با «سیاهبازان» عرصه سیاست چه باید کرد؟
نباید از سیاهبازان عرصه سیاست توقع مردانگی و مروت داشته باشند. نیاز به ارائه مدرک و دلیل نیست، کافی است آنچه را امروز میبینید و با پوست خود حس میکنید، بگذارید کنار آنچه دیروز شنیدید. این چرخه بسته سرانجامی ندارد، مگر اینکه بازیگران عرصه سیاست را با کارنامههایی که از خود به جا گذاشتهاند محک بزنیم.
کد خبر :
255946
سرویس سیاسی«فردا»: ایمان شکرچی - سیاست را بعضی با سیاهبازی اشتباه میگیرند؛ البته نه سر جهالت که بیشتر از سر زرنگی و رندی! سیاهبازی را ایرانیها خوب میشناسند، حتی بهتر از آن، سیاهکاری را. برای همین است که حرف دل بسیاری از مردم این سرزمین تنها یک جمله است:«کاش عمل سیاستمداران هم مثل حرفهایشان باشد!» خواست زیادی نیست. نیاز به کندوکاو در آرشیو تاریخ هم ندارد. سند و مدرک این خلف وعدهها در تاریخ سیاسی ایران فراوان است. کافی است دست روی دل مردم بگذارید تا بفهمید صندوقچه دردهایی شده که حالا از بیعمل سیاستمدارانی انباشته شده. یا دست روی سفرههای
خالی از نان و نفتی که در روزهای انتخابات پر از وعدههای رنگین میشود. سخن اصلی را باید با مردم گفت چون گوش سیاستمداران از این حرفها پر است و زبانهایشان از این وعدهها و وعیدها! موسم گرفتن رأی مردم که میشود، همان رجل محترمی که تا دیروز دستش در انواع اختلاسها بند بوده و پایش در زد و بند و رانتخواری، بانگ «وای بر دزدان بیتالمال» سر میدهد و حکایت دزدی میشود که فریاد میزند «دزد رو بگیرید»! از این چیزها مردم ایران به چشم خود زیاد دیدهاند، اما سوال اصلی همینجاست: پس کی باید درس عبرت گرفت؟! مگر کسی غیر از این مردم باید به فریاد خودش برسد؟ ناجی از
غیب که نمیرسد، چرا مردم همیشه نگاه به دیگری دارند که کار را درست کند؟ و سوال بعدی اینکه چگونه مردم میتوانند و باید انتخاب درست را انجام دهند؟ چه کسی لیاقت خدمتگذاری به این ملت نجیب را دارد؟ پاسخ همه این سوالات یک کلام است: کارنامه. کسی که وعده سفره رنگین میدهد، فریاد دفاع از اسلام میدهد، قول چه و چه میدهد،باید بیاید وسط و بگوید با کدام گذشته و با کدام کارنامه این را میگوید. آن وقت است که قضاوت برای مردم آسانتر میشود. وگرنه در بین وعدههای یارانه 100 تا 500 هزار تومانی و اضافه حقوق 25 تا 50 درصدی و البته سیبزمینی و روغننباتی رایگان حتما کسی برنده
میشود که بیشتر وعده میدهد و سرانجام کار هم میشود تورم 40 درصدی و فشاری اقتصادی که گرده مردم را خم کرده. مردمی که میخواهند دست به انتخاب بزنند، مادامی که گرفتار آرزوها و آرمانهایشان شوند و رد آن را بین کسانی پیدا کنند که بهتر وعده میدهند، نباید از سیاهبازان عرصه سیاست توقع مردانگی و مروت داشته باشند. نیاز به ارائه مدرک و دلیل نیست، کافی است آنچه را امروز میبینید و با پوست خود حس میکنید، بگذارید کنار آنچه دیروز شنیدید. این چرخه بسته سرانجامی ندارد، مگر اینکه بازیگران عرصه سیاست را با کارنامههایی که از خود به جا گذاشتهاند محک بزنیم. مردم باید
این مطالبه را از کسانی که قصد به عهده گرفتن وکالت آنها را دارند، داشتهباشند که آقای رجل سیاسی، با کدام کارنامه و عملکردی که از خود به جا گذاشتهای میخواهی به این همه وعده و وعیدی که میدهی عمل کنی؟! آن وقت است که عیار بازیگر عرصه سیاست معلوم میشود و سیاهبازان باید به دنبال دستمالی برای پاک کردن صورتشان بگردند.