بزرگترین آرزوی علمی افروغ چیست؟
«عماد افروغ» استاد بازنشسته دانشگاه گفت: آرزوی من این است جامعه فهمیمتر شود ابعاد فکری جامعه رشدکند و درک صحیحتری از دین پیدا شود مانند، درکی که امام خمینی(ره) از دین داشت.
فارس: آغاز و پایان هر سال فرصتی برای اندیشیدن به خود و جامعه است. اندیشمندان، شهروندانی نخبه هستند که در خشت خام میببینند آنچه دیگران در آینه نمیبینند، به همین دلیل در روزهای اسفند که سال 91 رو به پایان است با اساتید دانشگاه و اندیشمندان ایرانی پرسشهایی را مطرح کردیم. عماد افروغ جامعهشناس و استاد بازنشسته دانشگاه به پرسشهای ما پاسخ داد: مرگ کدام اندیشمند در سال گذشته بیشتر شما را متاثر کرد؟ ـ مرگ برای من تعبیر دیگری دارد، مرگ را پایان انسان نمیدانم. مرگ به نوعی برای انسان و دیگران آغاز است، در واقع، بیش از آنکه وامدار زندههایمان باشیم وامدار مردههایمان هستیم. مردهها بخشی از هویت ما را تشکیل میدهد امیدوارم وقتی که مردیم بخشی از هویت کسانی باشیم که در قید حیات هستند. به قول مولانا: چشم تو بیدار و دل خفته به خواب / چشم من خـفته، دلم در فتح باب مر دلم را پنج حـس دیـگرست / حس دل را هر دو عـالم مـنظرست تـو زضعف خود مکن در مـن نگاه / بر تو شب، بر من همان شب چاشتگاه بر تو زندان، بر من آن زندان چو باغ / عین مشغولی مـرا گـشته فراغ امسال آرزوی علمی شما چه بود؟ ـ من از وقتی خودم را بازنشسته کردم خدا را شکر کیفیت و کمیت مطالعاتم بیشتر شده است همه کتابهایی که به دنبال فرصتی بودم تا بخوانم را خواندم، به خصوص سیری در آرای فیلسوفان مانند رنه دکارت و ژاک دریدا کردم. چند جلد کتاب «رئالیسم انتقادی» به دستم رسید خواندم، الان دارم کتاب خانم آرچورا را میخوانم تحت عنوان «انسان بودن مسئله عاملیت» البته کتاب ترجمه نشده است. فهمیدم راه نجات علمی من، ماندن در آموزش عالی نیست من نمیتوانم در قید و بندها باشم! خیالم از بابت کاغذ بازی راحت شده است، رها شدم واقعاً تا چه اندازه ممنون خدا هستم برای اینکه گاهی تدریس میکنم. آخرین کارم چند نکته تربیتی بود که برای همایش «تعلیم و تربیت اسلامی؛ مبانی، منابع و اصول» با رویکرد معرفی، تحلیل و نقد آثار استاد سید علیاکبر حسینی فرستادم. به تازگی افکار رنه دکارت را نقد کردم و همچنین دیدگاه غلوآمیز را درباره خدا. بحث دیگری که اخیرا مطرح کردم جایگاه انسان، عزت، شرف و کرامات انسان است که قابلیتساز است. آزادی و جایگاه آزادی قابلیتهای انسان را به فعلیت میرساند، کسی که درد خدا و انسان دارد نمیتواند به انسان دیگر ظلم و تهدید کند نمیتواند انسان دیگر را فریب دهد و اغوا کند. معتقدم در تعامل انسان و ساختار، این عاملیت انسان است که ساختار را به وجود میآورد. در تعامل فرد و جامعه من وزن بیشتر را به عاملیت و خلاقیت انسان میدهم برای ویژگیهای چنین انسانی دلالت سیاسی را مطرح کردم ،به راحتی نمیشود این جایگاه را نادیده گرفت. یک چنین انسانی به هر حال در برابر خدا خاضع است به راحتی نمیتواند در برابر هر حاکمی خضوع کند. آرزوی علمی شما در سال آتی چیست؟ ـ آرزوی من این است جامعه فهمیمتر شود ابعاد فکری جامعه رشد و درک صحیحتری از دین پیدا شود مانند، درکی که امام خمینی(ره) از دین داشت. به خصوص درکی از دین که در منشور روحانیت امام میتوان سراغی از آن گرفت. بیشتر دغدغه خودم را دارم. مطالعاتی که دستور کارم بوده است را انجام دادهام امیدوارم همان کاری را که سال 91 کردم، در سال 92 انجام بدهم. اگر کلاس میروم به این دلیل است که مطالبم را منتشر کنم. از قالب بیزارم، یک لاقبا هستم! پیامبران هم قالبشکن بودند. از القاب بیزارم! عالم مغز و قاعده دارد، قواعد بنیادی از تاملات فلسفی به دست میآید باید تأمل کرد.