سیاست دولت لیبرالی است/سپردههای بانکی در دلالی سرمایهگذاری میشود/ بانک باید مدافع تولید باشد نه مانع
بانک ها سپرده های سپرده گذاران را جمع آوری می کنند و در دلالی و خرید و فروش های کاذب به کار می گیرند یعنی در واقع سرمایه خود را علیه تولید کشور به کار می بندند. باید شرایط بانک ها تغییر کند. شرایط به گونه ای باشد که شایسته ملت باشد و با اقتصاد مقاومتی و در چارچوب قانون اساسی سازگاری داشته باشد نه با اقتصاد لیبرالی که بعد از جنگ انتخاب کردیم.
کد خبر :
246963
سرویس اقتصادی «فردا»: اقتصاد مقاومتي مطرح شده از سوي مقام معظم رهبري را می توان يك استراتژي جديد و كاربردي براي مقابله با تحريمها و كاهش اثرات آن دانست ضمن اینکه کارشناسان اقتصادی يكي از مولفههاي اصلي اقتصاد مقاومتي را حمايت از توليد كننده و مصرف توليدات و محصولات داخلي می دانند. در این خصوص ابراهیم رزاقی استاد دانشگاه تهران معتقد است: آمارهایی که در مورد سوددهی تولید کنندگان داخلی داده می شود غیر واقعی است و اکثریت آنها به دلیل سیاست های غلط دولت به ورطه ورشکستگی رسیده اند. مشروح دیدگاههای این اقتصاددان سرشناس را که در گفتگو با «فردا» بیان شده است را
در ادامه بخوانید. - ارزیابی شما از وضعیت تولید داخلی در کشور با توجه به سیاست های اقتصاد مقاومتی چگونه است؟ آمارهایی که در مورد سوددهی تولید کنندگان داخلی داده می شود غیر واقعی است و اکثریت آنها به دلیل سیاست های غلط دولت به ورطه ورشکستگی رسیده اند چه تولید کنندگان کوچک و چه تولید کنندگان بزرگ زیرا یارانه ای که به دلار برای واردات کالای اساسی مانند موادغذایی، صنایع روغن نباتی، علوفه برای دامداری ها یا مواد اولیه دارو داده می شود 1200 تومانی است و بقیه کالاها با دلار2500 یا 3هزار تومان بسته شده است. اما نکته ای که بسیار مهم است اینکه به چه صورتی به سمت افزایش قیمت
ارز برویم تا به نفع تولید کنندگان داخلی باشد و این نیاز به برنامه ریزی کارشناسانه دارد. باید به تولید کنندگان که سرمایه گذاری می کنند اطمینان داده شود، خلاهای تولیدی شان را بپوشانند و یا کم کنند و دولت هم برای آنها برنامه موثر داشته باشد. - برنامه های دولت برای تولید کنندگان به چه صورت باشد تا تولید کننده برای سرمایه گذاری در تولید تمایل داشته باشد؟ عموما خود تولید کنندگان قادر نیستند به طور انفرادی کار کنند برای همین بخشها و وزارتخانه های دولت که متصدی کار هستند باید در مرحله اول به تولیدکننده یارانه دهند یعنی قطعاتی که برای تولید داخلی از خارج وارد می شود
را با ارز ارزان در اختیارشان بگذارند یا اینکه دولت به گونه ای عمل کند که مشابه آن در داخل تولید شود. از آن طرف به تولید کنندگان این قطعات یارانه بدهد تا این قطعات در داخل ارزان تولید شود. اگر طی یک برنامه دقیق و منظم این کارها انجام شود در یک دوره کوتاه یک ساله برای بخش کشاورزی و در بخش صنعت در یک دوره چند ساله که بستگی به نوع قطعات دارد به مرحله ای خواهیم رسید که نیازهای خودمان را تولید کنیم. همان چیزی که در اقتصاد مقاومتی آرزویش را داریم و در قانون اساسی نیز به آن اشاره شده است. - با توجه به برنامه های دولت چنین برنامه ریزی وجود دارد؟ وضع موجود چنین چیزی را نشان
نمی دهد. دولت دائم می گوید ما ارز را ارزان می کنیم خود این تفکر به این معناست که تمایل دارد به وضع سابق بازگشت داشته باشد. در چنین حالتی تولید کنندگان به خصوص تولیدکنندگان کوچک در آینده ایمنی نخواهند داشت، وضع موجود را موقتی می دانند، پس از وضع موجود برای تولید استفاده نمی کنند در حالیکه اگر به تولید روی آورند سودآوری شان بیشتر خواهد بود. این یکی از اشکالات است که دولت دائما حالت هایی را ایجاد می کند که وضع موجود به سابق بازگشت دارد یعنی دلار ارزان برای واردات کالاهای ارزان و مشابه تولید شده در داخل. نکته مهم دیگری که شرایط را برای تولید کننده غیر عادی ترسیم
