اعتراف ارگان سیا درباره فیلم آرگو

بولتن: بی شک رسانه و به طور خاص، سینما به عنوان بخشی از این ابزار قدرتمند جنگ نرم، نقش بسزایی در تغییر مواضع فکری و بالطبع سیاسی موجود در جهان را دارد. شاید نتایجی که با هزاران نفر ساعت کار و سخنرانی و برنامه های متعدد اجرایی، حاصل نمی شود را بتوان با یک کلیپ چند دقیقه ای به دست آورد. اگر چه رادیو فردا بسیار محتاطانه اخبار را جعل یا منتشر می کند تا نانِ وعده غذایی بعدی اش آجر نشود اما "آرگو" آن قدر افتضاح بزرگی بود که بتواند به این بنگاه خبر پراکنی اجازه اندکی انتقاد را بدهد. آرگو، تلاش مذبوحانه ای در راستای سیاستهای جنگ نرمِ آمریکا بود که ظاهرا به سانِ تیری بود که کمانه کرد و به سمت خودِ آمریکاییها شلیک شد! آرگو توانست صدای دشمنان قطعی نظام مانند بنی صدر خائن و حتی روزنامه های واشنگتن پست و امثالهم را هم در بیاورد. فضاحت آرگو آنقدر غیر قابل تصور بود که عده ای از اندک مدافعین جایزه اسکار اصغر فرهادی را هم به راه راست هدایت کرد! ظاهراً اسکار هم از الطاف خفیه الهی بود که برخی را بین دوراهیِ اعلام موضع صریح در مورد سیاست زدگی حاکم بر اعطاء اسکار و یا هنری بودن آن بگذارد تا به وسیله آن بر همگان آشکار گردد که وقتی این جایزه و این جشنواره ماهیت سیاسی دارد نه هنری، بالطبع جایزه آوران هم فقط به سیاست آمریکا خدمت نموده اند نه به هنر دنیا. حال به بخش هایی از مطلب منتشره در سایت رادیو فردا توجه فرمایید: "مراسم اهدای جوایز اسکار برگزار شد. مراسمی که این بار به دلیل انتخاب بهترین فیلم و نحوه اهدای جایزه آن به شدت بحث‌انگیز شده است. فیلم «آرگو» با موضوعی مرتبط با ایران در حالی که نامزد جایزه بهترین کارگردان نبود، اسکار را برای سازندگانش به ارمغان آورد." کارشناس برنامه می گوید: "من فکر می‌کنم يکی از بدترين انتخاب‌هايی بوده است که در طول تاريخ اسکار شده است. من می‌خواهم با تاکيد بگويم که شايد اين بزرگترين غفلت و اشتباهی که در تاريخ اسکار شده است که يک فيلمی مثل آرگو که ابدا فيلم خوبی نيست و ضعف‌های زيادی دارد بيايد و جايزه بهترين فيلم سال را بگيرد و آنهم در سالی که قحطی فيلم خوب نبوده است. ۹ فيلم در رده شرکت داشتند که آن هشت فیلم دیگر بقيه به راحتی از آرگو بهتر بودند. ديدن نقطه ضعف‌های آرگو هم کار سختی نيست. اين فيلمی است که نه سناريوی محکمی دارد و نه کارگردانی درست و حسابی دارد و فيلمی است که سوء استفاده می‌کند از يک اتفاق واقعی و آن را تبديل می‌کند به يک فيلم تو خالی جيمز باندی." کارشناس رادیو فردا می افزاید: "من فکر می‌کنم اين فيلمی است که يک کارت پستالی برای خود اسکار و برای اعضای آکادمی بوده است. چون يک مورد نادری است که می‌بينيم خود هاليود در يک فيلم نقش بازی می‌کند. يعنی چند تهيه‌کننده هاليوودی جمع می‌شوند به بهانه ساختن يک فيلم جعلی باعث فراری دادن چند تن از هموطنانشان از يک کشور ديگر می‌شوند. تصور می کنم اين شيرين کاری هاليوود برای خودشان خيلی جالب بوده و خواسته اند اين را تا جايی که می‌توانند بزرگ کنند و متاسفانه تا آنجا پيش رفته‌اند که بيايند و جايزه بهترين فيلم سال اين آکادمی را هم به آن بدهند. " جالب آنجاست که رادیو فردا از این انتخاب ابتدا به وجد آمد و در تمجید از آن خبرها ساخت! اما حال با تغییر موضع آشکار، همرنگ جماعت شده و آن را نقد می کند! ظاهراً با پیشرفت علم و آگاهی تک تک آحاد جوامع بشری، بیداری اسلامی و تحولات دیگر، حتی رادیو فردا هم فهمیده که در توافق کامل بودن با آمریکاییهای محروم از بهره هوشی کافی (که همیشه، به علت رنج بردن از قلت متفکران و دانشمندان کافی مانند متکدیان در سراسر دنیا به دنبال خرید مغزها هستند) اندک اعتماد باقی مانده مخاطب اش را هم خواهد باخت.