این حرفها هم وهن دین و هم وهن اصل مهدویت است/ این پیام یک عوام فریبی آشکار است
بنده جزء اولین کسانی بودم که در زمان مجلس هفتم زنگ خطر "انتظارگرایی نامعقول" را به صدا درآوردم. مگر هرکس مقام سیاسی در این کشور پیدا کرد ، مفسر دین و تشخیص دهنده مصادیق هم میشود؟! با نگاهی به دلالتها و عواقب این سخنان درمییابیم که اینگونه سخنان عاقبت سوئی خواهند داشت و در وهله اول اعتقاد مردم به ائمه(ع) را سست میکند.
افروغ تصریح کرد: اولین پیامد منفی چنین اقدامی متوجه اصل مهدویت و جایگاه شخص حضرت امام عصر(عج) است و دومین آسیب آن به اداره سالم کشور است. کشور باید بر مبنای عقلانیت و مدیریت صحیح با تکیه بر منابع قابل قبول و تعریف شده اداره شود و در اداره آن باید عقل انسانها محور قرار بگیرد. باید به انسانها بها داد و به تشخیص، مسئولیتپذیری، حقوق، تکالیف و شعور آنان توجه کرد.
استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران ادامه داد: کشور با توهم و حاکمیت یک تصور شخصی اداره نمیشود و در اداره آن نمیتوان شعور و عقل مردم و مسئولیتهای آنان را نادیده انگاشت و از منابع تعریفشدهای که کشور قرار است بر اساس آن منابع اداره شود، غفلت کرد. ما در زمان غیبت بحث اجتهاد را داریم و اجتهاد تنها مسیر پیوند عقل با وحی از طریق منابع شناخته شده فقهی در زمان غیبت است.
وی با اشاره به برخی از سخنانی که اخیراً درباره برخی از آموزههای مهدوی مطرح شده است، اظهار کرد: این حرفها هم وهن دین و هم وهن اصل مهدویت است. مهدویت در وهله اول یک مفهوم، یک شدن و یک فرآیند غایتمحور است. ما باید پشتوانه عقلی و فلسفی برای مهدویت به دست بدهیم و مردم را نسبت به این پشتوانه آشنا کنیم. اگر هستی به سمت عقل و عدل حرکت نکند و اگر مسیر به سمت نابودی باطل نباشد و انسانها مسئولیتی در قبال محقق شدن این فرآیند نداشته باشند، دیگر از کدام مهدویت و کدام مهدی میتوان سخن گفت؟!
افروغ تصریح کرد: مهدویت یک حادثه نیست، یک فرآیند است و مگر میشود با تکیه بر توهم، دروغ، بیاخلاقی و با تکیه بر وسایل ناموجه عقلی، شرعی و اخلاقی بستر را برای مهدویت فراهم کرد؟!
وی خاطرنشان کرد: اگر جامعه مهدوی یک جامعه مطلوب است، باید از همین ویژگیهای جامعه مطلوب استفاده و بسترسازی کرد. اگر جامعه مهدوی سرشار از اخلاق، محبت، صداقت و عدالت است، باید با روشهای اخلاقی و منشهای عدالتطلبانه مسیر را فراهم کرد و برای تحقق چنین جامعهای نمیتوان از ابزارهای غیر اخلاقی و غیرشرعی سود جست.
افروغ اضافه کرد: از همه اینها بالاتر آنکه ما در زمان غیبت دسترسی به امام زمان(عج) نداریم. ما دسترسی به ولایت فقیه داریم و اوست که پاسخگوی ماست. چه کسی میتواند مدعی شود که سؤال از مهدی میکند و از مهدی جواب میشنود؟! انسان واقعا تعجب میکند که یک جامعه شیعه با آن سابقه فلسفی چرا پاسخ این گونه بحثها و نگاههای شخصی را نمیدهد؟
وی یادآور شد: بنده جزء اولین کسانی بودم که در زمان مجلس هفتم زنگ خطر "انتظارگرایی نامعقول" را به صدا درآوردم و گفتم این نوع نگاهها وهن یک جامعه سالم، بشریت و اصل مهدویت است. امام صادق(ع) میفرمایند: «کذب الوقاتون و هلک المستعجلون و نجا المسلمون»؛ یعنی کاذب هستند کسانی که تعیین وقت میکنند، هلاکند کسانی که تعجیل میکنند و کسانی که آن را به خدا میسپارند، اهل نجات هستند.
