اصالت انقلابی یا کاریکاتور انقلابی بودن؟

کد خبر : 259667

سجاد نوروزی: در سال‌های پس از 84 نماد جدیدی برای تحریف گفتمان امام و انقلاب رخ عیان کرد، اگر تا پیش از سال 84 جریان‌هایی بدلی در لفافه و در عیان می‌کوشیدند با لعاب انگاره‌های مدرن به تحریف گفتمان انقلاب اسلامی دست زنند، از سال 84 به بعد جریانی مرموز با ارائه «کاریکاتور انقلابی‌گری» گوی سبقت را از جریان‌های دیگر ربود.

جریان فوق، در «ظاهر» همه ویژگی‌های یک «حزب‌اللهی تمام عیار» را دارد،«ظاهرا» منتقد است، «ظاهرا»حساسیت انقلابی دارد، «ظاهرا» با فساد مخالف است، «ظاهرا»برکانون‌های قدرت و ثروت می‌شورد و...اما همه اینها اگر چه در ظاهر با پوشش گفتمانی است، اما «اصالت انقلابی» در آن دیده نمی‌شود، به همین دلیل است که 8 سال پس از سوم تیر 84، نه تنها موفقیتی در پیشبرد عملی آرمان‌های انقلاب کسب نکرده‌اند، بلکه «ارتجاعی عظیم» به نفع جریان‌های بی‌اعتنا به انقلابی‌گری را رقم زده و آنها را طلبکارتر از قبل به میدان سیاست فرستاده‌اند.

«حوالت تاریخی» چنین جریان‌هایی یا "شکست مطلق" است یا "میدان دادن به ارتجاع". از همین رو است که آرایش‌ سیاسی سال‌های 76 تا 88 دوباره در حال سامان یافتن است، این امر یعنی «کاریکاتوریست‌ها» به جدول زده‌اند!

این همین رو است که «اصالت انقلابی» امروز با دو حریف مواجه است، کسانی که آشکارا اصالت انقلابی را برنمی‌تابند و در پس جایگزینی «مدرنیته ناقص» خود با نظم عقیدتی انقلابی هستند و کاریکاتوری از انقلابی‌گری که عقیده‌اش«تحجر» است و نتیجه عمل‌اش «ارتجاع». با این دو حریف چه باید کرد؟ آیا باید اسیر در معرکه‌گیری «کاریکاتور انقلابی‌گری» به دل‌فریبی و طنازی‌اش تسلیم شویم و میدان مقابله با داعیه‌داران «مدرنیته ناقص» را به آنها بسپاریم یا «اصالت گفتمانی انقلاب» وارد به یک منازعه کنیم و در 2 جبهه نبرد نماییم؟ اعراض از این مواجهه یعنی تکرار یک خطر، طی این سالها کاریکاتوری از رفتار انقلابی در برابر لیدر «مدرنیته ناقص» قد علم کرد، هیبت و شوق شکست کسی که 16 سال تمام در عرصه عمل و نظر به غیبت «اصالت انقلابی» از میدان سیاست و فرهنگ و ... حکم داده بود، مرزبندی با «کاریکاتور انقلابی‌گری» را به فراموشی سپرد و هدف شکست «مدرنیته ناقص» شد. هدفی مقدس که ابزار نامقدس آن پس از سال 88، اوج بی‌منطقی تقدیس خود را عیان کرد. پس از عیان شدن این نامقدس بودن، جریان حامی دو شقه شد. گروهی که تحجر را با التفاط و مدرنیته ناقص همان رقیب قدر آمیختند و «انحراف» را سامان دادند و گروهی دیگر با اسلوب «توجیه و تطهیر» به شرح عملکرد شبهه‌ناک خود پرداختند و با روکشی گفتمانی «انحراف» خود را «فعلا» مخفی کرده‌اند تا دلبری و فریب بدنه اجتماعی حامی گفتمان انقلاب میسر باشد.

جماعتی که وقتی روکش شبه گفتمانی‌شان کنار می رود بوی تعفن ارتجاع و تحجر منافقانه شان بیرون می زند و عیار انقلابی بودنشان در عافیت طلبی‌های سال‌های دفاع مقدس و شرارت تجدیدنظر طلبان عیان می‌شود تا دوباره هم‌دستی جور و جهل در منش نهروانی خود را نشان دهد.

در مواجهه با «انحراف التقاطی» و «تحجر نفاق مآبانه» و ایضاً «مدرنیته ناقصی که وادادگی را تجویز می‌کند» حفظ اصالت انقلابی است که به کار می‌آید، شرارت داعیه‌داران «مدرنیته ناقص» این بار فزون‌تر از سال‌های 76 و 88 خواهد بود، عملکرد «کاریکاتور انقلابی‌گری» چماقی خواهد بود که بر سر همه اصولگرایان فرود خواهد آمد و اگر نبود هوشمندی گفتمانی و انقلابی در نقد این جریان از سال‌های 84 تا به امروز، اکنون باید به جای شور «جهد گفتمانی» ماتم «مجلس ختم اصولگرایی» را تجربه می‌کردیم! بنابراین «اصالت انقلابی» باید با عقیده‌ای راسخ و شوری بی‌پایان پای به میدان منازعه بگذارد و علم «اصالت» را به اهتراز درآورد.

فتنه، تحجر و انحراف نیز به یقین هم داستان خواهند شد تا در این مصاف گفتمانی هرچه در چنته دارند رو کنند، این «منازعه مقدس» هنگامی نتیجه مقدس خواهد داد که از «نزاع مکتبی» نهراسیم. نزاع با تحجر و التقاط و سکولاریته، مبارک‌ترین منازعه گفتمانی است. در این میان «کاریکاتور انقلابی‌گری» دفترچه مندرسی است که باید تا آخرین برگ آن را سوزاند. این نحله باعث شد شرارت مدعیان تجدیدنظرطلب افزون شود و «مدرنیته ناقص» باز هم به عنوان گفتمانی خاص قد علم کند.

دستاوردهای منحوس «تحجر منافقانه» امروز بازهم با لفاظی‌ها شبه گفتمانی و روکش‌های عقیدتی، مبارک جلوه داده می‌شود تا «لیدری جدید» برای انحراف نامبارک بسازد. باید این لفاظی‌ها را با «عقیده انقلابی» فرو کوفت و آن رو‌کش‌ها را با «جسارت مکتبی» پس زد تا «تعفن ارتجاع» را برای مومنین عیان کند، اینچنین می‌شود فتح عظیمی را سامان داد؛ « وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا »

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: