«حوض نقاشی» مشکل علمی دارد/ دهنمکی به دنبال نمایش تعالی است
حوض نقاشی نشان داد که خانواده حتی اگر عقبمانده باشند و نیازشان هم کم باشد باز هم میتوانند تلاش کنند. کما اینکه دیدیم در این خانه وسائل زندگی که نمایش داده میشد فقط رخت خواب و قابلمه و تلویزیون بود. پس اگر نیاز و درکشان از زندگی هم پایین باشد، باز هم امید و تلاش دارند.
کد خبر :
254141
سرویس فرهنگی «فردا»: به بهانه اکران فیلمهای نوروز 92، با دکتر علی حمیدیان ـ کارشناس مسائل فرهنگی ـ به گفتگو در مورد فیلمهای «حوض نقاشی» و «رسوایی» پرداختیم. فیلمهایی که در جشنواره سال گذشته نیز با حواشی متعددی همراه بودند. دکتر حمیدیان با اشاره به داستان فیلم حوض نقاشی عنوان کرد: «مشکلی که در این فیلم دیده میشود، مشکل علمی آن است. آیا در کشور خودمان خانوادهای را داشتهایم که پدر و مادر عقب افتاده ذهنی باشند، اما بچه آنها اینقدر پیشفعال باشد؛ آن هم بهگونهای که فهمیده و باهوش هم محسوب شود. اما به فرض که اینطور هم باشد، چرا این فرزند در کلاس چهارم
شرایط خانواده و پدر و مادرش را میفهمد و قهر میکند؟ اگر قرار بود بفهمد، باید در کلاسهای پایینتر این مسأله رخ میداد. شاید خیلی قابل قبول نباشد که بچهای در این زمان موضوع مشکلات ذهنی پدر و مادرش را بفهمد و تازه قهر کند، بلکه جلوتر میتوانست این کار را بکند.»
او با ذکر نگاه فیلم به خانواده تصریح کرد: «اگر از دریچه خانواده نگاه کنیم، میخواست نشان بدهد که خانواده توانایی داشتن انسجام را دارد. خانواده حتی اگر عقبمانده باشند، نیازشان هم کم باشد باز هم میتوانند اهل تلاش باشد. کما اینکه دیدیم در این خانه وسائل زندگی که نمایش داده میشد فقط رخت خواب و قابلمه و تلویزیون بود. پس اگر نیاز و درکشان از زندگی هم پایین باشد، باز هم امید و تلاش را دارند. یا مثلا خانم ناظم مدرسه با وجود اینکه شوهرش هم بیکار است، باز امید به زندگی دارد و تلاش و کوشش میکند.» این کارشناس فرهنگی با اشاره به طرح مسائل سیاسی در فیلم گفت:
«رگههای سیاسی در بحث تحریم و گرانی و بیکاری و اینها وجود داشت. البته من نظرم این است که چنین چیزهایی باید باشد، چون این مسائل فقط نباید در اتوبوس و مترو مطرح شود، بلکه اگر برخی از اینها را در فیلمها نیز اشاره کنیم مطلوب است. منتهی مهم است که چه کسی بگوید. وقتی یک عقبمانده ذهنی این حرف را میزند، چه مفهومی دارد؟ یعنی کار این قدر شور است که حتی او هم میفهمد؟ به نظر میرسید این مسأله بهتر از این هم میتوانست مطرح شود.» وی ضمن برشمردن برآیند نهایی از فیلم افزود: «تصور من این نیست که حوض نقاشی به مسألهای پرداخته است که نیاز جامعه باشد. بلکه صرفاً یک فیلم
است. بیننده هم وقتی این فیلم را میبیند و از سینما بیرون میآید، احساس نشاط نمیکند. یعنی سینمای امید را اینجا شاهد نبودیم.» حمیدیان همچنین در ادامه افزود: « برای من درخت خرمالو در این فیلم یه عنوان یک نماد تلقی میشد. فکر میکنم نماد خرمالو، یک نماد عشق و محبت باشد و البته این رو به خوبی رسانده بود.» این کارشناس فرهنگی با اشاره به فیلم رسوایی ادامه داد: «دهنمکی، قاعدهای دارد که اگر دیگران هم به آن توجه کنند، بد نیست. او در پایان فیلمهایش میخواهد یک تعالی را نشان دهد. او در فیلم اخراجیهای 1، در پایان فیلم نشان میدهد که مجید سوزوکی به شهادت میرسد و
دیگران همراه او نیز قدری متحول میشوند. در رسوایی از یک دختر هرزه جیببر بیشخصیت، به جایی میرسد که نشان میدهد در آغوش مادر و سر به پای مادرش به یک تعالی رسیده است. این مطلب بسیار مهم است که سینمای ایران به جوانان و مردم این پیام را بدهد که اگر میخواهید به جایی برسید، در رضایت پدر و مادرتان بکوشید.» او اضافه کرد: « این که نشان دهیم در سینمای ما آدمها از صفر به صد میرسند، همان سینمای امیدی است که حضرت آقا هم میفرمایند. یعنی انسان بدی در انتها به تعالی میرسد؛ این امید را به جامعه منتقل میکند. دهنمکی هم در سریال تلویزیونی دارا و ندار این تعالی را
مطرح کرد، هم در اخراجیها و هم در این رسوایی. البته رسوایی هم صحنههای بد و لمپنیزم داشت.»
حمیدیان در پایان تصریح کرد: «البته من در مسألهای با دهنمکی مخالفم. آن هم این است که لزوماً فقر فحشا نمیآورد. مگر هرکس که فقیر است به دنبال فحشا میرود؟ پس این فحشایی که ثروتمندان دارند چیست؟ پول فحشا نمیآورد؟ بیشترین کسانی که به دنبال ائمه هستند، فقرا هستند. پس شأن و مقام فقرا بالاتر از این است. لذا فقر به جهت اینکه انسان را بیتعادل میکند، ممکن است فحشا هم بیاورد اما بسیاری از خانوادهها هستند که در عین فقر دارای عزت و شرف هستند. اتفاقا اگر دهنمکی سمت دیگر قضیه را نشان بدهد، مطلوب است. یعنی اینکه لقمههای نادرستی که سر سفره ثروتمندان است و
برخیها را دچار فساد و فحشا کرده است.»