دولتیها هیچ شانسی برای انتخابات ندارند
کاظمی گفت: تصور من بر این است که اصولگرایان همانند همیشه هستند اما دولتیها که علاقه زیادی به وارد شدن به انتخابات دارند، هیچ شانسی برای موفقیت ندارند.
عصرایران: فضای انتخابات جدی شده است و با نزدیک شدن به روز برگزاری کاندیداها همچنان در حال معرفی خود و همچنین تشریح برنامههای خود هستند تا این سؤال در اذهان عمومی مطرح شود که تعدد کاندیداها چه شرایطی بر انتخابات رقم خواهد زد؟
در این میان ، پرویز کاظمی وزیر معزول دولت نهم تاکید میکند که دولتیها به دلیل عملکرد بد خود نمیتوانند شانسی برای موفقیت داشته باشند.
* فضای انتخاباتی با چه مشخصهای میتواند فضایی مطلوب باشد؟
وقتی رهبری «حماسه» را مطرح کردند، باید به این نتیجه رسید که حضور همه سلیقههای سیاسی با نظرات مختلف و حتی متضاد در انتخابات ریاست جمهوری امری واجب و باید است. با این حال بنده معتقدم آنهایی که کارنامهشان در ناکارآمدی مشخص است، نباید بیایند تا میدان در اختیار چهرههایی باشد که علم، توانایی و صلاحیت حضور در صحنه را دارند. به همین دلیل تاکید این است که به همان اندازه که انتخابات پیش رو مهم خوانده میشود، به همان قدر هم باید دقت داشت تا امور به دست امتحان پس دادههای مردود نیفتد.
* شاخصهای که نشانگر کارآمدی است، چیست؟
اولین فاکتوری که کاندیداهای انتخاباتی باید از آن بهرهمند باشند این است که مسایل را با سیاست دنبال کنند، نه اینکه سیاسی ببینند. چون در این صورت است که سه پله لازم طی میشود. باید در وهله اول مهار، در دومین گام کاهش و در نهایت پیشرفت حاصل میشود. به عنوان مثال آمار معوقات بانکی بر اساس چیزی که اعلام میشود 80 هزار میلیارد تومان است که نشان میدهد اقتصاد مملکت لنگ میزند که اگر کسی بتواند این شرایط بد را مهار کند و آمار فوق را به مرور پایین بیاورد، میتواند منتظر این باشد که چهرهای موفق خوانده شود.
* برای رسیدن به این مهم چه اصل یا رفتاری لازم است؟
اول مهم این است که افراد از شعار و شعارگرایی به طور جدی پرهیز کنند، چون توجه نشان دادن به شعار موجب میشود که اصول فراموش شود و همچنین شرایط برای بیاعتمادی عمومی فراهم شود. همه میدانند که در فضای بیاعتمادی هیچ کاری را نمیتوان آنطور که باید، به جلو برد.
نکته مهم این است که طوری عمل نکنیم که مثلا 20 سال دیگر به ما و تصمیماتی که گرفتهایم، بخندند. به همین دلیل یکی از موارد مهم این است که خواستههای مردم را در اولویت قرار بدهیم و کارها را کارشناسانه انجام بدهیم و هرگز دنبال این نباشیم تا با وعدههای دروغین افکار عمومی را فریب بدهیم. مثلا وقتی همه میدانند که رشد اقتصادی منفی است، طرح ایجاد دو و نیم ملیون شغل فقط میتواند توهینی آشکار به شعور عموم تلقی شود.
* وقتی مسئولین لزومی برای پاسخگویی نمیبینند، این رفتار و گفتارها به طور طبیعی به وجود میآید.
به همین دلیل است که معتقدم مرکز آمار کشور باید از دایره دولت خارج شود تا بتواند روشنگری کند. چون رساندن اطلاعات خیلی مهم و تاثیرگذار است. برداشت من این است که اگر ما اطلاعات درستی ندهیم، مردم به سراغ بیگانهها خواهند رفت که به آنها هم این فرصت را میدهد تا هر آنچه میخواهند به ذهن جامعه تزریق کنند.
* برای برگزاری انتخاباتی با بایدها و نبایدهای انتخاباتی چه فاکتورهایی لازم است؟
در وهله اول به این جمع بندی برسیم که حضور مردم در پای صندوقهای رای چقدر مهم است که به تصور من از دو جنبه قطعا به مشارکتی حداکثری احتیاج داریم. اول اینکه باید قبول کرد که در داخل چند دستگی و تفرقه وجود دارد که انتخاباتی با حضور همه سلیقهها میتواند این فضا را تلطیف کند. پس بر همه واجب است که مقدمات انتخاباتی پرشور را فراهم کنند تا بعد از روی کار آمدن دولت جدید همه در کنار هم برای توسعه و پیشرفت کشور کوشش کنیم. نکته دیگر هم این است که جمهوری اسلامی با هجمههایی از سوی خارجیها مواجه است. ما اگر بتوانیم انتخاباتی حداکثری برگزار کنیم، به دنیا این پیام را خواهیم داد که ملت تحت هر شرایطی پشت نظام هستند و طبیعی است که آنها به را با این شکل به این نتیجه خواهیم رساند که ایران با نظام جمهوری اسلامی شکننده نیست و نخواهد بود.
به همین دلیل توصیه، این است که همه سلیقهها با هر دیدگاه و تفکری که علاقهمند به فعالیت در چارچوب نظام هستند باید فرصت حضور جدی در انتخابات را داشته باشند و همچنین آنهایی که قانون اساسی را قبول ندارند و عادت به هنجارشکنی دارند هم قید انتخابات را بزنند، چون قانون اساسی مرجع اصلی است و احترام و عمل به آن در هر شرایطی باید اولویت باشد.
وقتی رهبری فرمودند که سلایق مختلف بیایند، دستگاههای نظارتی هم باید تنگ نظری را کنار بگذارند و تصمیماتی منطقی بگیرند.
* با توجه به شرایط موجود، انتخابات را چطور پیش بینی میکنید؟
تصور من بر این است که اصولگرایان همانند همیشه هستند اما دولتیها که علاقه زیادی به وارد شدن به انتخابات دارند، هیچ شانسی برای موفقیت ندارند. چون آنها هیچ محبوبیتی در جامعه ندارند و همچنین باید این را در نظر داشت که افراد دولتی قدرت تحلیل ندارند و کمتر دیده شده است که آنها نظراتی کارشناسی را ارایه بدهند و مردم را به این نتیجه برسانند که میتوانند کارایی خوبی داشته باشند.
این روزها همه از مشایی به عنوان کاندیدای انتخابات یاد میکنند، در حالی که این آقا هیچ چیزی برای ارایه ندارد و نمیشود که با مدال دادن و مدال گرفتن کسی را شایسته ریاست جمهوری شدن بدانیم. در نهایت باید گفت که کاندیدای دولت اقبالی نخواهد داشت. اصلاحات هم شرایط خوبی ندارند و به گمانم نمیتوانند به کاندیدای واحدی برسند.