چون ملا و مجتهد بود این مسأله را در شعرش جا داده است. مثل اینکه خود حضرت دستش را گرفتند. در اولش می گوید: بنتُ الخلود لها
الأجيال خاشعةٌ / اُمّ الزمان إليها تنتمي العُصُرُ (دختر جاودانه اى که نسل ها در مقابلش فروتنى مى كنند، مادر زمانه اى كه روزگاران منسوب به او است.) سمت عن الاُفق، لا روح ولا ملَكٌ / وفاقت الأرض، لا جنٌّ و لا iبشرُ (از افق برتر بود در حالى كه، نه روح بود و نه فرشته و بر زمين برترى داشت در حالى كه نه جن بود و نه بشر!) بیت سوم اشاره به این هست که ما ریزه خوار هستیم، ببینید یک مجتهد گفته، دقت کنید: میگوید روح زندگی حضرت زهراء است. روحُ الحياة ، فلو لا لطفُ عنصرها / لم تأتلف بيننا الأرواحُ و الصورُ (روح زندگى، كه اگر لطافت عنصرش نبود ارواح و صورت ها به هم نمى پيوست.) توجه
فرمودید، یعنی اگه خانوم نبود، نمی شد اینطور بشه. بعد در بیت القصیدش حضرت رو توصیف می کنه که بهتر از این نمیشود توصیف کرد، میگوید میخواهی ببینی فاطمه زهرا کیست؟! حَـْوتَ خِلالَ رَسِـولَ الله أجمـِـعَهآُ تمام صفات رسول الله را دارا بود. لَوْلآ الرَسِالَـةُ سَاوِى أصلَـهُ الِثمرُ این دختر و این پدر فرقشون در وسط رسالته. ارواحنا لهاالفداه
چرا حضرت فاطمه (سلام الله علیها) حجتالله است؟
صدیقه کبری (سلام الله علیها) ، واسطه فیضی در عالم خلقت
اسراری از یک تسبیح الهی
تسبیح حضرت زهرا علیهاالسلام از آثار و بركات بسیاری برخوردار است که با توجه به روایات اسلامی به پاره ای از آن اشاره می شود. 1. آمرزش گناهان امام صادق علیه السلام می فرماید: هر كس پس از اتمام نماز واجب و قبل از آنكه حالت نماز را بر هم زند - در همان حالت نشسته و رو به قبله - تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام را به جاى آورد گناهان او بخشیده مى شود. (1) 2. نجات از بدبختی امام صادق علیه السلام می فرماید: ای اباهارون! ما بچّههای خود را همانطور كه به نماز امر میكنیم، به تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام نیز امر می كنیم. تو نیز بر آن مداومت كن؛ زیرا هرگز به شقاوت
نیفتاده است، بندهای كه بر آن مداومت نموده است.(2) 3. پاداش بهشت امام صادق علیه السلام مى فرماید: هر كس تسبیح فاطمه علیهاالسلام را در نماز واجب و قبل از این كه از حالت جلوس تشهد و سلام خارج شود به جا آورد، خدا بهشت را بر او واجب كند. (3) بهشت 4. بسیار به یاد خدا امام صادق علیه السلام درباره آیه «اذكروا الله ذكرا كثیرا» مى فرماید: كسى كه تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام را بگوید، خدا را به ذكر كثیر یاد كرده است.(4) و نیز مى فرماید: هر كس شب را با تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام سپرى كند (و هنگام خواب تسبیح گوید) از مردان و زنانى باشد كه خدا را زیاد یاد مى كنند.(5) 5. سپری در برابر
شیطان امام باقر علیه السلام می فرماید: هر كس تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام را به جا آورد و پس از آن استغفار كند، مورد مغفرت قرار میگیرد و آن تسبیح به زبان صد است و در میزان (اعمال) هزار (ثواب) دارد و شیطان را دور كرده و خدای رحمان را خشنود مینماید.(6) همچنین از امام صادق علیه السلام منقول است كه: هرگاه یكى از شما به بستر رود، فرشته اى بزرگوار و شیطانى سركش به سرعت به سوى او آیند. آن فرشته به او گوید: روزت را به خوبى ختم كن، و شبت را به خوبى بگشا. و شیطان به او گوید: روزت را به گناه ختم كن، و شبت را به گناه بگشاى . پس اگر شخص از فرشته بزرگوار اطاعت كند و روزش را به
