مرد شماره۱ کربلای ۵ کیست؟ +تصاویر
كسي باورش نميشد كه حاج مهدي از كانال ماهي عبور كرده باشد. همه در ترديد به سر ميبرديم. براي اطمينان، بار ديگر رمز پل را چندين بار براي حاج مهدي تكرار كردم، در آخر گفتم شايد رمز را فراموش كرده باشد و يا اشتباهي فهميده است.
فرهنگ: عمليات كربلاي۵ بامداد۱۹ دي ماه۱۳۶۵ با رمز «يا زهرا(سلام الله عليها») آغاز شد. اين عمليات تا پايان سال۱۳۶۵ ادامه يافت و به لحاظ مقاومت و جنگندگي نيروهاي ايران در شرايط بسيار مشكل و پيچيدگي دژهاي مستحكم دشمن، يكي از بزرگترين نبردهاي تمام دوران جنگ تحميلي محسوب ميشود. به دليل دست نيافتن ايران به اهداف پيشبيني شده در عمليات كربلاي۴ ،بحران بزرگي براي فرماندهان جنگ به وجود آمده بود. به همين سبب با توجه به آمادگي يگانها و نيروهاي داوطلب براي انجام عملياتي ديگر، طرح عمليات «كربلاي۵» در مدتي اندك يعني۱۲ روز، ريخته شد. چيزي كه اوضاع را به هنگام انتخاب منطقه عملياتي پيچيده و دشوار ميساخت، اين بود كه در چنين شرايطي تنها انجام يك عمليات نميتوانست راهگشا باشد، بلكه در عين حال عمليات ميبايست از شرط تضمين پيروزي و همچنين شرايط و ويژگيهاي لازم مناطق آزاد شده به سود جمهوري اسلامي بهرهمند باشد. هشت ماه و اندي وقت و سرمايهگذاري نسبتا وسيع جمهوري اسلامي (نيروي انساني، امكانات و غيره) براي طراحي و انجام عمليات گسترده و بخصوص شيوه تبليغاتي و طرح مساله عمليات سرنوشتساز، تا حد زيادي توقع همگان را نسبت به دستاوردهاي عمليات آينده بالابرد و تلقي خاصي را نسبت به سرنوشت جنگ در بين مردم پديدآورد. توقف نبرد در كربلاي۴ و اعلام آن به عنوان يك عمليات محدود، ابهاماتي را ميتوانست در اذهان به وجود آورد كه تبليغات ناخوشايندي را در پي داشت. ولي عمليات كربلاي۵ كه در ساعت۱ و۳۰ دقيقه بامداد۱۹ دي ماه۱۳۶۵ با رمز «يا زهرا(سلام الله عليها») آغاز شد، تا اندازهاي انتظارات مردم را برآورده ساخت. اين عمليات تا پايان سال۱۳۶۵ ادامه يافت و به لحاظ مقاومت و جنگندگي نيروهاي ايران در شرايط بسيار مشكل و پيچيدگي دژهاي مستحكم دشمن، يكي از بزرگترين نبردهاي تمام دوران جنگ تحميلي محسوب ميشود. منطقه عمومي شرق- بخاطر اهميت سياسي و نظامي آن- همواره جايگاهي قابل توجه در انديشه طراحان جنگ داشته است. پس از فتح خرمشهر، تسلط بر شلمچه به عنوان يكي از معابر وصولي شهر بصره، در زمره اهداف قواي نظامي ايران قرار گرفت و عمليات كربلاي پنج بهترين موقعيت براي عملي ساختن اين ايده بود. پيشروي سريع نيروها از سيلبند و مواضع دشمن در شرق «كانال ماهي» بسته و سپس عبور از اين كانال و توسعه وضعيت نيروهاي خودي، نشانگر غافلگيري دشمن در اين محور بود. اخبار و اطلاعات واصله نيز حكايت از وضعيت نسبتا مناسب و خوب نيروها ميكرد. ادامه اين تلاشها در روز نخست منجر به تصرف مثلث غرب «كانال زوجي» شد. همچنين در محور «پنج ضلعي»، تلاش دشمن منحصرا مقاومت در يك قرارگاه فرماندهي تيپ بود و نيروهاي رزمنده و زرهي سپاه توانستند بيشتر پايگاههاي موجود در اين محور را به تصرف خود درآورند. درگيري در جزيره «بوارين» در ساعات نخستين عمليات، بيشتر بدين منظور بود كه دشمن احساس كند در سراسر خط درگيري وجود دارد تا فرصت تمركز نيرو را نداشته باشد. همچنين در پاسگاه «بوبيان» كه جناح راست عمليات بود، رزمندگان توانستند آن را به تصرف خود درآورند. در روزهاي بعد، پاتكهاي سنگين دشمن در منطقه از محورهاي مختلف آغاز شد و از طرفي عمليات و درگيري نيروهاي خودي نيز ادامه پيدا كرد.