می کند به دلیل سوء نظارت بانک ها و مراجعی که به تولید امکانات می دهند و همچنین فساد مسئولین و ماموران و یا نهادهایی که فساد را تشویق می کند است. همچنین کم نیستند هم وطنانمان که در این باره اخلاق را رعایت نمی کنند و چیزی به اسم دفاع از تولید و شرافتمندانه عمل کردن در این زمینه را رعایت نمی کنند. بسیار می بینیم که وام در رقم های کلان را به اسم تولید با سود پایین و ارزان می گیرند و یا به اسم یارانه به آنها از سوی بانک ها داده می شود اما اصلا فکر استفاده از آن در تولید را ندارند یا اینکه بخشی از آن را به صورت تصنعی در تولید می برند و قسمت اعظم آن را در قسمت هایی سرمایه
گذاری می کنند که سودآوری زیاد است و یا در بازار آزاد می فروشند و متاسفانه مجازاتی هم وجود ندارد. - اگر جلوی این نوع فساد گرفته نشود سرنوشت تولید داخلی چگونه رقم می خورد؟ اگر جلوی این فساد گرفته نشود تولید رشد نخواهد کرد. کم هم نیستند تولیدکنندگانی که به اسم تولید داخلی قطعات خارجی در تولیدشان به کار می گیرند این افراد با دلار ارزان برای خودشان سودآوری ایجاد می کنند. اما هستند تولید کنندگانی که از تولید داخلی به معنای واقعی محافظت می کنند و با چنگ و دندون از تولید خود دفاع می کنند. آنها سعی می کنند کیفیت را بالا ببرند هزینه ها را پایین می آورند و حتی با ضرر واحد
تولید خودشان را سراپا نگه می دارند. این افراد نمی روند در دلالی و بخش های کارهای کاذب کالا احتکار کنند و یا حتی گاهی می بینیم برخی از تولید کنندگان تولیدات خودشان را انبار می کنند که گرانتر بفروشند یا مواد اولیه تولید خودشان را به جای اینکه مصرف کنند استفاده نمی کنند که مبادا قیمت بالا برود. - دولت با چه راهکاری می تواند با وارد کنندگان و یا افراد به ظاهر تولید کننده مقابله کند؟ به نظر می آید دولت برنامه ای برای این قبیل افراد ندارد. اما دولت مجبور است تدابیری بیاندیشد و نظارت های بسیار دقیق داشته باشد. سعی کند از افرادی که سابقه سفید دارند استفاده کند. به این
افراد امکانات بیشتری دهد و تولید کنندگان را تحت نظارت خود داشته باشد. در مقابل آنهایی که فاسد هستند از طریق بانکها، وزارت خانه های مختلف، گمرکات شناسایی کنند و اسم آنها در لیست سیاه وارد شود و از امکانات بانکی و وام و امتیازات خاص محروم کنند. در حقیقت مجازات باید طوری باشد که شخص نتواند با تکرار فساد جریمه اش را جبران کند و بازدارنده باشد. اما متاسفانه عدم دقت دولت در برخورد و مجازات افراد فاسد به نوع تفکر لیبرالی دولت باز می گردد. دولت در واقع مجازات ها را طوری اعمال می کند که بازدارنده نیست و از خودش سلب مسئولیت می کند. - نگاه لیبرالی دولت چه تاثیری در روند
توسعه یافتگی و خودکفایی در امر تولید داخلی دارد؟ دولت چون به اقتصاد نگاه لیبرالی دارد برخلاف قانون اساسی عمل می کند. واحدهای صنعتی در بخش خصوصی عموما به دلایلی همچون سود کم و اینکه بازگشت سرمایه طولانی است و یا بخش خصوصی توان مالی لازم را ندارد وارد چرخه تولید نمی شوند. در این حالت دولت باید پیش قدم شود و با تاسیس تعاونی ها و یا ورود مستقیم به بخش های تولیدی این صنایع را ایجاد نمایند. برای مثال به جای صنایع خودروسازی که بلای جان مردم شده است صنایعی ایجاد کند که قطعه ساز باشند. صنایعی که بخش خصوصی سمت آنها نمی رود. صنایعی که برای پوشش خلا صنعت ایران بسیار مهم