یاد خدا ختم نماید و شبش را هنگامى كه به بستر رود به یاد خدا آغاز كند و سى و چهار مرتبه الله اكبر و سى و سه مرتبه سبحان الله و سى و سه مرتبه الحمد لله بگوید، آن فرشته ، شیطان را از او مى راند و شیطان دور مى شود. و آن فرشته تا زمانى كه وى از خواب بیدار شود، او را محافظت نماید. و هنگامى كه شخص از خواب بیدار شود، (باز هم ) آن شیطان به سوى او بشتابد و مانند آنچه قبل از خواب وى را گفته بود، به او بگوید. و آن فرشته نیز مانند آن چه قبل از این كه بخوابد به او گفته بود، به وى بگوید. پس اگر آن بنده خداى عز و جل را همانسان كه اول (در شب گذشته و قبل از خواب ) یاد كرده بود، (مجددا) یاد كند،
آن فرشته شیطان را از او براند و شیطان از وى دور شود، و خداوند عزوجل ثواب عبادت شب را براى او بنویسد. (7) روش ختم صحیح تسبیح در تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام شایسته است به نکاتی که در روایات بیان شده است، توجه نماییم. از قبیل: ابتدا از الله اكبر آغاز كنیم و سپس الحمدلله و در آخر ذكر سبحان الله به جاى آوریم .(8) اذکار آن را متصلا انجام داده و قطع نکنیم.(9) بلافاصله پس از سلام نماز گفته شود(10) بعد از اتمام تسبیح ، ذكر لا اله الا الله نیز گفته شود.(11) در این میان چنانچه پس از اتمام تسبیح شك كردیم كه آیا تعداد اذكار را درست گفته ایم یا نه ، طبق نظر بزرگان دین با توجه به «قاعده
فراغ» به شك مذكور توجه نكرده و بنا را بر صحت مى گذاریم. شایان ذکر است که تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام از ذكرهاى مجرب و مشهور است كه به جاى آوردن آن در همه حال و همه جا مطلوب است و اینكه در برخى از موارد خاص مانند بعد از اقسام نمازها(12)، قبل از خواب(13)، به هنگام سفر(14)، بعد از نمازهاى نافله (15) و غیره توصیه شده است مانع از آن نمى شود كه با به جاى آوردن آن در سایر مواقع و در همه حال، از فواید و آثار مترتب بر آن بهرهمند نباشیم. همانطور که در روایات مشاهده شد، نباید چنین پنداشت كه این تسبیح به لحاظ اینكه ظاهری بسیار خلاصه دارد و انجام دادن آن بسیار آسان است، چگونه
میشود از چنین آثار و بركاتی برخوردار باشد؟! آری! این تسبیح به ظاهر بسیار خلاصه است؛ امّا در نزد آگاهان و عارفان آشنا، دریایی از حقایق و اسرار توحید را در بر دارد و نیز انجام آن به ظاهر خیلی آسان است؛ ولی اگر خوب به جا آورده شود، کلید باز نمودن بسیاری از دربهای بسته است. 1) دعائم الاسلام: 1/168، بحارالانوار: 82/335. 2) فروع كافی، كتاب الصلاة: 343. 3) فلاح السائل: 165، بحارالانوار: 82/332. 4) معانى الاخبار: 193. 5) سفینة البحار: 1/593. 6) وسائل الشیعه: 4/1023. 7) فلاح السائل: 279. 8) قال الصادق علیه السلام عند السۆ ال عن التسبیح :تبداء بالتكبیر، ثم التحمید، ثم التسبیح؛ كافى: 3/95، تهذیب: 1/164،
وسائل الشیعه: 4/1025، بحارالانوار: 82/333. 9) جامع آیات و احادیث نماز: 2/54. 10) كافى: 3/342، من لا یحضره الفقیه : 1/320 ، بحارالانوار: 82/332و335 ، تهذیب: 2 / 105، ثواب الاعمال: 164. 11) همان. 12) همان. 13) مفتاح الفلاح: 213، مجمع البیان: 8/358؛ من بات على تسبیح فاطمة علیهاالسلام كان من الذاكرین الله كثیرا. 14) امام صادق علیه السلام هرگاه قصد سفر مى كرد، بر در خانه مى ایستاد، تسبیح حضرت زهرا علیهاالسلام را به جاى مى آورد و حمد و آیة الكرسى را قرائت مى كرد؛ سید على بن طاووس، الامان من إخطار الاسفار و الازمان: 41 و 106. و نیز از امام صادق علیه السلام روایت شده است : برادران رسول خدا صلى الله علیه و آله به
نزد او آمده و گفتند: قصد كرده ایم براى تجارت به شام عزیمت كنیم ، به ما بیاموز كه چگونه بگوییم. رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: در هر شب پس از به جاى آوردن نماز عشا، هنگامى كه براى خواب به بستر مى روید تسبیح فاطمه زهرا را خوانده و پس از آن آیة الكرسى را تلاوت كنید تا از همه گزندها در امان باشید. بردران رسول خدا پس از سفر مى گفتند: با عمل به این آموزش ، از همه آسیب ها نجات یافته و گزندى به ما نرسید؛ محاسن: 2/368 . 15) وسائل الشیعه: 4/1025 به نقل از تهذیب: 3/66.
