شرایط 1+5 برای پذیرش غنی سازی در ایران
مذاکرات ایران و گروه 1+5 اکنون به مرحله ای رسیده که امکان حفظ رویکرد ابهام در مواضع بسیار برای هر دو طرف کاهش بسیار یافته است.
مشرق :در طول تاریخ مذاکرات هسته ای ایران و کشورهای غربی، یکی از مهم ترین علت های عدم پیشرفت مذاکرات همواره این بوده است که این کشورها هدف واقعی خود را پنهان نگه می داشتند و آنچه بر زبان می آوردند با آنچه حقیقتا در پی دست یابی به آن بودند، فاصله ای عمیق داشت. سیاست مذاکراتی ایران بویژه از مذاکرات استانبول 2 به این سو این بوده که کشورهای غربی را وادار کند ولو به اکراه به سمت ابهام زدایی از هدف های واقعی خود حرکت کنند؛ این امر اگرچه هنوز کامل نشده ولی پیشرفت خوبی داشته است. اکنون حتی اگر پیشرفتی در مذاکرات حاصل نشود، دو طرف و افکار عمومی جامعه ایرانی به عنوان هدف نخستین عملیات روانی غرب در موقعیتی است که قضاوت کند اگر توافقی حاصل نمی شود چه کسی مقصر است. هدف مذاکرات همیشه رسیدن به توافق نیست. گاه هست که می دانیم توافقی حاصل نخواهد چرا که طرف مقابل آمادگی توافق ندارد یا اساسا برای توافق پای میز مذاکره نیامده است. در اینگونه مواقع مذاکره انجام می شود نه برای توافق بلکه برای اینکه روشن شود هر کدام از دو طرف دقیقا چه می گوید و چرا توافقی شکل نمی گیرد. مراجعه به 10 سال تاریخ پرونده هسته ای ایران و تقریبا همین مدت تاریخ مذاکرات هسته ای ایران، نشان می دهد اصلی ترین عامل عدم توافق این است که غرب هدف های مذاکراتی خصمانه ای را که روز اول برای خود معین کرده هرگز نه کنار گذاشته و نه تعدیل کرده و مذاکره هم اگر می کند صرفا با این مقصود است که هدف های نهایی خود را به ایران تحمیل کند یا به تعبیر رهبر معظم انقلاب «به ایران می گوید بیا مذاکره کنیم تا روشن شود که تو چگونه نظر من را می پذیری»! هدف اصلی و ذاتی غرب از مذاکره با ایران که از همان تابستان سال 82 تعیین شده و تا امروز نشانه ای از تغییر آن دیده نشده دو چیز بوده است: 1- تبدیل مذاکره به ابزاری برای وادار کردن ایران به صرف نظر کردن از حق خود در زمینه غنی سازی اورانیوم 2- در صورت عدم تحقق هدف اول، استفاده از ابزار مذاکره برای تشدید مستمر فشار بر ایران با هدف تسریع تغییر رژیم مذاکرات پیشرفت نمی کند و ابتکارات مقطعی به نتیجه نمی رسد به این دلیل که ایران هیچ نشانه ای نمی بیند که این دو هدف حتی اندکی تعدیل شده باشد. مهدی محمدی در تسنیم نوشت: کشورهای غربی همچنان از اینکه حتی به طور لفظی به حق ایران برای غنی سازی اورانیوم زیر نظر آژانس و برای اهداف صلح آمیز اعتراف کنند ابا دارند. ایران در مذاکرات مسکو از طرف های مذاکراتی خود در خواست کرد صرفا به طور زبانی تایید کنند که ایران از حق غنی سازی برخوردار است اما این درخواست با مقاومتی آنچنان سرسختانه و غیر منطقی مواجه شد که امیدها به وقوع هرگونه پیشرفت در مذاکرات را به طور اساسی کاهش داد. هدف ایران از ارائه این ایده این نبود که تصور می کرد با یک اعلام شفاهی از جانب 1+5 مبنی بر اینکه حق غنی سازی ایران را قبول دارند همه چیز حل خواهد شد. بلکه هدف ایران این بود که ببیند آیا در هدفگذاری تاریخی و سنتی کشورهای غربی درباره انکار حق غنی سازی ایران و تعیین توقف غنی سازی به عنوان هدف نهایی مذاکرات تغییری حاصل شده است یا نه. مشاهده اینکه کشورهای غربی در مقابل چنین درخواستی به شدت آشفته شده و از خود مقاومت نشان دادند برای ایران واجد این پیام بسیار روشن بود که هدفگذاری های نهایی غرب تغییر نکرده است و اگر هم ابتکار و انعطافی درون اتاق مذاکره مشاهده می شود صرفا در حکم تاکتیک هایی برای تحقق آن هدف نهایی است یا به تعبیر باراک اوباما در دیدار رهبران یهودیان امریکا در حکم ساختن پل طلایی است که عقب نشینی همراه با حفظ آبرور را برای ایران ممکن کند. مذاکرات آلماتی 2 در حالی انجام می شود که دیگر امکان حفظ این ابهام برای گروه 1+5 ممکن نیست. کشورهای غربی در بیانیه های رسمی خود بارها اعلام کرده اند حق ایران برای استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای را به رسمیت می شناسند اما همواره دقت داشته اند نامی از غنی سازی نبرند گویی که غنی سازی هرگز نمی تواند بخشی از یک برنامه صلح آمیز باشد. در مقابل ایران خواستار شفاف شدن این موضوع است که آیا شرایطی وجود دارد که تحت آن شرایط برنامه غنی سازی از سوی غرب به رسمیت شناخته شود و ایرن بتواند بدون فشار و تحریم به غنی سازی بپردازد یا نه. اگر پاسخ غرب به این پرسش منفی باشد یعنی غرب عقیده داشته باشد که غنی سازی را نهایتا تحت هیچ شرایطی نمی پذیرد آن وقت دیگر حقیقتا جایی برای تداوم مذاکرات باقی نمی ماند. اما اگر غربی ها آماده باشند که اعلام کنند شرایطی هست که در آن حق غنی سازی ایران بدون تحریم ها اعمال خواهد شد، آن وقت می توان مذاکراتی واقعی را آغاز کرد؛ مذاکراتی با این هدف که روشن کند ایران چونه می توان غنی سازی کند که نگرانی از هر گونه انحراف در این برنامه به صفر برسد. شفاف شدن شرایط امکان غنی سازی ایران سوی ایران و اعلام علنی آن اکنون مهم ترین کاری است که غربی ها باید انجام بدهند. مبهم ماندن موضع غرب در این باره می تواند هر نوع مذاکره ای را هر چقدر جدی و فشرده با ناکامی مواجه کند.