عرفان‌های نوظهور علیه جوانان ایرانی

نهادهای فرهنگی دولتی در سال‌های گذشته به‌جای تمرکز بر فرهنگسازی در جامعه به فعالیت‌هایی مشغول بوده‌اند که نشان از سیاست‌زدگی آنها دارد و دود این نگرش هر روز بیشتر از دیروز به چشم جامعه ایرانی می‌رود.

کد خبر : 259813
امروزی ها

: نگاهی گذرا به عملکرد مسئولان دولتی در سال‌های گذشته نشان می‌دهد هرجا کارشناسان زنگ خطری را برای جامعه به صدا درآورده‌اند، نخستین واکنش مسئولان، به جای ارائه راه‌حل، تکذیب خطر بوده است. هرچند از گوشه و کنار کشور شایعاتی در باره تعداد عرفان‌های نوظهور به گوش می‌رسد که تعداد آنها را تا هزاران فرقه نیز افزایش داده است اما براساس اعلام وزارت اطلاعات 130 فرقه انحرافی در کشور شناسایی شده است. ده‌ها فرقه و آیین به اصطلا‌ح عرفانی نوظهور این روزها در جمعیت 3.5 میلیون نفری دانشجویان کشور به‌دنبال پیرو و مرید می‌گردند، این در حالی است که بسیاری از دانشجویان که تحت‌تاثیر این فرقه‌ها قرار می‌گیرند، از ریشه‌های فکری آنها بی‌اطلاعند. کارشناسان معتقدند رشد عرفان‌های کاذب در سایه بی‌تدبیری مسئولان برای شناساندن عرفان ناب اسلامی به دانشجویان، در ظرف‌های خالی جوانان این مرز و بوم، گسترش می‌یابد. آنها معتقدند مهم‌ترین فرقه‌های انحرافی که این روزها زیر پوست شهرها می‌خزد و رشد می‌کند، فرقه شیطان پرستی و بعد از آن عرفان‌های اوشو، سرخپوستی، رام‌الله، پائولوکوئیلو و دالایی لاماست؛ فرقه‌هایی که این روزها دستبندها و گردنبندهایی از آنان بر دست و گردن جوانان در کوچه‌وخیابان دیده می‌شود. آمارهای رسمی نشان می‌دهد که تنها در سال 90 ردپای عرفان‌های نوظهور در 34 فقره خودکشی، دیگرکشی و خونخواری دیده شده است. این در حالی است که نهادهای فرهنگی دولتی در سال‌های گذشته به‌جای تمرکز بر فرهنگسازی در جامعه به فعالیت‌هایی مشغول بوده‌اند که نشان از سیاست‌زدگی آنها دارد و دود این نگرش هر روز بیشتر از دیروز به چشم جامعه ایرانی می‌رود. چاپ 200 میلیون جلد کتاب در باب عرفان‌های کاذب به نظر می‌رسد از اعتیاد در بین دانش‌آموزان گرفته تا گسترش عرفان‌های کاذب در بین دانشجویان، پس از آنکه خطر دامنگیر شده است، مسئولان به فکر چاره افتاده‌ و طرح و برنامه ارائه کرده‌اند. به گزارش تهران امروز ترویج عرفان‌های کاذب در بین جوان‌ها، این روزها دامن دانش‌آموزان و دانشجویان را در کشور گرفته است تا آنجا که مقام معظم رهبری در زمستان سال گذشته در این باره رهنمودهایی را ارائه کردند. حالا در جدیدترین خبرها محمدحسین آیتی معاون دانشجویی و فرهنگی وزارت بهداشت،‌ اعلام کرده که برای برخورد با عرفان‌های کاذب و نوظهور در دانشگاه‌ها، کانون‌های دانشجویی تشکیل شده است. این در حالی است که به گفته حجت‌الاسلام جواد محرابی رئیس موسسه فرق و ادیان قم «تا سال 90 نزدیک به 200میلیون جلد از کتب مربوط به عرفان‌های کاذب در کشور به چاپ رسیده بود و هرساله نمایشگاه کتاب، مملو از این کتب بود!» معاون دانشجویی و فرهنگی وزارت بهداشت درباره عملکرد وزارت بهداشت برای مبارزه با این عرفان‌ها می‌گوید: «در شهرهایی که ظهور و بروز عرفان‌های کاذب و نوظهور بیشتر بوده از ظرفیت کارشناسان فرهنگی و دانشجویان استفاده کردیم و کانون‌های دانشجویی تحت عنوان عرفان‌های کاذب و نوظهور را تاسیس کردیم. منابع مطالعاتی مورد نیاز را در اختیار این کانون‌ها قرار دادیم و این در حالی است که ظهور این عرفان‌ها در استان‌های مرزی بیشتر بوده است البته در برخی استان‌های غیرمرزی مانند گناباد نیز این کانون‌ها فعال شده و در حال رصد آن هستیم.» حجت‌الاسلام دکترعلی فلاح‌رفیع، رئیس مرکز هم‌اندیشی استادان و نخبگان دانشگاهی با بیان اینکه سن گرایش به عرفان‌های کاذب کاهش یافته، به تهران امروز می‌گوید: «سطح سنی گرایش به عرفان‌های کاذب سیر نزولی داشته چرا که بسیاری از ترویج‌کنندگان این مکاتب برای تاثیرگذاری بیشتر بر افکار نسل جدید از سنین پایین دبستان و راهنمایی، آموزش‌های خود را آغاز می‌کنند، حتی برخی از فرقه‌های ضاله برای مراحل