شعر مشترک دو شاعر سنی در وصف دختر پیامبر
استاد عبدالله فاطمینیا: یک وقتی بنده فهمیدم دو تا شاعر سنی، به کمک هم برای حضرت زهراء سلام الله علیها شعر گفتند. من گشتم این شعر کجاست، آخر فهمیدم در یکی از مجله های کثیرالانتشار بلاد عربی چاپ شده است، رفتم، یک نفر گفت: من صد شماره آن را دارم، گفتم آنها را به من بده. آوردم این صد شماره را ریختم کف یک سالن، چند تا جوان هم آمدند و به من کمک کردند. به آنها گفتم، یک دُرِّی هست، می خواهم در این لجن ها پیدا کنم. بالاخره انقدر اینها را گشتیم، به فضل الهی آن شما را پیدا کردم، و آن شعر را دیدم. قصیده را با یک سوال اینطور شروع می کنند: میگوید: هی بنتُ من؟ دارند به جهان
خطاب میکنند که این دختر کیست؟، آخر از هر طرف افتخار است هی زوجُ من؟ همسر کیست؟ هی امُّ من؟ مادر کیست؟ سه تا سوال را به هم بچسبانید، میشود مصرع اول بیت. هی بنتُ مَن ، هی زوجُ مَن ، هی أمُّ مَن *** مَن ذا یُدانی فی الفِخـار أباهـا اما زندگی بی تجمل را در یک بیت دیگر، آقا انقدر زیبا گفتن، مثل اینکه دوربین برداشتند و رفتند در منزل حضرت، فیلم برداری کردند و آمدند بیرون! میگوید: فمُها یُرَتِلُ آیَ رَبِّكَ بَینما *** یَدُها تُدیرُ على الشَعِیرِ رَحاها میگوید: در عین حالی که آیات قرآن از دهانش بیرون می آید ، از آن طرف هم این آسیاب کوچک را میچرخاند. (ادامه بیانات
ایشان در ذکر مصیبت شهادت حضرت صدیقه (سلام الله علیها) است که در اینجا ذکر نمیشود ...)
هوالحبیب الذی ترجی شفاعته / لکل هول من الاهوال مقتحم
تصویری از قفل درب خانه حضرت زهرا سلام الله علیها در مدینه منوره و در مسجدالنبی صل الله علیه و اله
برای دریافت تصویر در اندازه اصلی اینجا را کلیک کنید.