در مجموع، مقاومت و ايستادگي نيروها زير آتش شديد دشمن، با وجود كمبود مهمات و بسته شدن چند راه تداركاتي و كمك رساني، بينظير بود. در محور كانال پرورش ماهي اين درگيريها به اوج خود رسيد و تنها جاده ارتباطي كه به رزمندگان مستقر در اين محور آذوقه و مهمات ميرساند، بيوقفه زير آتش سنگين عراق بود. گذشته از نقش اساسي عمليات كربلاي۵ در پيدايش يك امكان تازه براي اجراي آتش پي در پي بر روي شهر بصره- همزمان با جنگ شهرها- تلاشي وسيعتر براي انهدام قسمت ديگري از ارتش عراق، (حتي بيشتر از فاو) از جمله دستاوردهاي مهم نظامي كربلاي۵ بود. انهدام دشمن در كربلاي۵ بمراتب بيشتر از والفجر۸ بود، به گونهاي كه حتي تحليلگران غرب ناچار به اعتراف گوشهاي از اين مساله شدند. شلمچه به منزله يكي از قويترين دژهاي دشمن محسوب ميشد و اين براي ارتش عراق بمنزله ديواري غير قابل نفوذ بود و همين اعتماد بيش از اندازه نسبت به منطقه، تاثير بسزايي در غافلگيري دشمن داشت. اين عمليات با انجام چندين عمليات محدود كه بعدها «عمليات تكميلي» نام گرفت، كامل شد. اين عمليات باعث تثبيتو ترميم خطوط پدافندي نيروهاي ايراني گرديد. سردار سرلشکر حاج قاسم سلیمانی از عملیات کربلای ۵ می گوید: در «عمليات كربلاي۵» حاج مهدي طياري ناجي عمليات در محدوده لشكر ثارالله بود. عملكرد او بعد از غواصها در گرفتن سرپل كه تأثير بسيار عميقي در سرنوشت كل عمليات داشت، تعيين كننده بود. سردار شهید حاج مهدي طياري از فرماندهان لشكر ۴۱ ثارلله كرمان در دفاع مقدس بود.
ميتوان او و «حاج يونس» ( شهيد يونس زنگيآبادي) را مردان شماره يك «عمليات كربلاي ۵» ناميد. كربلاي ۵، وضع بسيار سخت و نااميدكننده داشت. «عمليات كربلاي ۴» با شكست مواجه شده بود و شرايط روحي بدي بوجود آورد بود. بخشي از منطقه را انبوهي از ميدان مين پر كرده بود و بخشي ديگر را «گل»، كه قابل عبور نبود. خط اول را سه گردان غواص گرفته بودند. اولين گردان عمل كننده بعد از غواصها گردان حاج مهدي طياري بود. آنها ميبايست از يك جنگل ۵۰۰ متري سيم خاردار عبور ميكردند. كار بزرگي بود.حاج مهدي از ابتداي عمليات، طوري در بيسيم صحبت ميكرد كه انگار نه انگار در خط مقدم، ميان آتش و خون قرار گرفته است. گويي در خيابانهاي جيرفت مشغول حرف زدن و شوخي كردن است. ذرهاي ترس و نگراني در وجودش درك نميشد. چنان سرعتي در پيشروي داشت كه تصورش براي انسان دشوار بود. در طول عمليات اعتنايي به چپ و راست محدوده گردان نداشت. او فقط به فكر كار خود بود و سعي داشت ماموريتش را به نحو احسن و هر چه سريعتر انجام بدهد. ما در خط مقدم درگير بوديم و ذهنمان در آن جا بود كه ناگهان حاج مهدي طياري از پشت بيسيم اعلام كرد من از كانال ماهيگيري عبور كردم. من آن طرف كانال هستم. وقتي خبر را به آقا محسن ( محسن رضايي) دادم، طولي نكشيد روي خط بيسيم ما آمد و شروع به تشويق حاج مهدي كرد.
كسي باورش نميشد كه حاج مهدي از كانال ماهي عبور كرده باشد. همه در ترديد به سر ميبرديم. براي اطمينان، بار ديگر رمز پل را چندين بار براي حاج مهدي تكرار كردم، در آخر گفتم شايد رمز را فراموش كرده باشد و يا اشتباهي فهميده است. به طور معمولي به حاج مهدي گفتم: طياري از روي پل ماهيگيري عبور كردي؟ طياري از پشت بيسيم گفت: بله، از روي پل ماهي عبور كردم آمدم اين طرف. اشك در چشمان همه جمع شده بود. باور كردنش بسيار دشوار بود به طياري گفتم: خوب، ديگر جلو نرو... آخرين مسئوليت مهدي طياري، فرماندهي گردان ۴۱۹ لشكر ۴۱ ثارلله بود كه در خرداد ۱۳۶۷ و «عمليات بيتالمقدس ۷» به شهادت رسيد.