مکتب «الهام» چه ویژگی هایی دارد!؟+سند
الهام در سالهای اخیر با رفتار و منش خود پایه گذار شیوه جدیدی شده که اگر بتوان نام آن را «مکتب نئو ماکیاولیسم »گذاشت بی شک باید دروغگویی و ریاکاری را نیز از خصیصه های اصلی آن برشمرد .آیا الهام همان فردی است که احمدی نژاد را در محاصره انحرافیون خوانده بود و معتقد بود آنها دولت را از عیار می اندازند؟ حال چگونه است که هم نوا با همین محاصره کنندگان می گوید باید دست مخالفان -بخوانید نیروهای انقلابی و اصولگرایان- را خواند؟!
سرویس سیاسی«فردا»: نوروز 1387 را هنوز برخی ها بخاطر دارند. آن روزها شایعه ای دهان به دهان می گشت.
حالا چند سالی از آن روزها می گذرد اما این مسئله که در آن زمان شاید اتفاق به نظر می رسد حالا به سکه رایج دولتیان و خصوصا سخنگوی آنها تبدیل شده است. به جرات می توان گفت که الهام در سالهای اخیر با رفتار و منش خود پایه گذار شیوه جدیدی شده که اگر بتوان نام آن را «مکتب نئو ماکیاولیسم »گذاشت بی شک باید دروغگویی و ریاکاری را نیز از خصیصه های اصلی آن برشمرد .
دیروز منتقد جریان انحرافی؛ امروز همکار منحرفان!
اما چه چیز باعث نوشتن این مطلب شده است؟ غلامحسین الهام پیش از این و در مواقع مختلف به جریان انحرافی حمله کرده بود. وی در تیرماه 1390 با اشاره به اینكه جریان انحرافی تلاش میكند دولت را از مسیر منحرف كند، گفته بود: موارد مطرح شده توسط جریان انحرافی مسائل اصلی كشور نیست . وی همچنین در شهریور ماه همان سال با اشاره به شیوع جریان موسوم به انحرافی در بدنه دولت دهم، گفت: متاسفانه جریان انحرافی، فرآیند پویایی انقلاب را تبدیل به ایستایی و توقف کرده است .
وی همچنین گفته بود : متاسفانه جریان انحرافی، جنگ را به خانه می کشاند و زمینه توسعه و آبادانی کشور را از دولتمردان سلب می کند. رسانه ها باید مراقب جریان انحرافی باشند و جایگاه واقعی خود که همان شناخت سره از ناسره و تبیین واقعی ارزشهای ناب اسلامی به آیندگان بوده را ایفا کنند .
او در عین حال سال گذشته طی مصاحبهای باشگاه خبرنگاران اینگونه گفته بود: «متاسفانه کسانیکه اشکال در مبنای فکری شان وجود داشت دور احمدی نژاد گرد آمدند و به صورت پنهان و نه شفاف شروع به ترویج اعتقادات انحرافی خود کردند که آرام آرام این مبانی منحرف به صورت تاکتیک اجرا شد و در نهایت منجر به تغییر استراتژي دولت شد. در واقع زمانی جریان انحرافی توانست تاثیر گذار باشد که به طور پنهان دولت را از وجود نیروهای خالص تصفيه کرد، نیروهایی که اصالت گفتمانی بیشتری داشتند از دولت حذف شدند «.
تصاویر زیر گوشه ای مواضع پیشین الهام است.
اما وی در این روزها حرف های متفاوتی می زند. حرف هایی که دیگر در آنها خبری از حمله به جریان انحرافی نیست و دفاع تمام قد از دولت و حمله به منتقدان آن جای حرف های سابق را گرفته است.
وی در روزهای اخیر بی توجه به تمامی مستندات ارائه شده در مورد قانون گریزی دولت، که امری است اظهر من الشمس و تنها توجه به ماجرای تحویل بودجه آن را عیان می کند گفته است: متاسفانه روندی که در فتنه 88 آغاز شده بود همچنان پیگیری می شود و با نقاب قانون و قانونگرایی به کارهای دولت هجمه و به اسم قانون موشک های غیرقانونی به دولت شلیک می شود. بنده در حد یک آشنای با ادبیات حقوقی می دانم که این حرفها پایگاه درستی ندارد و این هجمهها و سخنها غیرقانونی و نادرست است. ..متاسفانه افرادی خواسته یا ناخواسته با انگیزه های مختلف می خواهند که در این ماه های آخر، دولت با همه ظرفیت فعال نباشد . .. آنها روی یک نقطه اساسی دست گذاشته اند تا ایجاد مشکل کنند و برنامه شان این است که حرکت عظیمی که این دولت در طول فعالیت خویش به راه انداخته را اشتباه بخوانند و سپس این اشتباه و نتایج را متوجه رهبری معظم به عنوان بزرگترین و تنها حامی دولت در جنگ "احزاب" نمایند . .. باید دست مخالفان را خواند ،ما نباید سرگرم کارشکنی ها بشویم، زیرا هرگونه درگیری در این مسیر خروجی اش آسیب به اساس نظام خواهد بود . .. هر حرکتی که از سوی دولت انجام می شود از سوی برخی مورد ایراد قرار می گیرد... متاسفانه روندی که در فتنه 88 آغاز شده بود همچنان پیگیری می شود و با نقاب قانون و قانون گرایی به کارهای دولت هجمه و به اسم قانون موشک های غیرقانونی به دولت شلیک می شود .