تا ابد فاطمه فاطمه است
در مدینه پیچید كه دختر پیامبر (صلی الله علیه واله) میخواهد با مردم سخن بگوید، مردم گویی چند برابر گنجایش مسجد پیامبر، در مسجد و اطراف آن گرد آمدند تا سخنان فاطمه (علیهاالسلام) را بشنوند. برای ورود دختر پیامبر و ناموس كبرای الهی در میان مردم و صحن مسجد، در گوشهای از مسجد پردهای آویختند، و فاطمه (علیهاالسلام) در میان زنان مۆمن و محترم آل هاشم كه در دو طرف او حركت میكردند، وارد مسجد شد؛ فاطمه (علیهاالسلام) مانند پیامبر گام برمیداشت. مردم گویی صدای پای پیامبر را میشنیدند. و هنگامی كه به سخن گفتن آغاز كرد گویی صدای پیامبر به گوششان میرسد. فاطمه
(علیهاالسلام) كه روزی كه میخواست متولد شود، بزرگترین زنان تاریخ آفرینش، از جمله مریم مقدس، از آسمان آمدند تا خدیجه كبری تنها نباشد، و فاطمه (علیهاالسلام) در آغوش آنان متولد شود، اكنون نیز كه میخواست تاریخ را دوباره متولد كند، ارواح آدم و نوح ابراهیم و موسی و عیسی و جبرئیل و میكائیل، او را بدرقه میكردند، گویی عالم ملكوت الهی به زمین آمده بود و با فاطمه (علیهاالسلام) گام برمیداشت... لحظههایی بس باشكوه و پر هیبت، و با این همه، دردناك و دردزاد بود؛ لحظههایی كه اگر نبود، هیچ لحظهای از لحظههای تاریخ به بلوغ مضمونی و حماسی خویش نرسیده بود ... حضرت فاطمه
(علیهاالسلام) وارد مسجد شد و در محل سخن گفتن قرار گرفت. با نخستین جملههایی كه بر زبان راند مدینه منفجر شد، بلكه تاریخ، نه تنها مسجد... نالههای سوزان مردم، سوز روحی و ژرف فاطمه (علیهاالسلام) را منعكس میكرد و دیوارهای شهر مدینه را میسوزاند... و گریه امان خلق را بریده بود... فاطمه (علیهاالسلام) چه گفت؟ قرآن ، علی، عدالت ، انسان ... مدینه چه شد؟ سراپا لرزه و استماع ... آن لحظات چه لحظاتی بوده است، و فاطمه (علیهاالسلام) چه شخصیتی بوده و چه كرده است. اگرچه فاطمه (علیهاالسلام) نتوانست علی (علیه السلام) را دوباره تا ستیغ بلند غدیر، ستیغ آسمانی «من كنت مولاه فهذا علی
مولاه» برآورد، و قرآن را، در كنار چشمه خورشید، به دست علی (علیهاالسلام) ، بر همه جامعهها بتاباند و امت واحد قرآنی بسازد، لیكن توانست علی (علیهاالسلام) را از قبر ساخته سیاست سفیانی بیرون آورد، و در معبر تاریخ قرار دهد، تا دست كم روزی، اگرچه برای مدتی كوتاه و پرمخاطره، حكومت قرآنی واقعی بتواند تشكیل شود، و مدینة النبی یك نمونه از خود به جای بگذارد، و نهجالبلاغه آفریده شود. اگر امام علی (علیه السلام) در همان خانه نشینی و انزوایی كه در جریان جنجال سقیفه بر او تحمیل شد، باقی مانده بود و خطبه آتشین و حركت انقلابی دختر پیامبر او را دوباره مطرح نساخته بود،
هیچگاه به همان خلافت ظاهری اندك ساده خویش نیز نمیرسید، و قرآن دیگر به هیچ وجه ابعاد فردسازی و جامعه پردازی خود را نشان نمیداد. آیا به دست چه كسانی میتوانست نشان دهد؟ همانان كه كعبه را به منجنیق بستند، و سر پسر پیامبر را به سر نیزه در شهرها و هامونها گرداندند، و در شرابخواری و آدمكشی همانند نداشتند، و به هنگام خلافت، به قرآن میگفتند: قرآن، خداحافظ! (هذا فراق بینی و بینك!) یكی از مسایل بسیار مهم در این حادثه عظیم، مضامین خطبه فاطمی است، و سخنان دیگری كه فاطمه (علیهاالسلام) در این چند روز تا پایان عمر كوتاه خویش فرموده است. من سخن خود را در مینوردم.
