چرا اتحادیه اروپا تهدیدی بزرگ برای صلح جهانی است؟
این اتحادیه قرار بود جایگزین ناتو بشود اما حالا فقط یک همکار این اتحادیه است. این اتحادیه هر کجا ناتو دست به دخالت نظامی نزند، خود دست به عملیات میزند. این اتحادیه امکانات کافی برای جنگ تمام عیار را به شکلی محدود دارد و نمیتواند زیاده از حدی مشخص فعال باشد. مثلاً بمبهای هوشمند، سوختگیری هواپیماها در هوا، سیستمهای اطلاعاتی، شناسایی، هواپیماهای بدون سرنشین و امکانات بمبارانهای گسترده را ندارند.
اسطورهای محبوب میگوید که اتحادیهی اروپا، یک سازمان بینالمللی بیخطر است که مردم اروپا را کنار همدیگر گرد آورده است و این بلوک سیاسی باعث شده است تا همه از وجود آن سود ببرند.
گفته میشود این اتحادیهی عرق مردم این قاره را افزایش داده است - باعث خلق نوعی ناسیونالیسم شده است - و به امتداد صلح، امنیت و رفاه در سرتاسر اروپا کمک کرده است. خُب، آیا حرفی خلاف این میتواند وجود داشته باشد؟
خُب، درحقیقت حرفهای بسیاری خلاف این گفته وجود خارجی دارند. اول از همه، براساس تئوری، اتحادیهی اروپا قرار بود مبنایی اقتصادی داشته باشد. این حرف را تبدیل به یک قرارداد کردند و تمامی اعضای اتحادیه خود را موظف به انجام بخش مربوط به خود میدانند. تصمیمهای اتحادیههای اروپا را هماکنون کمیسیون این اتحادیه، شورای وزیران، بانک مرکزی اتحادیهی ارپوا و دادگاه عالی اتحادیهی اروپا میگیرند. اعضای هیچ کدام از این شوراها توسط انتخابات و با رای مردم، انتخاب نشدهاند.
پارلمان اتحادیهی اروپا با رای برخی از کشورهای قدرتمندتر انتخاب میشود، این پارلمان قدرت قانونگذاری را دارد اما نمیتواند قوانین خود را به کشورهای اتحادیه تحمیل کند. این اتحادیه بهصورت تصادفی از دموکراسی و انتخابات تهی نشده است، بلکه با هوشیاری تمام این اتحادیه طوری طراحی شده است تا در خدمت شرکتهای بزرگ و قدرتهای عمده باشد.
البته از ابتدا این اتحادیه، پروژهای نظامی بود. در سال 1951 برنامهی اصلی اتحادیه را حفظ قدرتی برتر در قاره عنوان کردند و پشت سر اولین جامعهی شکل گرفته بر این مبنا، یعنی جامعهی فولاد و زغالسنگ اروپایی نیز تلاش برای کنار زدن قدرت آلمان شرقی و وحشت فرانسویها از قدرت گرفتن مجدد آلمانیها بود. علاوه بر این، امریکا در آن زمان تلاش میکرد شرایطی فراهم آورد تا آلمان غربی بخشی از ناتو بشود.
به دنبال این خواستهها بود که قرارهای آمستردام و بعد قرار لیسبون، پایهی نظامی گستردهای برای اتحادیهی اروپا خلق کردند. حالا نام اتحادیه، «سیاستهای عام امنیتی و دفاعی» ( CSDP ) شده بود و مسائل عمدهی مرتبط به سیاستهای خارجی و امنیت را در این قاره رهبری میکرد. هدف اصلی این سازمان، مبارزه با تروریسم و خطر جنگ اتمی بود، همچنین حفاظت از امنیت در مسائل مرتبط به انرژی و سایبر بود.
