آنکه اعتماد به نفس داشت به حد کافی... آنکه بازی کرد در مسیر انحرافی!

از کرامات وی این بود که به مقتضای حال و پسند مریدان سخن بر زبان می راند از جمله اینکه فرموده بود: «از میان مراسم ايراني نذري دادن و آداب مربوط به ازدواج را دوست می دارم!» و در جای دیگر فرموده بود: «من زیاد اهل مراسم عروسي و جهيزيه و اين جور صحبت‌ها نیستم، از این روی مراسم عروسي نگرفتم و به عقدی ساده اكتفا كردم!!!»

کد خبر : 244574

سرویس خواندنی های «فردا»: به علت کثرت تقاضاهای نسوان محترم برای نواخته شدن به تازیانه نقد و هم چنین اعتراض به مردانه شدن طنازی‌های سایت فردا! نویسندگان ستون تذکره الرجال تصمیم به خرق عادتی بزرگ گرفتند و پای در میدان پر خطر نقد نسوان گذاشتند. در این مطلب «رفیق بی کلک» به سراغ«بهنوش بختیاری» رفته است. *********************************

آن که به خانه بخت رفت در سال هشتاد و هفت، آن که پرکار بود و در فیلم ها حضور می یافت به شکل تمام وقت! آن که نبود اهل غرور، آن که می گفت باید از او تقدیر شود به ضرب زور! آن که می گفت با محدودیت‌های طنز در کشور می کند شق‌القمر، آن که حوصله برخی از بازی اش می رفت سر! آن که اولین بازی اش بود در هوای تازه محمد رحمانیان، آن که تره ای خورد نمی کرد برای منتقدان! آن دارای لیسانس مترجمی زبان فرانسه از دانشگاه آزاد، آن که از تشویق نشدن توسط صاحبنظران بود ناشاد! آن که اعتماد به نفس داشت به حد کافی، آن که بازی کرده بود در مسیر انحرافی! آن که دائما می گفت من خودم را نمی کنم تکرار، آن که به خوبی شناخت داشت از مظنه گیشه و بازار! آن که می گفت کارش دیده نشده از روی بدبیاری، مولانا بهنوش بختیاری! ادم الله طنزه!!!

نقل است که بسیار از سیاست گریزان بود به جز آنکه در سخنش فرموده بود : «پس از ازدواج آرامشم بسی فزونی یافته است و احساس هدفمندي بيشتري دارم!» و برخی این هدفمندی را با آغاز مرحله دوم هدف مندی یارانه ها بی ارتباط ندانسته اند!!! الله اعلم!

از او جملات عالی نقل است از جمله اینکه فرموده بود:

« من به شدت آدم عاطفي هستم و زندگي‌ام بر روي احساس بنا شده است!!!»

«تا به حال پيش نيامده كه غذايم آماده نباشد يا خانه‌ نامرتب باشد چون به نظر من به جز نجابت براي يك زن، هيچ چيز مهم‌تر از كدبانو بودن نيست!!!»

«همیشه این حرف بی‌ربط به من زده می‌شود که خودت را تکرار می‌کنی در حالی که من تنها کسی!!! هستم که در میان خانم‌ها تمام تلاشم را می‌کنم که نقش‌هایم فرق داشته باشد!!!»

تذکره نویسان اولین دستمزد بانو بختیاری را 20 هزار تومان ثبت کرده اند، اما آخرین دستمزدش را از اسرار خفیه بدانسته اند!!!از وی نقل است که علاقتی ویژه به آواز خوانی داشت و گهگاه که فرصتی دست می داد در جلوی آیینه می ایستاد و این اشعار مناسب حال خویش زمزمه می نمود:

دلبردی از من به یغما، ای بهنوش آرتیست من!!!

دیدی چه آوردی جونم، از سینما در جیب من!

بار غم کمدی را، گر کس نیارد تحمل

اما تواند کشیدن، این پیکر لاغر من!

از مولانا نقل است که فرموده بود: «من فکر می‌کنم که روح آدم ها در صورت شان نمود پیدا می‌کند!!!» از همین روی بود که در عنفوان جوانی و در حالی که فقط نوزده سال داشت به صورتش دست برد و دماغش به زیر تیغ نهاد!!! و با این حال اعتقاد داشت: «من از جمله افرادی هستم که قبل از عمل بینی، قیافه ام بهتر از زمان بعد از عملم بود!!! چون من یک بینی کاملا ظریف و قلمی‌داشتم، که فقط کمی‌استخوانی بود!!!»

از کرامات وی این بود که به مقتضای حال و پسند مریدان سخن بر زبان می راند از جمله اینکه فرموده بود: «از میان مراسم ايراني نذري دادن و آداب مربوط به ازدواج را دوست می دارم!» و در جای دیگر فرموده بود: «من زیاد اهل مراسم عروسي و جهيزيه و اين جور صحبت‌ها نیستم، از این روی مراسم عروسي نگرفتم و به عقدی ساده اكتفا كردم!!!»

آورده اند که دستی بر قلم داشت و به غایت روشنفکر بود و بینی اش سر بالا بود و لیک به غایت از تکبر و خود بینی به دور بود، تا آن حد که فرموده بود: «صرفا روشنفکرهای دماغ سربالا مخاطب آثار تلویزیونی و سینمایی نیستند!!!»

نقل است که مریدی او را گفت: «یا بانو! آیا شما در اوقات فراغتان تلویزیون نیز نگاه می کنید؟!» پس به نشان انکار سری تکان داد و فرمود: «اين روزها ساختار برنامه‌هاي تلويزيون به حدي ضعيف است ،كه هيچ تمايلي به تماشاي آن ندارم!!! با این حال اميدوارم كه مسئولان به فكر بالا بردن سطح كيفي برنامه‌ها بيفتند و آن را ارتقا دهند!!!» نقل است که مریدان پس از شنیدن این سخن جملگی تماشای برنامه های تلویزیون تحریم بکردند و به تماشای فیلم های آموزنده بانو بختیاری ، قناعت کردند!!! تا این حد بر سبک زندگی مریدان تاثیر می گذاشت!!!

رفیق بی کلک

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: