"نهنه قمر"آخرينبدعت در واژهنامه احمدينژاد
سئوال این است که تا کی؟ آیا واژه "نه نه قمر" آخرین بدعت احمدی نژاد در ادبیات سیاسی ایران است؟ شاید هم نه، شاید باید تا آخرین روزها و ساعات منتظر چنین سخنانی بود، به قول آقای دکتر، تا ساعت ۹ صبح دوازدهم مرداد ماه! خدا از دهانتان بشنود جناب دکتر! باشد، ۷ سال چنین بود، طبعاً ملت این چند صباح را نیز به خاطر مبارک پاک ترین دولت تاریخ، تحمل خواهند کرد.
انتخاب: ضمن پوزش از مخاطبان فرهیخته و گرانقدر ، جهت یادآوری پیشینه ی ماجرای ورود ادبیات ناشایست به فضای سیاسی - رسانه ای کشور، لازم است مجدداً چنین عبارات ناپسندی را تکرار کنیم: "این ممه رو لو لو برد" ، "آب رو بریز اونجا که می سوزه" ، "ماموری که ساعتها زیر آفتاب سر چهارراه مشغول است، مودبانه اش این است که پدرش در می آید" ، "تو کیه چی هستی اصلا چیه کی هستی" ، "گندهتر از تو هم علطی نکرد "، "یک کلمه از مادر زن عروس"، "انقدر قطعنامه بدهيد تا قطعنامه دانتان پاره شود" و .... می دانیم که می دانید این سخنان از آن کیست ، روزگاری که چنین سخنانی بر زبان رانده شد ، خیلی ها ، خندیدند که عجب رییس جمهوری، چه شیرین زبان است! خیلی ها هم ریسه رفتند و صحبت های جناب دکتر را تکرار کردند تا ایشان اینور را هم دریابند، و برخی نیز سکوت پیشه کردند تا رییس جمهور خیال کند چه عامیانه! چه مردمی! و امثال این جملات و کلمات تکراری که همواره تکرار می شود!.اما در جدیدترین نسخه ی این ادبیات متتفاوت، حدس بزنید این جمله از آن کیست: "باید چهار ماهواره به فضا پرتاب کنیم تا هر "ننه قمری" کلید آنرا پایین نیاورد" دکتر محمود احمدی نژاد رییس جمهور ایران چنین سخنانی را در یک همایش رسمی و در برابر دیدگان چندده مهمان، خبرنگار و دهها دوربین بیان داشته اند! نمی دانم جداً آقای دکتر (که رییس جمهور ۷۷ میلیون ایرانی هستند) چگونه می توانند به خود اجازه دهند از چنین واژه نادرستی، آنهم در چنین محفلی استفاده کنند و لابد موجبات انبساط خاطر ملت ایران را فراهم آوردند! همانطور که ایشان در همین همایش، خطاب به مجری مناظرات جنحالی سال ۸۸، به شوخی گفتند: می خواهی الان هم بگویم بگم بگم؟» گویی ملت همه از «بگم بگم» جناب دکتر، دچار شور و شعفی مضاعف شده اند و تکرار آن را خواستار شده اند! (البته وقتی ایشان چنین سخنانی شیرینی را به زبان آوردند، آن طرف اطرافیان آقای رییس، چنان ریسه می رفتند که مجریان جلسه مانده بودند چگونه می شود این وضع را جمع کرد!) اما واقعاً چگونه شده که جناب دکتر، تصور کرده اند این «بگم بگم» ها یا استفاده از عباراتی چون «ممه رو لولو برد» ، «آب رو بریزید... » ، «نه نه قمر» و ... شیرین است؟! مثلاً می توان چنین تصور کرد که عزیزی از اطرافیان جناب دکتر، پس از استفاده از واژه «آب را بریزید آنجا که می سوزد» توسط رییس، با در دست داشتن پرینت SMS های مردم، راهی دفتر رییس جمهور شده و خطاب به دکتر گفته «ببینید مردم طی یک هفته ی اخیر ۲ میلیون بار این SMS را برای یکدیگر فرستاده اند و ۶ مدل جوک از آن ساخته اند» .... و جناب احمدی نژاد نیز پس از مشاهده این پرینت، با خوشحالی تمام می گوید: بهرحال، این، همه چیزی بود که از دست ما برمی آمد، امیدوارم مورد قبول ملت واقع شده باشد»... یا مثلاً بیان واژه «بگم بگم» را باعث خنده ی مردم و نمودی از نوکری خود برای ملت توصیف کنند! آیا واژه "نه نه قمر" آخرین بدعت احمدی نژاد در ادبیات سیاسی ایران است؟ شاید هم نه، شاید باید تا آخرین روزها و ساعات منتظر چنین سخنانی بود، به قول آقای دکتر، تا ساعت ۹ صبح دوازدهم مرداد ماه! خدا از دهانتان بشنود جناب دکتر! باشد، ۷ سال چنین بود، طبعاً ملت این چند صباح را نیز به خاطر مبارک پاک ترین دولت تاریخ، تحمل خواهند کرد.