دبستان و راهنمایی کتاب‌هایی نیز دارند زیرا اگر در این سنین شکاف را آغاز کنند بیشتر می‌توانند در کار خودشان موفق شوند.» او با اشاره به اینکه نظام آموزشی کشور باید هوشیار باشد ادامه می‌دهد: «در مقابل این کتاب‌ها، آموزش و پرورش نیز باید مطالبی را درخصوص گرایش‌های معنوی و روحی انسان که امری فطری است تهیه و تدوین کند و نرم‌افزارهای لازم را در این زمینه در اختیار معلمان قرار دهد. مسئولان باید حساس‌تر عمل کنند. باید در این زمینه برنامه‌ریزی‌های منظمی در مدارس انجام و دروس مخصوصی با همین عنوان تدوین شود.» فلاح رفیع می‌گوید: «معروف‌ترین آنها در کشور ما شیطان‌پرستی است که به هیچ اصول اخلاقی پایبند نیست و گرایش‌های جنسی نیز دارد. همچنین عرفان کیهانی، اوشو، اکنکار که مبنای آن سازمان‌های جاسوسی آمریکا و در میان نظامیان آمریکا رواج بیشتری دارد، عرفان‌های سرخپوستی، رام الله، پائولو کوئیلو و دالایی لاما از معروف‌ترین‌ها در ایران هستند. برخی از این عرفان‌ها نمایندگی و انتشارات در ایران دارند. به‌طور مثال اوشو شاید بیش از صد جلد کتابش به فارسی ترجمه شده است.» دکتر فلاح رفیع می‌گوید: «نکته اصلی که در این عرفان‌ها وجود دارد اعتقاد نداشتن به خداست. در واقع در این عرفان‌ها با توجه به نیاز انسان خسته عصر حاضر، به سه شاخص اصلی آرامش، امید و شادی توجه می‌شود. بی‌آنکه روح معنویت در آن جاری باشد و اگر برنامه دقیق برای مهار این عرفان‌ها‌ نداشته باشیم، شک نکنید که در آینده نه چندان دور با بحران‌های اجتماعی جدی رو‌به‌رو می‌شویم.» کم‌کاری از مسئولان است سال گذشته پس از آنکه بارها کارشناسان و پژوهشگران در باب شیوع بی‌رویه عرفان‌های کاذب در بین دانش‌آموزان ایرانی هشدار دادند سرانجام آموزش و پرورشی‌ها تکذیب‌های پی در پی را کنار گذاشتند و شعبانعلی رمضانیان رئیس سازمان بسیج فرهنگیان درباره سازمان متبوع خود گفت: «این سازمان، مبارزه با عرفان‌های نوظهور را برای جلوگیری از نفوذ بین دانش‌آموزان و آشنایی معلمان در دستور کار خود قرار داده است.» این در حالی است که پیش از آن اما رضا امانی، معاون پرورشی و تربیت بدنی آموزش و پرورش شهر تهران گفته بود: «هیچ سند و مدرکی در این رابطه که حتی یک دانش‌آموز به این مقوله گرایش داشته باشد به ما گزارش نشده است.» به گفته دکتر سعید معدنی جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد «نسل جوان ایرانی به دلیل خلئی که برنامه‌ریزان به آن توجه نکرده‌اند به‌دنبال راه‌حلی است تا از عذاب روحی‌ای که دچار آن است رهایی یابد.» او در گفت‌وگو با تهران امروز می‌گوید: «همین امر سبب جذب جوانان به عرفان‌های جدید می‌شود. چرا که ما به دلیل کم‌کاری نتوانسته‌ایم حفره‌های خالی زندگی آنها را با عرفان حقیقی پر کنیم.» او معتقد است: «در طول تاریخ همواره عرفان‌هایی جدید روی کار آمده‌اند و همیشه این موضوع وجود داشته است اما آنچه به این پدیده در زمان ما دامن می‌زند، وجود وسایل ارتباط جمعی گسترده مانند اینترنت است که دسترسی به این عرفان‌ها را برای همه از جمله نوجوانان فراهم کرده است.عرفان‌های نوظهور همیشه در بین نسل جوانان شیوع می‌یابد از این رو به تقابل با باورها و عقاید والدین و نسل‌های گذشته می‌پردازد و باورها و عقاید مذهبی نسل گذشته را در جامعه سست می‌کند.» دکتر معدنی این عرفان‌ها را به دو دسته تقسیم می‌کند: «عرفان‌هایی که دسیسه‌های استعماری را در پشت خود دارند و دوم عرفان‌هایی که تحت‌تاثیر غلیان احساسات و به صورت خودجوش بین جوانان ایجاد شده است.» او می‌گوید: «بسیاری از این عرفان‌ها که به میدان آمده‌اند زود از بین می‌روند. یعنی در دراز مدت طرفدار ندارند و زود پیروان خود را به دلیل کاستی‌های عمیق از دست می‌دهند اما عرفان‌هایی هم هستند که برای آنها برنامه‌ریزی شده و در حقیقت با برنامه‌ریزی شیوع پیدا می‌کنند که البته باید از این نوع عرفان‌ها ترسید چرا که همچون آیین بهاییت مقاصد دیگری در پشت این عرفان‌ها دنبال می‌شود.»

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: