اگر مقام عرفانی دارند پس این بیاخلاقیها چیست!؟/ اساتید اخلاق دولت پاسخگوی انحرافات باشند
ما هم سوال داریم که اساتید اخلاق چه درس هایی داده اند که نهایتا منجر می شود به جایی که مقام معظم رهبری کار رئیس جمهور را خلاف شرع و خلاف قانون قلمداد می کند. این اساتید اخلاق باید پاسخگو باشند. این آقایان اساتید اخلاق در جلسه خصوصی مورد تذکر رهبر انقلاب قرار گرفتند که حوادث قم و مجلس اگر کار شما نیست باید بیانیه دهید و محکوم کنید.
کد خبر :
257498
سرویس سیاسی «فردا»- امیر قربانی- خبرگزاری رسمی دولت، طی روزهای اخیر در گفتوگو با بهمن شریفزاده، روحانی نزدیک به دولت، نوشت که اسفندیار رحیم مشایی بعد از صبر در برابر تهمتها، به مقام رضا رسیده است. شریف زاده تلویحاً از کاندیداتوری مشایی خبر داد و گفت که وی فارغ از خود شده، به خود فکر نمیکند لذا گریزان است از مناصب، مگر آنکه منصب تکلیف او بشود. این صحبت ها که بیش از فضاهای عرفانی بوی تبلیغ انتخاباتی می دهد مورد انتقاد بسیاری از علما و مراجع قرار گرفت. در این بین حجت الاسلام محسن غرویان نیز در گفتگو با «فردا» به انتقاد از این سخنان پرداخت. متن این گفتگو
را در ادامه بخوانید. - روز گذشته صحبت هایی از سوی یکی از روحانیون نزدیک به دولت مطرح شد که در آن عنوان شده بود که رحیم مشایی به مقام رضا رسیده و قلب وی محل جوشش معرفت است. می خواستیم ببینیم شما رسیدن به مقام رضا را چگونه تعریف می کنید و آیا مشایی را در مقام رضا می بینید؟ واقعیت موضوع این است که ما فرصت اینکه بخواهیم درباره چنین اشخاصی صحبت و یا فکر کنیم را هم نداریم. اما مسائلی مطرح شده که نمی توان به راحتی از آن گذشت. رسیدن به مقام رضا مصداق این آیه قرآن است که می فرماید "یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه". کسی که به مقام رضا برسد باید در گفتار
و حرکاتش این مقام رضا مشخص باشد. یعن آنچه که خدا و پیامبر خدا و ائمه و علمای دین از او می طلبند در وی هویدا باشد. حرف هایی که ما از مشایی خوانده ایم و می خوانیم مطالبی است که مورد اشکال مراجع و علما است. چطور می شود مراجع و علمایی که سال هاست روی اخلاق و معنویت و عرفان کار کرده اند به این کلمات مشایی در باب میهن پرستی و انسان شناسی و سایر مقولاتی که ایشان در آن وارد می شوند اشکال بگیرند و از آن سو ما بگوییم که وی به مقام رضا رسیده است. اینها را نمی توانیم با یکدیگر جمع کنیم و برای ما مفهوم نیست.
- شما مطرح کردن این مطالب و مسائل را نوعی تبلیغات انتخاباتی نمی دانید؟ دقیقا مطرح شدن این مسائل در چنین برهه زمانی یک نوع تبلیغات انتخاباتی است. در این فضا این ادعاها مورد قبول هیچ کس واقع نمی شود. ادعای رسیدن به مقام رضا یک ادعای عرفانی است. در فضای قبل از انتخابات این کارها شخصیت سازی و شخصیت پروری برای کسب رای محسوب می شود لذا نمی توانیم این ادعاها را قبول کنیم. - آیا از نظر شما نوعی سوء استفاده از مفاهیم دینی از سوی این آقایان صورت نگرفته و این برای جامعه و مردمی که مفاهیم دینی همچون معرفت یافتن و رسیدن به مقام رضا را در ائمه و علما و مراجع سرشناس سراغ دارند،
خطر ندارد؟ سوالی که ما در اینجا داریم این است که مشایی در دولت و رئیس دفتر رئیس جمهور بوده و از کسانی بوده که احمدی نژاد به وی به شدت ارادت دارد. حتی عده ای بر این باورند و می گویند که این دو نفر دو روح در یک جسم هستند. پس اگر به مقام رضا رسیده اند این بی اخلاقی ها چیست. دولتی که سال ها استاد اخلاق داشته و مسائل اخلاقی در آنجا مطرح شده، می بینیم این درس های اخلاق نهایتا منجر شد به بی اخلاقی های مجلس . در آخر هم دیدیم که رهبر انقلاب این رفتار رئیس جمهور را ضد اخلاق، ضد دین و ضد قانون دانستند. ما قضاوت نهایی را در این مسائل باید بگذاریم بر عهده مقام معظم رهبری. حالا
چطور می شود که آقای مشایی به مقام رضا برسد در حالی که رهبر انقلاب در مورد آقای رئیس جمهور که بسیار با آقای مشایی قلبا و روحا نزدیک هستند این نظر را ارائه می دهند. این ادعا جز برای تبلیغات انتخاباتی نیست. - چه توصیه ای برای افرادی که چنین ادعاهایی را نسبت به اشخاص مطرح می کنند و یک نفر را به مقام رضا رسیده قلمداد می کنند دارید؟ این افراد که به توصیه ما گوش نمی دهند اما دیدگاه ما این است که جامعه ما شخصیت های برجسته عرفانی دارد و آنها باید مقام رضا را توضیح داده و مصادیق آن را معین کنند. در همین حوزه های علمیه و در بین علما باید جستجو کنیم و افرادی را پیدا کنیم که به
مقام رضا رسیده باشند نه در حوزه های دیگر. البته این به این معنا نیست که بخواهیم این مسئله را منحصر کنیم به روحانیت و حوزه های علمیه اما بیشتر باید این افراد را در چنین جاهایی پیدا کرد. تعیین مصداق بدون قبول کارشناس مورد قبول نیست. - چه برخوردی باید با یک شخص روحانی که چنین مسائلی را مطرح می کند انجام شود؟ ما معتقد به بحث و گفتگوی منطقی هستیم و در این شرایط معتقد به برخورد نیستیم. هر کسی می تواند اظهار نظر کند اما ما هم نقد و انتقاد خود را مطرح می کنیم. به نظر من بهترین برخورد همین پاسخ دادن و تحلیل کردن است. - دولت اساتید اخلاقی در سال های گذشته در کنار خود داشته
است. وظیفه این اساتید اخلاق در مواجهه با چنین مواردی چیست؟ چرا در چنین مواقعی هیچ واکنشی از سوی این اساتید اخلاق دولت نشان داده نمی شود؟ این سوال ما هم هست. ما هم سوال داریم که اساتید اخلاق چه درس هایی داده اند که نهایتا منجر می شود به جایی که مقام معظم رهبری کار رئیس جمهور را خلاف شرع و خلاف قانون قلمداد می کند. این اساتید اخلاق باید پاسخگو باشند. این آقایان اساتید اخلاق در جلسه خصوصی مورد تذکر رهبر انقلاب قرار گرفتند که حوادث قم و مجلس اگر کار شما نیست باید بیانیه دهید و محکوم کنید. - ولی هیچ بیانیه ای از سوی آنان ارائه نشد... بله. آنها بیانیه ندادند. این مسائلی
است که ما و خیلی از مردم و جوانان این سوال ها را دارند. ما هم می گوییم که همان افرادی که این جریانات تند افراطی را خط می دهند باید پاسخگو باشند.