هرگاه مردم لیاقت پیدا کنند، حضرت تشریف میآورند
اگر میخواهی جمال را ببینی باید پاکیزه شوی. جمال دیدن هم به این نیست که بروی و ببینی؛ ممکن است امام زمان از تو راضی شود و در تو تصرف کند اما خودت هم متوجه نشوی. چه کار داری؟! یک عده در این مملکت دکان باز کردهاند. این مسائل عوامانه نیست که فلان دعا را بخوانم بعد امام زمان را ببینم. اگر صلاح باشد، امام زمان (علیه السلام) خودش را نشان میدهد. جواد است، کریم است و مضایقهای ندارد. مگر جامعه کبیره نخواندهاید؟ عادتکم الاحسان و سجیتکم الکرم.
کد خبر :
242946
سرویس معارف «فردا»: با آغاز امامت امام زمان علیه السلام، فصل تازهای از دوران امامت و پیشوایی اهل بیت علیهم السلام بر امت گشوده شد و آن هم دورانی همراه با غیبت و تنگناهای خاص آن است. در این بین، شناخت صحیح امام برایمان از هرچیز واجب تر است تا راه را از بی راهه تشخیص دهیم و در همین دوران نیز مأموم شایسته ای برای اماممان گردیم. در همین راستا، بخشی از بیانات آیتالله فاطمینیا در رابطه با شناخت و وصول به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در زیر آمده است:
خداوند در سوره مُلک میفرماید:
«قُل أَرَأَيتُم إِن أَصبَحَ ماؤُكُم غَورًا فَمَن يَأتيكُم بِماءٍ مَعينٍ» «بگو (ای رسول ما!) به من خبر دهید، اگر آبهای شما به زمین فرو رود (و ناپدید شود) پس کیست که برای شما آب گوارا بیاورد؟» ظاهر این آیه شریفه این است که می خواهد انسان را متذکر به نعمتهای پروردگار نماید؛ آن هم یکی از نعمتهای حیاتی و با اهمیت. بسیاری از نعمتها هستند که مادامی که در دسترس ما میباشند، به آنها توجهی نداریم و قدر و ارزش آنها را نمیدانیم. اما هنگامی که از دست بروند، ناگهان متوجه فقدان آنها و ارزشی که داشتند میشویم. چه بسا انسان بزرگترین نعمتها را که همیشه با او هستند
ـ یعنی صحت و سلامت ـ مورد غفلت قرار میگیرند؛ چنانچه در حدیث است: نِعمتان مجهولتان: الصحه و الأمان «دو تا نعمت هستند که مجهول القدر میباشند که عبارتند از: صحت و امنیت». ظاهر آیه، اشاره به نعمت آب میباشد. آب، نعمت بسیار بزرگ و منشأ آثار فراوان و لا تُعدّ و لا تُحصی میباشد. اما تأویل این ایه شریفه: روایات معتبری از ائمه (علیهم السلام) وارد شده است که مراد از ماء معین و آب خوشگوار در آیه، وجود اقدس حضرت صاحب الامر (عج) میباشد. خدا میفرماید: إذا فقدتم إمامکم فماذا تَصنعون؟ «اگر چنانچه امام زمانتان را نیافتید، چه میکنید؟!» چرا آب گوارا تأویل به امام زمان
شده است؟! چه مناسبتی بین آب و وجود مبارک امام (علیه السلام) موجود است؟! این مطلب، بسیار مطلب عمیق و شریفی است. آنچه اجمالاً از دلائل استفاده میشود این است که: آب در جهان طبیعت مایهی حیات موجودات میباشد چنانچه خداوند میفرماید: «وَجَعَلنا مِنَ الماءِ كُلَّ شَيءٍ» «و قرار دادیم از آب هرچیز زندهای را» «وَاللَّـهُ أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحيا بِهِ الأَرضَ بَعدَ مَوتِها» «و خداوند از آسمان آب را فرستاد و به سبب آن زنده کرد زمین را بعد از مردنش» انسانها، حیوانات، گیاهان، همه نیازمند به اب میباشند و زندگی همه چیز بستگی به وجود آب دارد. هر
جانداری چه دارای روح حیوانی باشد و چه روح نباتی، نیاز به آب دارد. این از سنتها تکوینی خداوند است که: «فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّـهِ تَبديلًا وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّـهِ تَحويلًا» یکی از سنن تکوینیه باطنیه خداوند این است که: رشد و ترقی و هدایت ما به دست امام (عیله السلام) میباشد. اگر کسی ائمه را رها کند و راه دیگری برود، رستگار نمیشود. بدون وجود آب در طبیعت، هیچ گیاهی سبز نمیشود و هیچ جانداری نمیتواند به حیات خود ادامه دهد. در عالم باطن هم بدون هدایت امام (علیه السلام) همه مردهاند. حیات حقیقی انسان، به وجود مبارک امام زمان (علیه السلام) میباشد.