افروغ تصریح کرد: این یک عوام فریبی است که نهایتاً گریبان اصل مهدویت و گریبان آموزه های دینی ما را میگیرد. زمانی که شما تفسیر غلط میکنید، این تفسیر غلط با نتایج غلطی همراه خواهد شد، مردم را خسته خواهد کرد و در نهایت این اصل نجاتبخش و بهجتآفرین هستی پایمال خواهد شد. اینها جز رمالی چیز دیگری نیست و ما اکنون نتایج برخی از این رمالیها را مشاهده میکنیم. البته برخی از آقایان در گذشته نسبت به این انحرافات تذکر دادند و باید جدیتر تذکر بدهند و وارد این قضیه بشوند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اظهار تعجب از برخی تعابیر درباره آموزههای مهدوی گفت: برخی برای ما معلوم میکنند که چه کسی از یاران امام زمان(عج) است؛ این چه حرف غلطی است و با کدام سند میگویید فلانی یار امام زمان (عج) است؟! یار امام زمان(عج) ویژگی و خصوصیاتی دارد که اولا باید آن ویژگیها و خصوصیات را دانست و ثانیاً کسی نمیتواند تعییین مصداق کند که چه کسی یار امام زمان(عج) است.
استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران در توضیح این مطلب عنوان کرد: اگر کسی متقابلا بیاید و بگوید فلانی یار شیطان است، این هم همان میشود؛ یعنی وقتی با قاطعیت میتوان گفت فلانی یار امام زمان(عج) است به همان قاطعیت هم میتوان گفت که فلانی مقابل امام زمان(عج) است! اینها سخنان پوچی است که ما باید در مقابل آنها بایستیم. ما نمیفهمیم چکار داریم میکنیم؛ مگر ما خدا هستیم؟! انقلاب اسلامی کردیم که بندگی کنیم، اما ظاهرا خدایان زیاد شدهاند.
وی با تأکید بر ضرورت مقابله جدی با این انحرافات گفت: باید آگاهیبخشی کرد و کسانی که علما که متولی امور دین هستند باید وارد شده و موضع بگیرند. اینجا دیگر بحث سیاست و حکومت نیست، بحث دین است. حتی اگر فرضاً حکومت اسلامی نباشد، پاسداران حریم دین یعنی کسانی که متولی دین هستند، اعم از مراجع، علما و روشنفکران دینی وظیفه دارند که نسبت به این مواضع مصداقی خاص موضع گیری کنند.
افروغ گفت: مگر هرکس مقام سیاسی در این کشور پیدا کرد مقام دینی هم پیدا میکند و مفسر دین و تشخیص دهنده مصادیق هم میشود؟! با نگاهی به دلالتها و عواقب این سخنان درمییابیم که اینگونه سخنان عاقبت سوئی خواهند داشت و همچنان که گفتم در وهله اول اعتقاد مردم به ائمه(ع) را سست میکند. درکهای غلطی که ما امروزه شاهد آن هستیم، سابقه نداشته است. در گذشته یک نوع عوام زدگی و نگاههای عوامانه بوده و متأسفانه همین نگاههای روایتگرانه، اخباری و جمودگرا و اشعریمسلکانه امروز با قدرت و انگیزههای سوء قدرتطلبی پیوند خورده و قدرت مانور پیدا کرده است.
این استاد جامعهشناسی تصریح کرد: راهکار این اتفاق آگاهیبخشی، تذکر و هشدار دادن است. راهش این است که وقتی چنین موضعی اتخاذ میشود، چند تن جواب آن را بدهند. این وظیفه در وهله اول برای عالمان دین تعریف شده و اگر عالمان دین به موقع وارد عمل نشوند، تبعات آن دامن خودشان را میگیرد.