فرار يا مهاجرت ورزشكاران
مجيد ابهري
بكارگيري شهروندان ساير كشورها در تيمهاي ورزشي بعضي از ممالك تقريبا به يك روش معمول و مورد قبول تبديل شده است و در اين رهگذر اغلب بازيكنان فوتبال هستند كه با قيمتهاي كلان در تيمهاي كشورهاي ديگر بازي ميكنند، با توجه به افزايش نرخ دلار و توسعه و تقويت صادرات غيرنفتي ممكن است اين حركت براي ما نیز درآمدساز باشد اما توجه جدی به آن از دو محور ضروری است كمبود نيروي جوان و استعدادهاي ورزشي در بعضي از كشورها بر اساس محدوديت جمعیتی یا پایین بودن منحنی توانایی های ورزشی در بین جمعیت آنها باعث ميشود اقدام به ورزشكارپذيري بنمايند. اغلب كشورهاي حاشيه خليجفارس يا بعضي از كشورهاي اروپايي از آن جمله می باشند در وطن ما در دو جهت اين حركت تحقق ميپذيرد و استخدام و بكارگيري ورزشكاران بيگانه صد البته فوتباليستها يا اعزام فوتباليست به بعضي كشورها از آن جملهاند. با توجه به وفور استعدادهاي ورزشي در بين جوانان ايراني پذيرش بيگانگان در اين زمينه كملطفي و بياعتنايي به اين اقشار است يعني با وجود نيروهايي كه در صورت تعليم و تمرين، اميد تبديل شدن به ستارههاي جهاني دور از انتظار نيست. اما چه راز و حكايتي در هزينهسازي براي كشور و واردكردن ورزشكار وجود دارد از سطح عقل بنده بالاتر است. در حالي كه روزانه جوانان بسيار بااستعداد به اينجانب جهت معرفي به باشگاهها مراجعه ميكنند و از آنجا كه غير از آقاي رويانيان كسي را نميشناسم مجبورم مزاحم وي شوم. اما اعزام ورزشكار موضوع ديگري است كه گاه در كشور اتفاق ميافتد آنچه كه مرا واداشت تا اين سطور را بنگارش درآورم آغاز تلخ و آزاردهنده مهاجرت ورزشكاران ايراني به كشورهاي ديگر هستند كه البته ورزشكاران غيرفوتباليست مورد نظر هستند. در اين ميان ورزشكاراني كه دچار مشكل شده يا مورد بيمهري قرار گرفتهاند در صدر ليست قرار دارند. بايد بسيار منطقي پذيرفت كه همه رشتههاي ورزشي قرباني فوتبال شدهاند و با وجود اينهمه حمايت مادي و معنوي نتايج حاصله معلوم هستند! درآمد قابل توجه فوتباليست ها مخصوصا خودروهاي آنان محرك قدرتمندي براي جذب جوانان كشور به اين ورزش است. متاسفانه در بسياري از رشتههاي ورزشي وضع اينگونه نيست و گاه اتفاق ميافتد كه كشتيگير يا وزنهبرداری كه اميد قهرماني جهان است با مشكلات مادي دست به گريبان بوده و حتي از داشتن خانه و خودرو محروم هستند. اين تبعيضها باعث شده جوامع ورزشي بعضي ازكشورهاي همسايه اقدام به دعوت ورزشكاران ايراني با وعدههاي فريبانگيز بنمايند در پارهاي از اوقات، افرادي مثل پهلوان رضازاده با پاسخ منفي اميد آنها را به يأس تبديل ميكنند اما هميشه اينطور نيست گاه فشارهاي مالي يا موانع و مشكلات در حدي است كه فرد مجبور به پذيرش پيشنهادها است در اينصورت اين حركت را نبايد فرار قلمداد كرد چرا كه ورزشكار مربوطه براي حل مشكلات خود و خانوادهاش مهاجرت كرده نه فرار. درباره دو كشتيگير فرنگيكار كه يكي گرفتار زندان و ديگري مواجهه با مشكلات دشوار مادي شده اين موضوع صادق است در خاتمه پيشنهاد ميكنم وزارت ورزش يا فدراسيونهاي مربوطه با دعوت از خيرين و نيكوكاران و افرادي كه حاضرند براي سربلندي نام ايران اسلامي در ميادين ورزشي جهان هرگونه هزينه نمايند كميتهاي تشكيل داده و سريعا مشكلات اينگونه قهرمانان را حل نمايد. تا هم كشور از ستارههاي جهاني محروم نشود و هم قهرمانان مجبور به جلاي وطن نگردند. بعد از مصادره مشاهير و دانشمندان ايراني توسط بعضي از كشورهاي همسايه اميد است ديگر اجازه ندهيم مشاهير زنده نيز مصادره گردند.