خداوند میفرماید: «أَوَمَن كانَ مَيتًا فَأَحيَيناهُ وَجَعَلنا لَهُ نورًا يَمشي بِهِ فِي النّاسِ» «آیا کسی که مرده بود پس ما او را زنده کردیم و قرار دادیم برای او نوری که با آن در میان مردم راه میرود ...» در روایت است که: أی نَصَبنا له اِماماً. یعنی «قرار دادیم امامی را برای او» در حدیث دیگر میفرماید: لَولا الحجة لساخت الأرض باَهلها «اگر حجت خدا نباشد، زمین اهل خود را فرو میبرد» و در جای دیگر میفرماید: بیُمنِه رُزِقَ الورَی و بِوُجوده ثبت الأرض و السَّماء. «به برکت و میمنت امام، مردم روزی میخورند و با وجود اوست که آسمان و زمین ثابت و پابرجاست» خداوند
امام را علّت دوام و بقاء خلق قرار داده است. خواجه نصیرالدین طوسی (قدس سره) ـ که جداً افتخار عالم تشیع بلکه فخر عالم بشریت است ـ در کتاب «تجرید» عبارت کوتاه و بسیار پرعمقی دارد. میفرماید: «وجوده لطفٌ و تصرّفه لطفٌ آخر و عدمُه منَّا» «وجود امام، لطف پروردگار است؛ و تصرّف او (که در میان مردم ظاهر شود، و امر و نهی داشته و از حضورش بهرهمند شوند) لطف دیگری است؛ و عدم تصرّف او، از جانب ماست.» یعنی بیلیاقتی ما سبب غیبت و محرومیت از برکات وجود اوست. هرگاه مردم لیاقت پیدا کنند، حضرت تشریف میآورد. وقت ظهور امام زمان (علیه السلام) از اسرار الهی است.؛ لذا فرمودهاند:
«کذبَ الوَقّاتون: دروغ گفتهاند تعیین کنندگان وقت ظهور». اما بزرگان و اولیایی که زیارت کردهایم ـ بدون ایت که وقت مشخصی را تعیین کنند ـ اجمالا گفتهاند: فرج، نزدیک است. یعنی بیشتر مدت غیبت سپری شده و بسیاری از علائم ظهور تحقق پیدا نموده و مقدار کمتری از آنها باقی است. اما چه زمانی است، هیچکس نمیداند! الآن ما مصداق آیه شریفه هستیم که ماء معین را از دست دادهایم و امام ما غائب میباشد. اما از نظر معنوی، حیات واقعی و معنوی ما به وسیله تعالیم ائمه (علیهم السلام) میباشد. اگر تعالیم آنان نباشد، ما مردهایم. زبان حال ما شیعیان نسبت به معصومین علیهم السلام این
بیت حافظ میباشد. و من از خداوند خواستهام که در هنگام مرگ در کنار کلمهی شهادتین، آن را بر زبانم جاری نماید که میفرماید: از رهگذر خاک سر کوی شما بود / هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد اگر میخواهی جمال را ببینی باید پاکیزه شوی. جمال دیدن هم به این نیست که بروی و ببینی؛ ممکن است امام زمان (سلام الله علیه) از تو راضی شود و در تو تصرف کند اما خودت هم متوجه نشوی. چه کار داری؟! یک عده در این مملکت دکان باز کردهاند. خدا شما جوانها را از شر آنها حفظ کند. این مسائل عوامانه نیست که فلان دعا را بخوانم بعد امام زمان را میبینم. اگر صلاح باشد، امام زمان (علیه السلام) خودش
را نشان میدهد. جواد است، کریم است و مضایقهای ندارد. مگر جامعه کبیره نخواندهاید؟ عادتکم الاحسان و سجیتکم الکرم. از اولیاء رسیده است که امام زمان (سلام الله علیه) از بعضیها راضی هستند و دستگیری هم میکند. یک کسی میخواهد خطا کند، حضرت تصرف میکند و نمیگذارد خطا کند. یک وقت یک کسی دارد آبرویش میرود، خب حضرت نمیگذارند. امام زمان که غایب است معنایش چیست؟ آخر غیبت و حضور که برای آنها (ائمه ع) در آن تصرفات فرقی نمیکند. اگر پاکیزگی بشود، دیدن جمال اهل بیت ولو در مرتبه ضعیف رخ میدهد. مرتبه ضعیف این است که حضرت راضی شوند دستت را بگیرند. هر شیعهای باید
یک نخی از او به امام زمانش برسد. مگر میشود ما امام زمانی داشته باشیم و یک شعاعی از او به ما نرسد؟! این ممکن نیست. مگر اینکه کسی باشد که خدای ناکرده عاق والدین باشد، یا تارک الصلاه باشد و یا کسی را کشته باشد؛ در غیر این صورت اون شعاع خواهد بود. (بخش هایی از بندهای فوق از دفتر دوم کتاب نکته ها از گفته ها استخراج شده است)