ائتلافدولت با پایداری یا ائتلافپایداری بادولت؟
با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری، رابطه پشت پرده دولت و جبهه پایداری در حال عیان شدن است و اصرار احمدی نژاد بر گزینه مشایی تنها مانع پرده برداری کامل از این رابطه پنهانی است و از سویی دیگر پس از کاندیداتوری کامران باقری لنکرانی، خبرها حاکی انشعاب و چند دستگی در میان این جریان است.
شفاف: جریان حامی دولت موسوم به جبهه پایداری هیچ وقت ارتباط خود با دولت را به طور صریح تکذیب نکرد و این روزها با نزدیک شدن به فضای انتخابات ریاست جمهوری برای ارتباط پنهان دولت و پایداری قرائن روشن تری هم پیدا شده است؛ از یک طرف برای جریان دولت تقریبا مسجل شده که امکان تایید صلاحیت مشایی برای حضور در انتخابات وجود ندارد و از طرف دیگر جبهه پایداری هم در پیدا کردن کاندیدای مورد نظر با مشکل روبرو شده این دو مشکل باعث شده که پایداری و دولت روابطشان را از پشت پرده بیرون بیاورند. نمونه علنی شدن این رابطه پنهانی نامه تعدادی از اعضای پایداری به آیت الله مصباح بود، این افراد در نامه مذکور از آیت الله خواسته بودند که از جریان دولت انحرافی زدایی کند یعنی انگ جریان انحرافی را از دولت پاک کند در حالی که تا کنون این نامه تاکنون بی نتیجه مانده و درست زمانی که حدس و گمانها در مورد ائتلاف حامیان دولت و جبهه پایداری و احتمال کاندیداتوری غلامحسین الهام سخنگوی دولت با انتشار نامه سرگشاده تعدادی از حامیان این جبهه به آیتالله مصباح یزدی که به نامه تطهیر مشهور شد، بیشتر شده بود، جبهه پایداری اقدام به معرفی کامران باقری لنکرانی وزیر بهداشت دولت نهم و سخنگوی این جبهه برای انتخابات ریاست جمهوری کرد. جبهه پایداری که با استراتژی عمومی بازگشت به گفتمان سوم تیر ماهها وقت صرف یافتن و معرفی یک کاندیدا برای انتخابات ریاستجمهوری کرد، اما آنها سراغ هر کسی که رفتند جواب منفی شنیدند. این ناکامی حالا باعث شده تا بازگشت به گفتمان سوم تیر جای خود را به بازگشت به ائتلاف با دولتی بدهد، حال می توان گفت یک بار دیگر جبهه پایداری به آغوش دولت برمیگردد زیرا تا چند روز پیش این گفته گمانهای بیش نبود، حالا اما نشانهها از حقیقت یافتن آن روز به روز بیشتر میشود، تا آنجا که حتی روح ا... حسینیان هم از احتمال ائتلاف دولت و جبهه پایداری سخن میگوید به نظر میرسد همه انتقادات دو طرف نسبت به یکدیگر در دو سال اخیر به فراموشی سپرده شدهاند و اکنون بده بستانی جدید میان این دو در حال شکلگیری است. تقلیل نقش و اهمیت این جریان در حالی صورت میگیرد که در بدو شکلگیری و اعلام موجودیت این تشکل اصولگرا یکی از محورهای اصلی سیاست آنها مرزبندی با «جریان انحرافی» عنوان شده بود. همان جریانی که آیتالله مصباح یزدی در یکی از اولین جلسات مشترک اعضای جبهه پایداری با او در شهریور ماه گذشته بر ضرورت صف بندی شفاف با جریان موسوم به انحرافی تاکید کرده و اظهار داشت که «برای ما اصلی ترین موضوع جریان انحرافی است». حالا پایداریها دل به همکاری با دولتی بستهاند که اکثر برخی امورات آن توسط همین «جریان انحرافی» اداره میشود. بعد از همین بده بستان های سیاسی بود که غلامحسین الهام به یکی از خبرسازترین چهرههای سیاسی کشور تبدیل شد؛ از بازگشت پر حرف و حدیث او به سمت سخنگویی دولت احمدی نژاد، آن هم در ماههای پایانی دولت دهم، تا حکم معاونت مدیریت سرمایه و نیروی انسانی رئیس جمهور و در نهایت انتصاب به عنوان نماینده رئیس جمهور در شورای نظارت بر صدا و سیما، همه و همه او را به مرکز توجهات رسانهها تبدیل کرد. الهام و حرف و حدیثها درباره کاندیداتوری او زمانی که غلامحسین الهام در سال پایانی دولت دهم و در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، دوباره بر صندلی سخنگوی دولت نشسته است، برخی حرف و حدیثها را درباره احتمال کاندیداتوری او در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو و حمایت جریان حامیان احمدینژاد از رئیس جمهور شدن او به وجود آورد. حمایت جبهه پایداری از یک وزیر اخراجی اما زمانی که تلاشها برای کاندیداتوری غلامحسین الهام به ثمر نرسید، جریان حامی دولت تلاشش را برای معرفی کامران باقری لنکرانی، وزیر بهداشت دولت نهم به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری آینده آغاز کرد، لنکرانی سخنگوی جبهه پایداری بود و از همان ابتدا، یکی از رسانهایترین چهرههای پایداری محسوب میشد که حضور پررنگ او در رسانهها و اعلام مواضع جبهه متبوعش او را چهره آشنای رسانهها کرده بود، به تدریج نشستهای خبری و حضور در نشستهای دانشجویی و غیره وزیر بهداشت اخراجی تیم احمدینژاد بیشتر و بیشتر شد. سرانجام در روزهای پایانی فروردین ماه 92 کامران باقری لنکرانی کاندیداتوری خود را در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به طور ضمنی تایید کرد. او که باز هم به یک جمع دانشجویی در مشهد رفته بود، در پاسخ به این سوال که چه ویژگی در خود دیدید که می خواهید کاندیدای ریاست جمهوری شوید، گفت که در دیداری که با آیت الله مصباح در هفته های گذشته داشتم ایشان وظایفی را از بنده خواستند که در همانجا عرض کردم من در خودم ویژگی خاصی نمیبینم که جنابعالی این قدر نسبت به بنده اظهار لطف دارید اما ایشان فرمودند این امر بر شما متعین است. ا نتخاب لنکرانی و انزوای کامل پایداریها در انتخابات پیش رو این موضوع بر خود جبهه پایداری و بیشتر ناظران سیاسی مسلم شده است که جبهه پایداری با توجه به مختصات ویژهای که دارد و با تندروی و افراطی که در خط مشی این جبهه دیده میشود، توانایی همسویی و همگرایی با طیف دیگری از اصولگرایان را برای ورود به رقابت سیاسی ندارد و از این رو، تنها راه باقی مانده برای پایداری جهت ورود به عرصه رقابت سیاسی که لزوما عامل حیات و بقای این جبهه است، معرفی و حمایت از کاندیدایی منحصر به خود و مستقل است. اما به نظر میرسد خود پایداریها هم با نگاهی واقعبینانه و دیدی تحلیلی به فضای سیاسی کشور و ویژگیهای رقبای انتخاباتی خود، درخواهند یافت که کاندیدای مستقل آنها، باقری لنکرانی سبدهای رأی اندکی را در اختیار خواهد داشت و شانسش در مقابل سایر رقبای اصولگرای خود که با پشتوانهای محکمتر و پایگاه رأی آوری قابل اتکاتر به میدان میآیند، چندان امیدوارکننده نخواهد بود. هرچند برگزیدن کامران باقری لنکرانی برای کاندیداتوری ازسوی پایداریهای شاخه قم از خیلی پیشتر قابل گمانهزنی بود و این انتخاب با مواضع و جهتگیریهای این طیف سیاسی هم متناسب و همسو به نظر میرسد، اما باید به این نکته توجه کرد که به دلیل مخالفتهای جدی وزیر اخراجی دولت نهم با خط و مشی احمدینژاد در دولت دهم و جریان حامی دولت، احتمال حمایت پایداریهای شاخه تهران که به شدت به دولت نزدیکتر هستند، از باقری لنکرانی بسیار اندک و ناچیز است. این طور به نظر میرسد که پایداری قم با انتخاب لنکرانی به طور کلی راه خود را از پایداری تهران جدا کرده است و هیچ امیدی به تجمیع دوباره جبهه و به دست آوردن رضایت نسبی پایداری تهران ندارد. به نظر میرسد تاخیر حمایت از نام گزینه نهایی گروه پایداری که بیشتر به دولت نزدیک است ریشه در مناقشه پنهان اعضای این جبهه بر سر حمایت از گزینه دولت دارد. حال باید منتظر ماند و دید که چند درصد از اعضای جبهه پایداری از کاندیداتوری لنکرانی حمایت میکنند و جریان انشعاب در میان این جریان چه میزان صحت دارد و تا کجا ادامه خواهد داشت اما در یک بررسی کلی میتوان گفت جریان حاملی دولت به دنبال کاندیدایی از نمادهای اصلی ۲۷ خرداد و سوم تیر است؛ کسی که یکی از نزدیکترین یاران احمدینژاد و شبیهترین افراد به رئیسجمهور باشد اساسا از سنخ احمدینژاد و عدالتش هم شیوه عدالت رئیس دولت دهم باشد.