توصیه کلینتون به اوباما درباره ایران
خانم کلینتون اما در بخش کلیدی نامه رسانهای خود که بوی جنگ روانی می دهد، با سوء استفاده از اختلافات مسئولان ارشد کشور، تلاش می کند "خط تفرقه افکنی" را تقویت کند. وی به نهی یکی و تایید دیگری می پردازد و احمدی نژاد را فردی (با سیاست های) تندرو خوانده و در مقابل علی لاریجانی را "جانشین احتمالی احمدی نژاد، سیاستمداری معقول و واقع بین که کتابهای فلسفی مانند آثار کانت را خوانده و گزینه مناسب تری برای مذاکره است" می داند.»
جهان: هیلای کلینتون وزیر امور خارجه دولت اول باراک اوباما طی نامهای در آخرین روزهای حضور خود در دولت وی، به اوباما توصیه هایی کرد. محور اصلی نامه کلینتون مسئله "ایران" بود. به نظر می رسد این نامه -که هفته نامه اشپیگل آلمان آن را منتشر کرده-، پیش از آنکه خطاب به اوباما باشد، حاوی پیام هایی به ایران و البته مکمل سناریوهایی برای رویارویی دیپلماتیک واشنگتن با تهران است. هیلاری کلینتون در نامه خود با اشاره به رویدادهای خاورمیانه و با اذعان به اینکه "در قاهره، غزه، تل آویو و تهران همه چیز طبق میل ما پیش نمی رود" می نویسد:شما (اوباما) باید با ایران مذاکرات مستقیم با امتیازات گسترده و مرزهای تعریف شده مشخص انجام دهید، میدانم این به نظر ساده انگارانه میآید، اما میتواند کارگر باشد. وی با تصریح بر اینکه ایران، عراق، سوریه و حزب الله قدرتمند در لبنان و حماس در نوار غزه سبب وحشت آمریکا بوده است، اعتراف می کند: حتی در میان گروههای اپوزیسیون داخل ایران نیز کسی خواهان دست برداشتن از فعالیت هستهای نیست از این رو آمریکا باید با پیشنهاد "معامله بزرگ" از وقوع بدترین حالت در این مورد جلوگیری کند. همچنین آمریکا باید حق ایران در غنی سازی اورانیوم ایران را به رسمیت بشناسد. وزیر خارجه سابق آمریکا اگر چه پیشنهاد مذاکره با ایران را برای چندمین بار مطرح می کند و حتی سخن از دادن امتیاز می کند، اما حاضر نمی شود منظور خود را از مذاکره و دادن امتیاز مشخص کند. به نظر می رسد که همچنان هدف آمریکاییها از مذاکره همان "مذاکره برای مذاکره" جهت شکست ابهت استکبارستیزانه جمهوری اسلامی ایران است تا بتواند به ملل ضدامریکایی منطقه این پیام را مخابره کند که "بالاخره ایران را هم به پای میز مذاکره کشاندیم" چه که مصداق روشن این سناریو، مذاکرات مکرر ایران و گروه 5+1 که هر بار با جرزنی طرف غربی و بویژه آمریکا بدون نتیجه مانده است. خانم کلینتون اما در بخش کلیدی نامه رسانهای خود که بوی جنگ روانی می دهد، با سوء استفاده از اختلافات مسئولان ارشد کشور، تلاش می کند "خط تفرقه افکنی" را تقویت کند. وی به نهی یکی و تایید دیگری می پردازد و احمدی نژاد را فردی (با سیاست های) تندرو خوانده و در مقابل علی لاریجانی را "جانشین احتمالی احمدی نژاد، سیاستمداری معقول و واقع بین که کتابهای فلسفی مانند آثار کانت را خوانده و گزینه مناسب تری برای مذاکره است" می داند.» جهاننیوز در ادامه این بخش از توصیه کلینتون به اوباما را اینگونه تحلیل کرده است:به نظر میرسد خانم کلینتون بیش از آنکه خواسته باشد توصیه ای به اوباما داشته باشد، با رصد تحولات و اختلافات درونی ایران، درصدد تبدیل این اختلافات به شکاف و جدال بوده است چه بسا وزیر سابق اوباما می توانسته به جای لاریجانی از کاندیداهای مطرح تر یا ضددولتی تر انتخابات نام ببرد اما ترجیح داده که دو قطب و بارزترین وجه اختلافات فعلی را در نامه خود برجسته کند تا بعدی جدید به اختلافات فعلی بیفزاید. نکته ای که لازم است مسئولان ارشد نظام در تصمیم گیری ها، قضاوت ها و مواضع خود بدان توجه جدی داشته باشند.