خطبهای كه به تعبیر مورخ و محدث معروف، بهاءالدین اربلی (م: 692 ق): «علیها مسحه من نورالنبوه، و فیها عبقة من ارج الرساله، و قداوردهاالموالف و المخالف... ؛ خطبهای كه فروغ نبوت از آن میتابد، و بوی خوش رسالت از آن میترواد، و شیعه و سنی آن را در كتابهای خود نقل كردهاند. باید اهداف الهی، انسانی، اقتصادی، معیشتی، اجتماعی، تربیتی و حماسی این خطبه را درك كرد. تاكیدی كه این خطبه بر ضرورت حكومت عادل میكند و به صراحت میگوید كه در غیر حكومت عدل، مردمان بردگان زرخرید اقلیتی مستكبر و سرمایهدار خواهند بود و فاصله معیشتی مردم به بیش از حد تحمل وجدان انسانی و روح
قرآنی خواهد رسید، باید فهمیده شود. در آن روزها كه امام علی (علیه السلام) نمیتوانست دست به شمشیر ببرد، فاطمه (علیهاالسلام) از سخن شمشیری ساخت - آتش بیان و حقنشان - كه هم خونی ریخته نشد، و هم حقیقت را تا ابد بر لوح زمانها و پیكره آبادیها و مكانها ثبت كرد. اگر حضرت فاطمه (علیهاالسلام) نبود، یا اگر به این قیام الهی اقدام نمیكرد، امروز نه تنها از ارزشهای اسلامی، بلكه از هیچ ارزش و فضیلتی چه بسا نشانی نبود و قرآن كریم، با انواع تفسیرهای اشعری و متعزلی و ماتریدی … ، ماهیت و حیانیت و منزه از اختلاف بودن خود را از دست میداد، و از تفسیر مفسران راستین كتاب
الهی، یعنی ائمه طاهرین (علیهم السلام) ، چیزی یافت نمیشد. لیكن این قیام قرآنی و حماسه فاطمی، سبب شد كه علی (علیه السلام) از حذف مطلق مصون ماند، و پس از بیست و پنج سال، به روی كار آید و بتواند شهر نمونه قرآنی را بسازد، یعنی كوفه منهای فقر؛ چنان كه احمد حنبل شیبانی - امام مذهب حنبلی - در كتاب فضایل الصحابه نقل میكند كه علی (علیه السلام) فرمود: «ما اصبح بالكوفه احد الا ناعما، ان ادناهم منزلة لیاكل البر، و یجلس فی الظل، و یشرب من ماءالفرات؛ در كوفه همه زندگیای مناسب دارند: صاحبان پایینترین شغلها نان گندم میخورند، خانه دارند، و از آب سالم و گوارای فرات
مینوشند.» امام علی(علیه السلام)، در همین چهار سال و اندی، با آن سه جنگ داخلی تحمیلی و ویرانگر، از هر فرصتی بهره جست، و ده ها اصل قرآنی و ارزش اسلامی را در هدایت و تربیت فرد و جامعه، پیریخت، و اصول انسانیت قرآنی و اسلامیت واقعی را متبلور ساخت، و با مردم سخنانی را در میان نهاد كه حاصلی چونان نهجالبلاغه داشت، و عهدنامه مالك اشتر را نوشت كه آییننامه حكومت قرآنی است، و هر حكومتی، در هر وقت و هر جا و متصدیان آن در هر لباسی، وقتی اسلامی است و حق دارد ادعای اسلامی بودن كند و مردم را به این نام به اطاعت وادارد، كه از عهدنامه، سرسوزنی تخلف نداشته باشد. فریاد
عدالت حضرت فاطمه (علیهاالسلام) ، در روز عاشورا، از حنجره فرزندش حسین (علیه السلام) نیز طنینافكن شد، چنان كه روزی همان فریاد، از حنجره فرزند دیگرش مهدی موعود (عج) طنینافكن خواهد شد، و عدالت آفاقی و انفسی گستره زمین و آفاق زمان و عرصههای زندگی انسانی را خواهد گرفت... و این است حقیقت جاودان رسالت محمدی ... و این است كه شیعه هماره فریاد میزند: _ بعثت، _ غدیر، _ عاشورا، _ مهدی ...
(محمدرضا حكیمی، مقدمه ای بر كتاب «شهر گمشده» نوشته محمد حسن زورق شهر)
سرودخوانی مداح خردسال امیرعباس در وصف حضرت فاطمه (سلام الله علیها)
شعرخوانی حاج محمود کریمی در وصف بانوی دو عالم