هستند. اما متاسفانه دولت تحت تاثیر سیاست های لیبرالی حاضر نیست به این وظیفه خودش عمل کند و بخش خصوصی را در برابر بخش خصوصی خارجی با توجه به یارانه ای که به دلار می دهد تامین کند. در واقع دولت با انجام ندادن وظایف خودش بخش خصوصی را رها کرده و برای همین است که بخش خصوصی با توجه به وضع موجود نمی تواند روی پای خودش بایستد. - به نظر می رسد بانک ها نیز نتوانستند به تولید کننده داخلی کمک خاصی کنند شما نوع حمایت بانک ها از تولید داخلی را چگونه ارزیابی می کنید؟ بانک ها، سپرده های سپرده گذاران را حداکثر 5 ساله و با 20 درصد سود می دهند. این بانک ها در کارهایی سرمایه گذاری می
کنند که شاید در یک سال صد در صد سود برایشان داشته باشد مانند خرید و فروش سکه، ارز، مسکن. یعنی خود بانک ها کاری را می کنند که مخل تولید است آنها یا به دلالان، مغازه داران و وارد کنندگان وام می دهند یا به کسانی که خیلی درمانده هستند و در مقابل بهره های سنگینی از این افراد می گیرند در این حالت بانک ها ضد تولید می شوند. در صورتیکه بانک ها باید تخصصی شوند همیار تولیدکننده داخلی باشند. تنها به سود خود توجه نکنند بلکه ثمربخشی تولید را مد نظر قرار دهند و به سود اندک مانند تعاونی ها راضی باشند. بانک ها باید با اطلاعاتی که دارند به تولیدکننده راه حل ارائه دهند در مقابل اگر
تولید کننده بخواهد تخلف کند جلوی او را بگیرند. باید شرایط طوری شود که تولید کننده خودش را در شرایطی ببیند که قدرتی مانند بانک از او حمایت می کند و در ضمن قدرتی مانند بانک او را وادار میکند که درست کار کند. بانک کاری کند که در کنار انواع تعاونی های تولیدی که راه می اندازد تعاونی توزیع و مصرف نیز ایجاد نماید. اگر این اتفاق بیفتد کشور ما به سرعت راه صنعتی شدن را یک شبه طی کند. این عمل تجربه کشورهایی مانند آلمان، ژاپن که در جنگ دوم جهانی متلاشی شده بودند است در این کشورها بانک ها به دنبال حداکثر سود نبودند و پابه پای تولید کنندگان تنها منافع ملی را در نظر قرار می
دادند، سود را دنبال می کردند اما منافع ملی در اولویت بود برای آنها این دو راه در کنار هم برای توسعه معنی می دهد ولی این طور که ما بانک ها را اداره می کنیم یعنی وقتی بانک به دنبال حداکثر سود خود باشد و نظارتی روی آن نباشد شاهد همین اتفاقات نیز باید باشیم. - در شرایط فعلی اتخاد تصمیمات موثر برای بانک ها در روند رشد تولید داخلی موثر واقع می شود؟ بانک ها سپرده های سپرده گذاران را جمع آوری می کنند و در دلالی و خرید و فروش های کاذب به کار می گیرند یعنی در واقع سرمایه خود را علیه تولید کشور به کار می بندند. فرد عادی جامعه زمانی که در بانک سپرده گذاری می کند تحت تاثیر
شرایط و تورمی که وجود دارد قدرت خریدش را از دست می دهد یعنی در واقع نه تنها چیزی به سپرده گذاران اضافه نمی شود بلکه با این نرخ تورم ما هر سال مقادیری از سپرده های سپرده گذاران را بر می دارند زیرا مبلغ ظاهری را می دهیم و قدرت خرید محاسبه نمی شود. این غارت و برداشت از حساب سپرده گذاران محسوس نیست برای همین کسانی که اصول اخلاقی برایشان اهمیت ندارد و به فکر سود هستند هرگز سپرده گذاری نمی کنند مگر سپرده گذاری جاری موقت که صرف خرید و فروش کاذب می شود. باید شرایط بانک ها تغییر کند. شرایط به گونه ای باشد که شایسته ملت باشد و با اقتصاد مقاومتی و در چارچوب قانون اساسی
سازگاری داشته باشد نه با اقتصاد لیبرالی که بعد از جنگ انتخاب کردیم. همین اقتصاد لیبرالی آثار زیان باری داشته است که هنوز اثرات آن برای تمام جامعه هزینه به همراه دارد.