با خواندن این سخنان چه می توان قضاوت کرد،آیا الهام همان فردی است که احمدی نژاد را در محاصره انحرافیون خوانده بود و معتقد بود آنها دولت را از عیار می اندازند؟ حال چگونه است که هم نوا با همین محاصره کنندگان می گوید باید دست مخالفان -بخوانید نیروهای انقلابی و اصولگرایان- را خواند؟! الهام در شرایطی که از مسأله قانون سخن میگوید، که بسیاری از کارشناسان، سیاستمداران و مسئولان اجرایی و غیره بر بیقانونیهای دولت صحه میگذارند. همین چند روز پیش در خلال تقدیم لایحه بودجه به مجلس شورای اسلامی، رئیس جلسه به صراحت از انجام نشدن تکلیف قانونی دولت خبر داد و این امر را تبیین کرد. هنوز چند روز هم از ماجرا نگذشته است و نفس این ماجرا داغ است اما سخنگوی دولت به صراحت، اینها را هجمه بر علیه دولت میخواند! این دست مواضع، از جنس همان سخنانی است که مردم آشکارا به ماهیت غیر واقعی آن آگاه هستند .
علاوه بر این غلامحسین الهام باید به این سئوال پاسخ دهد که در این یک سال چه اتفاقی افتاده که وی از منتقد جریان انحرافی به حامی آن تبدیل شده است؟ مگر نه این است که در این یک سال اعضای حلقه انحراف پررنگ تر از همیشه در کنار احمدی نژاد بوده اند و احمدی نژاد نیز با تمام قوا از آنها حمایت کرده است؟ پس منطقا انتقادات الهام باید بیشتر می شد نه اینکه جای خود را به حمایت بدهد!
شاید توجه به یک نکته ظریف واقعیت ماجرا را روشن کند. الهام پیش از انتخابات مجلس شورای اسلامی انتقادات خود را از جریان انحرافی بیان می کرد و با ادعای جدا شدن از دولت در واقع ماموریت سیاسی خود را انجام می داد. بعد جدید ریاکاری سیاسی همین امر است . وی با ماموریت خاص سیاسی ادعای جدایی از دولت را مطرح کرد تا به صف اصولگرایان رخنه کند و انشقاق را پدید آورد.مصاحبه های انچنانی وی در باب عدم ضرورت وحدت میان اصولگرایان که با ذوق زدگی رسانه های پایداری -مخصوصا سایت رجانیوز- بازتاب داده می شد بیانگر تام این ماموریت بود . حال امروز همین فرد که پای ثابت این رسانه های خاص بود همگام با جریان انحراف گام بر می دارد و همان رسانه ها باز هم طلبکارانه دیگران را خطاب قرار می دهند که از بصیرت کافی برخوردار نیستند!!
بعد دیگر ماجرا این است که اکنون به انتخابات ریاست جمهوری نزدیک می شویم .پس بدیهی است بعد دیگری از ماموریت جناب الهام عیان شود و در کسوت سخنگوی دولت و معاون رییس جمهور از دولتی که جریان انحرافی در آن فعال است، دفاع کند. آیا وی به امید کاندیداتوری و حمایت جریان انحرافی از خود به سر می برد؟ باید گفت که اغلب شواهد و قرائن موید این مطلب است اما گویا الهام فراموش کرده که مردم آن روز که جریان انحرافی نشان داد با ولایت سر ناسازگاری دارد آنها را طرد کرده اند و دیگر این جریان در جغرافیای سیاسی ایران جایی ندارد.
اما درس عبرتی به یادگار مانده است؛نباید گمان برد که در پس شعارهای انقلابی و ظاهر شرعی الزاما دغدغه انقلاب و اسلام است. برخی نشان داده اند که ماکیاولیست وار قدرت را می پویند و به آن دل بسته اند و سیاست برای آنها نه ابزار خدمت که هدف و غایت است .