قرارداد لیسبون یک هدف مشخص نظامی برای کشورهای عضو مطرح کرده است: «تواناییهای شهروندی و نظامی خود را مستعد و آماده برای کمک به اتحادیه نگه دارند تا در مواقع مرتبط به سیاستهای عام امنیتی و دفاعی بشود از آنها استفاده کرد... کشورهای عضو میتوانند شخصاً برای گسترش این امکانات تلاش کنند.» البته این بند برای کشورهایی مشکلساز بود که تلاش میکنند بیطرف باقی مانند، مانند فنلاند، ایرلند، اطریش و سوییس.
اتحادیهی اروپا هماکنون 13 گروه نظامی دارد - هرکدام حداقل 1500 عضو در خود دارند - و همیشه حداقل دو گروه در آمادهباش به سر می برد و در طی چند روز میتواند از نقطهای به نقطهای دیگر جابهجا بشود.
از سال 2003 تاکنون اتحادیهی اروپا در سه قارهی جهان و در 19 کشور مختلف دست به عملیاتهای نظامی زده است - یعنی در بوسنی، مقدونیه، اکراین، مولداوی، گرجستان، فلسطین، کزوو، گینهی بیسآئو، سومالی، سودان، چاد، جمهوری آفریقای مرکزی، جمهوری دموکراتیک کنگو، اوگاندا، لیبی، عراق، اندونزی، افغانستان و مالی.
این عملیاتها درجات گوناگون داشتهاند و از مسائلی مانند دخالت انساندوستانه، نجات، حفظ صلح و برقراری صلح تا آموزشهای نظامی و جنگ تمام عیار را شامل شدهاند. این گروههای نظامی وجود دارند تا هر زمان که دیپلماسی اتحادیهی اروپا جواب نداد، دست به عملیات بزنند - تا سیاستهای بازار آزاد را به کشورهای دیگر تحمیل کنند، از خصوصیسازی دولتها حمایت کنند، قوانین جدید وضع کنند و خشونت خود را نشان مردم دیگر کشورها بدهند.
این اتحادیه قرار بود جایگزین ناتو بشود اما حالا فقط یک همکار این اتحادیه است. این اتحادیه هر کجا ناتو دست به دخالت نظامی نزند، خود دست به عملیات میزند. این اتحادیه امکانات کافی برای جنگ تمام عیار را به شکلی محدود دارد و نمیتواند زیاده از حدی مشخص فعال باشد. مثلاً بمبهای هوشمند، سوختگیری هواپیماها در هوا، سیستمهای اطلاعاتی، شناسایی، هواپیماهای بدون سرنشین و امکانات بمبارانهای گسترده را ندارند.
یعنی در اغلب موارد اتحادیهی اروپا عملیاتی را شروع میکند و ناتو جا پای این اتحادیه میگذارد. البته تفاوتی بین این دو موجود است: اتحادیهی اروپا 21 عضو دارد و ناتو عضوهای بیشتری، شامل بر قدرت اصلی نظامی دنیای امروز، امریکا را در خود دارد.
امروز از افغانستان تا کزوو، از دریای مدیترانه تا شاخ افریقا، 138 هزار نیروی نظامی اتحادیهی اروپا مشغول به فعالیت در سطح دنیا هستند.
البته اختلافها درون اتحادیهی اروپا بر سر فعالیتهای نظامی این اتحادیه به شکلی جدی وجود دارد. مهمترین نمود آن بین «اروپای قدیم» یعنی فرانسه و آلمان و «اروپای جدید» یعنی کشورهای شرق اروپا با حمایت بریتانیا بر سر حضور در یورش به عراق در سال 2003 میلادی بود.
امروز اختلافهای جدی بر سر این مساله وجود دارد که کدام کشورها باید هنوز در افغانستان بمانند و کدام کشورها میتوانند از این کشور خارج بشوند.
اروپا و امریکا توسط قرضها و رکود اقتصادی فلج شدهاند و امپراتوریهایی رو به نابودی هستند. با این وجود ناتو، اتحادیهی اروپا و سازمانهایی مانند آنها به تهدید صلح جهانی و ثبات دنیا ادامه خواهند یافت اما آنها دیگر فقط بیانگر گذشته هستند نه آینده.
منبع:وبسایت صلح انگلستان