اگر پوراحمد نبود باد مرا با خود برده بود
اگر آقاي پوراحمد نبود تا به حال باد مرا با خود برده بود. بله، پوراحمد رفيق شفيق من است. نه در اين فيلم بلكه در «مصائب شيرين» هم به من كمك كرد و در به سرانجام رسيدن آن فيلم خيلي نقش داشت. اينجا هم بعد از يكسال كار خيلي خسته بودم.
باشگاه خبرنگاران: من با ساختن اين فيلم به هيچ وجه اعلام نكردم كه ديگر قرار نيست با بازيگران حرفهاي كار كنم. فيلم مرهم و كلاس هنرپيشگي اين ويژگي را داشت. شايد در فيلمنامه بعدي دوباره برگردم و با آنها كه اتفاقاً از همكاري با آنها رضايت دارم اين همكاري را ادامه دهم. پس از داريوش مهرجويي كه تنها نماينده فيلمسازان نسل اول در فجر 31 به شمار ميآيد، عليرضا داوودنژاد با سابقهترين كارگردان حاضر در بخش مسابقه بود؛ فيلمسازي كه سابقه حضور حرفهاياش در سينما به سالهاي قبل از انقلاب بازميگردد و سال 56 فيلم متفاوت «نازنين» را كارگرداني كرد. این کارگردان کهنه کار آشنا با نبض جامعه و علاقه مند به سینمای اجتماعی، در سال 1370 فیلم نیاز را ساخت؛ فیلمی تحسین شده که داستان ساده و رئال آن، نظر منتقدان و مخاطبان را به خود جلب کرد. به گزارش بانی فیلم، خلع سلاح، عاشقانه، مصائب شیرین، بهشت از آن تو، بچه های بد، ملاقات با طوطی، هشت پا، هوو و تیغ زن از دیگر آثار سینمایی داوودنژاد طی سالهای گذشته هستند که عاشقانه و بچه های بد به مراتب بهتر از فیلم های دیگر بودهاند. داوودنژاد در دوره بیست ونهم جشنواره تئاتر فجر با فیلم قابل اعتنا مرهم پا به این رویداد سینمایی گذاشت و پس از دو سال دوری، در دوره سی ویکم فجر کلاس هنرپیشگی خود را در معرض تماشا می گذارد. کلاس هنرپیشگی، به داستان چند کار آموز کلاس بازیگری می پردازد و به نظر مضمونی جذاب دارد که با ایده گیری از حواشی عشق به بازیگری ممکن است، به یکی از شاخصترين ترین فیلم های جشنواره سی ویکم فجر تبدیل شد. نکته دیگر قابل اشاره، بازیگران "کلاس هنرپیشگی" هستند؛ اعضای فامیلی که نقش ها میان آنها تقسیم شده، به این فهرست توجه کنید: رضا داوودنژاد، محمدرضا داوودنژاد، زهرا داوودنژاد، علی داوودنژاد، فاطمه داوود نژاد و ... آقاي داوودنژاد كمي از حال و هواي فيلم «كلاس هنرپيشگي» برايمان ميگوييد؟ كلاس هنرپيشگي از فيلمهاي ديگرم به زندگي نزديكتر شده. اقوامم را جمع كردم در فضاي صميمانه فيلمي ساختم كه زندگي روزمره و طراوت در آن جريان دارد. در واقع از طراوت و تازگي زندگي روزمره تأثير گرفتم. اگر بخواهيم قصه يك خطي از اين فيلم ارائه دهيم. در كلاس هنرپيشگي تأثير تحولات اقتصادي در مناسبات فاميلي و خانوادگي بازسازي شده. در چه ژانري تعريف ميشود؟ ـ تعريف ژانري براي اين فيلم ندارم. نه ميتوانم بگويم تراژديك نه كمدي، حماسي، پليسي، جنايي. ولي فكر ميكنم بتوانيم اين فيلم را در ژانر اجتماعي قرار دهيم، فيلمي رئال اجتماعي. ـ بله، خانوادگي، اجتماعي رئال اين فيلم به لحاظ نوع روايت به فيلمهاي ديگر شما نزديك نيست؟ ـ چرا!! نزديك است ولي تفاوتهاي بسياري هم دارد. آقاي داوودنژاد آنطور كه از اسم فيلم يعني كلاس هنرپيشگي برميآيد داستان در مورد مشكلات عرصه بازيگريست؟ ـ ببينيد بيش از آنكه اين فيلم به دنياي بازيگري بپردازد، به تلقي تازه از موضوع هنرپيشگي ميپردازد. طرح فيلمنامه و داستان متعلق به خودتان است؟ ـ بله اين طرح به سالهاي دور برميگردد؟ چطور به ذهنتان رسيد؟ ـ به هر حال من درصدد بودم خط خاصي را كه از ساليان دور در سينما شروع كردم از «نازنين» به اين طرف كه در مجموعه فيلمهايم ادامه پيدا كرد به سرانجام برسانم. در واقع با طراحي قصه كلاس هنرپيشگي سرانجام اين خط را ايجاد كردم. شما در اين فيلم به جز رضا و محمدرضا داوودنژاد از بازيگر چهره استفاده نكرديد. نگراني گيشه را نداشتيد؟ ـ موضوع «كلاس هنرپيشگي» ايجاب ميكرد كه در اين فيلم با كساني كار كنم كه جلوي دوربين نيامده باشند. عدهاي صحبت از اين ميكنند كه عليرضا داوودنژاد در سينما فقط با اقوام خود كار ميكند... نظر شما چيست؟ ـ من تمايل دارم در فيلمهايم با كساني كار كنم كه آنها را بهتر و بيشتر ميشناسم، در واقع با حال و هوا، روحيه و شخصيت، سليقه و نقاط ضعف و قوتشان دلبستگيهايشان و حساسيتهايشان آشنا باشم. با اين شناخت كه من از اقوام خود دارم و استفاده آنها در فيلمم بهتر ميتوانم به سمتي كه ميخواهم آنها را هدايت كنم. اين كاملاً طبيعي است كه با كساني كه زندگي ميكنم و با آنها بيشتر از ديگران آشنا هستم كار كنم چرا كه با استفاده آنها در فيلم دستم بازتر است و به نتيجه مطلوب و دلخواهي كه ميخواهم بهتر ميتوانم برسم. اصولاً بازيگران حرفهاي متناسب با آن قالبهاي كار حرفهاي توقعات ويژه هم در آنها وجود دارد كه با روال معمول بازتوليد كليشههاي سياسي و تجاري ميخورد و معمولاً در چهارچوب صنعت سينما تعريف ميشود. در واقع اين بازيگران حق دارند با مقتضيات چنين توقعات ويژهاي از توليد، كارگرداني و متن داشته باشند و من چون در آن فضا كار نميكنم ميدانم براي هنرپيشههاي حرفهاي اين نوع كار كردن من آزاردهنده است و اين برآيند مثبتي در توليد كار ندارد و اتفاقاً تأثير منفي هم ميگذارد. اما شما پيش از اين با بازيگران حرفهاي بي شماري كار كرديد. ـ بله با آنها كار كردم در شرايط ويژهاي كه لازم بود از بازيگران حرفهاي چهره هم استفاده كردم و نتيجه مطلوب هم دريافت كردم ولي آن سينما سينماي ديگري است و سينماي كلاس هنرپيشگي سينماي ديگري است. اين نكته را بگويم كه قطعاً بازيگران زيادي در سينما هستند كه حاضرند خود را با شرايط يك كارگردان حرفهاي مطابقت دهند.. هم به لحاظ دستمزد و هم موارد ديگر. ـ مسئله دستمزد و توقعات اينجا مطرح نيست. من با اكثر هنرپيشهها دوست هستم و باهم ارتباط خوبي هم داريم. قطعاً در داستان ديگر در طراحي فيلمنامه ديگر اين همكاري من با اين دوستان شكل پيدا ميكند و ادامه مييابد. من با ساختن اين فيلم به هيچ وجه اعلام نكردم كه ديگر قرار نيست با بازيگران حرفهاي كار كنم. فيلم مرهم و كلاس هنرپيشگي اين ويژگي را داشت. شايد در فيلمنامه بعدي دوباره برگردم و با آنها كه اتفاقاً از همكاري با آنها رضايت دارم اين همكاري را ادامه دهم. آقاي داوودنژاد از همكاري با كيومرث پوراحمد بگوييد؟ البته پيشتر هم با هم همكاري داشتيد. ـ اگر آقاي پوراحمد نبود تا به حال باد مرا با خود برده بود. بله، پوراحمد رفيق شفيق من است. نه در اين فيلم بلكه در «مصائب شيرين» هم به من كمك كرد و در به سرانجام رسيدن آن فيلم خيلي نقش داشت. اينجا هم بعد از يكسال كار خيلي خسته بودم. به دوست فيلمساز متبحري كه سليقهاش به من نزديك باشد احتياج داشتم پوراحمد در شرايط ويژه خستگي من به دادم رسيد. در مونتاژ كمك كرد. او بيشتر از آنكه با من همكاري كند در به سرانجام رسيدن اين فيلم مؤثر بود. نميدانم بدون او اين فيلم به سرانجام ميرسيد يا خير؟!