از حمایت از شاه تا حمایت از مشایی!
خسرو معتضد در سخنان امسال در تقدیر از جشن دولت و مشایی، البته سخنانی بر زبان آورده که بخش هایی از آن، دقیق ، به جا و زیباست، اما واقعیت آن است که آیا می توان به سخنان فردی که 40 سال پیش، "پیمان وفاداری با شاه را با خون شرفش عجین کرده" و اینک با همان اغراق از مشایی تمجید می کند، اعتماد کرد؟
انتخاب: طنز تاریخ، را می بینید؟! 42 سال پیش در چنین روزهایی، یک به اصطلاح مورخ (که نخستین وظیفه اش، باید استقلال رای باشد) ضمن تقدیر ویژه از جشن های 2500 ساله، چنان تملق شاه می کند و اصل این کلمه (شاه) را "سحرآمیز" می خواند که انسان مستقل را از شنیدن آن، مشمئز می کند و امروز، و در سال 92، با همان ادبیات، جشن اخیر دولت در ورزشگاه آزادی را وحدت بخش خوانده و مشایی را عاشق خدمت می داند.
خسرو معتضد در سخنان امسال در تقدیر از جشن دولت و مشایی، البته سخنانی بر زبان آورده که بخش هایی از آن، دقیق ، به جا و زیباست، اما واقعیت آن است که آیا می توان به سخنان فردی که 40 سال پیش، "پیمان وفاداری با شاه را با خون شرفش عجین کرده" و اینک با همان اغراق از مشایی تمجید می کند، اعتماد کرد؟ این فرد، که مدتهاست در شبکه دوم سیما تاریخ پیش از انقلاب را تحلیل و بررسی می کند، پس از آنکه اسفندیار رحیم مشایی از او برای «تشکیل ستاد اخذ غرامت خسارات ناشی از جنگ های جهانی اول و دوم» دعوت به عمل آورد، از حامیان جدی این مقام دولتی شده است. مقصود نگارنده از نوشتن این گزارش، قطعاً «نبش قبر تاریخ» و «بازجویی از چرایی کردار گذشته» نیست (که نه خواست و نه وظیفه ی ماست)، بلکه مقصود اثبات چنین نظریست که چنان افرادی برای تک تک موضع گیری شان، نه حجت عقلی و شرعی که «درد نان» دارند و فاصله اندرون و برون شان، به سال نوریست. اما عجیب در این میان، قهقه ی نورسیدگان و سرمستان قدرت است که نمی دانند بر گور خود بنشسته و خنده ی مستانه سر می دهند!
معتضد در سال 50: پیمان وفاداری ما با شاه با خون و شرف ایرانیان عجین شده
حجت الاسلام رسول جعفریان دو سه سال پیش، یادداشتی از خسرو معتضد را یافت که حکایت از تمایلات متفاوت او به قدرت دارد. بخشی از مطلب آقای جعفریان در پی می آید: «امشب (جمعه شب 2 مهر 1389) میان دو نماز مغرب و عشاء، روزنامه جشن شاهنشاهی ایران را که مدتی قبل یکی از نهادها به کتابخانه مجلس اهداء کرده و کنارم بود، باز کرده، میخواندم. این روزنامه در سال 1350 به عنوان روزشمار جشنهای شاهنشاهی انتشار یافته و از ماهها پیش از جشن تا روزهای جشن و پس از آن را پوشش خبری میداد. رویش نوشته است که تیراژ آن به اندازه تمامی روزنامههای کشور است و همراه آنها انتشار مییابد. به مورخانی نگاه کردم که تئوریسین آن جشنها بودند و در این مجموعه مقاله داشتند. نام خیلی ها را دیدم که برخی سر در نقاب خاک کشیدهاند و برخی همچنان به تئوری سازی میپردازند. حقیقت بار دیگر این پرسش برایم مطرح شد که آیا ما جماعت مورخان ـ که بنده کوچکترین هستم ـ چه رسالتی داریم؟ نکند غافلیم و هر زمان در پی توجیه امری و دستوری. در این فکر ها بودم و ورق می زدم که چشمم به نام خسرو معتضد افتاد. دوست نادیده مورخی که شبهای متوالی ایشان را در سیما می بینیم و از داستانهایی که میگوید و بسیار شیرین نقل می کند بهره مند میشویم. دیدم چندین سلسله مقاله در آن روزنامه جشن شاهنشاهی دارد. مقدمه یکی از آنها را میآورم (البته با عرض پوزش از ایشان و این که این سرنوشت نه ایشان که غالب مورخان روزگاران است): گفتاری در باب مفهوم «شاه» و رابطه آن با توده ملت تأثیر گذاری شاهنشاهان هخامنشی در یکپارچگی و عظمت قوم ایرانی (روزناه جشن شاهنشاهی ایران، شماره 34، چهارشنبه دهم شهریور ماه 1350) نویسنده خسرو معتضد چندی پیش شاهنشاه آریامهر در طی مصاحبهای با یکی از روزنامه نگاران خارجی اشاره فرمودند که: کلمه شاه جاذبه سحرآمیزی در قاموس ایرانی دارد و بسیاری از مسائل و مشکلات در برابر نفوذ معنوی این کلمه از میان میرود». نظر به این که اشاره موشکافانه و دقیق شاهنشاه آریامهر به جاذبه سحرآمیز کلمه شاه شاه مفاهیم و معانی شگرف و مهمی در بر دارد در اینجا ضمن بررسی و تحقیق پیرامون تأثیر گذاری شاهنشاهان بر موقعیت و اتحاد پیروزی و عظمت ملت ایران به تفصیل در این باب سخن میگوییم پیمان وفاداری و هم بستگی میان شاهنشاهان و توده ایرانی از قدیم ترین دوران های تاریخی به طور ضمنی و قلبی به امضاءرسیده است و با خون و شرف ایرانیان عجین گشته است... حدس بزنید دنبال این عبارت چه مطالبی آمده است. بنده ایرادم به آقای معتضد عزیز و دوست داشتنی نیست، به سیما هم اعتراضی ندارم، بلکه اصل ایرادم به علم تاریخ است که آلت فعل شده و این اشکال نه از سر بی تعهدی است که گاه به اسم تعهد این کارها صورت میگیرد، بلکه از سر نامردی این علم است که بی دلیل خود را راهنمای تمام عیار سیاست و جو سازی تبلیغاتی برای مقاصد منظوره کرده و شماری مورخ را هم که دنبال یک لقمه نان هستند در خدمت خود درآورده است» نکته جالب تر، واکنش سراسیمه و خشمگینانه ی معتضد به نوشته ی جعفریان بود که با زبانی گزنده، به همه چیز پاسخ داد الا بیان چنین جملات تملق آمیزی در مورد شاه، آنهم از سوی کسی که این روزها در تلویزیون ، به تحلیل تاریخ پیش از انقلاب می پردازد! معتضد در سال 92، اینبار حامی جدی مشایی! خسرو معتضد حامی شدید جشن های 2500 ساله شاه ، در مورد جشن اخیر دولت در ورزشگاه آزادی گفت: همایش دولت در استادیوم آزادی وحدت بخش بود.
وی به برنامه های برگزار شده در این همایش اشاره کرد و ضم رد سیاسی بودن آن، گفت: برگزاری چنین همایش هایی برای تقویت وحدت ملی ایرانیان مفید است.
این کارشناس مسائل سیاسی از افرادی که برنامه های شاد مراسم مزبور را زیرسئوال برده اند، این سئوال را پرسید که آیا حذف شادی های مشروع به افزایش افسردگی و اعتیاد در جامعه نمی انجامد؟
معتضد ادامه داد: این روزها همه برای نامزد شدن در انتخابات ریاست جمهوری صف کشیده اند اما من فکر نمی کنم اسفندیار رحیم مشایی رئیس سابق دفتر ریاست جمهوری، مثل دیگران علاقه ای به پست ریاست جمهوری داشته باشد و اینها را دیگران برایش درست کرده اند.
او همچنین نقد دولت توسط سایت های منتقد را توطئه برای برهم زدن وحدت ملی کشور دانسته و می گوید: در شرایطی که کشور ما هدف توطئه بیگانگان قرار دارد و هزاران سایت و شبکه تلویزیونی بیگانه در حال سخن پراکنی علیه ایران هستند، پاپوش درست کردن برای یکی از مقامات جمهوری اسلامی از سوی دیگران واقعا تاسف بار است.