متن کامل نامه خانواده هاشمی به مجلس

کد خبر : 238479

ایسنا: خانواده آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در نامه‌ای که در اختیار هیات رییسه مجلس قرار گرفت، به اظهارات هفته گذشته حجت‌الاسلام حمید رسایی که در قالب نطق میان دستور بیان شده بود، پاسخ دادند که بخش‌هایی از این نامه در صحن علنی مجلس قرائت شد.

در این نامه آمده است:

بسم الله الرحمن الرحیم

رئیس، اعضای هیأت رئیسه و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی

مردم شریف و اخلاق‌مدار ایران اسلامی

سلام علیکم

اگرچه توهین و تهمت به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و یاران دیرین امام(ره) که از شروع مبارزات مردم ایران اسلامی علیه طاغوت و طاغوتیان و پیروزی آنان بر اندیشه‌های استعماری، استبدادی، سلطنت‌طلب‌ها، توده‌ای‌ها و منافقین خلق سابقه‌ای 50 ساله دارد، اما آنچه که روز سه‌شنبه 28 آذر 1391 در صحن علنی مجلس شورای اسلامی آن هم در تریبونی باز که حداقل 70 میلیون جمعیت ایران از طریق پخش زنده رادیویی، امکان استماع آن را داشتند، اتفاق افتاد، از جهاتی متفاوت بود و همین تفاوت، خانواده آیت‌الله هاشمی را بر آن داشت تا علی‌رغم میل باطنی در این شرایط حساس که دشمنان داخلی و خارجی انقلاب و مردم به اختلافات خانوادگی دوستداران نظام دل‌خوش کرده‌اند و افرادی فریب‌خورده و یا نادان، دانسته یا ندانسته به آن دامن می‌زنند، مطالبی را نه در دفاع از یک خانواده یا شخص، بلکه در دفاع از اخلاق اسلامی و انسانی و نظامی مبتنی بر مکتب اهل بیت(ع) بیان دارد که سال‌هاست مظلومانه در رسانه‌ها و محافل مختلف حقیقی و مجازی ، مورد هجمه قرار می‌گیرند و مانند نطق اخیر در تریبون رسمی مجلس شورای اسلامی، با واژگانی غیراخلاقی لگدکوب می‌شوند.

همگان در این سال‌ها به خوبی می‌دانند رویه و منش آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در برخورد با این‌گونه تخریب شخصیت‌ها کریمانه بوده و آنچه برای ایشان مهم است، فقط وحدت و تقویت وفاق ملی و بازگشت به رویه اعتدال و سرسپردگی به قانون است.

البته مطابق همین قانون اساسی که خود ناطق نیز به بعضی از اصول آن در این نطق استناد کرده است، در فصل یازدهم و به ویژه اصل 156 آن به صراحت قید شده است: «رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلمات، تعدیات، شکایات و حل وفصل دعاوی و رفع خصومت و اخذ تصمیم و اقدامات لازم در آن قسمت را هم (که از امور حسبه است) قانون معین می‌کند و از وظایف قوه قضائیه است.»

انتظار می‌رود دادگاه محترم ویژه روحانیت چنانچه این اظهارات را نوعی تعدّی به حریم و منزلت دیگران می‌داند، به صورت قانونی همانند مواردی که از قبل به آنها عمل کرده است، اقدام نماید. چون هیچ کس حق ندارد قبل از این‌که متهمی در دادگاه‌های صالحه و به موجب حکم قطعی محکوم شود، جرایمی را به وی منتسب کند. مضافاً این‌که فرد موردنظر، هنوز به دادگاه نرفته و حتی اگر فرضاً در دادگاه بدوی هم محکوم شود، کسی حق ندارد او را مجرم معرفی کند یا با این عنوان از وی نام ببرد. حال آنکه در این نطق، علاوه‌ بر اینکه نام متهم اصلی آورده و از اوصاف ام‌الفساد، غول مفسد و... استفاده شده است، از کلمات و عباراتی چون «مشاور اصلی» نیز استفاده شده که متعرّض افراد دیگر است که ارتباطی با پرونده اتهامی ندارند و طرح آن در نطق علنی مشمول اصل 86 قانون اساسی نیست.

البته دادستانی تهران طی بیانیه‌ای در یازده بند و مستند به دلایل حقوقی گفت که ناطق روز سه‌شنبه مجرم و دروغگوست و ان‌شاءالله مردم ایران مطلع خواهند شد که سرنوشت این اعلام جرم به کجا می‌رسد.

السابقون و دلسوختگان انقلاب و مردم عزیز ایران به خوبی به یاد دارند که چگونه پس از پیروزی انقلاب و تشکیل نظام اسلامی، طیف وسیعی از سلطنت‌طلب‌ها، منافقین، چریک‌های فدایی خلق و... انواع و اقسام توهین‌ها، تهمت‌ها و توطئه‌ها را علیه همه مردان راستین انقلاب به‌ویژه «سه یاور خمینی» به راه انداختند.

حتی واژگانی چون «شاه کلید» هم برای توهین و تهمت به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و خانواده ایشان تازگی ندارد و مردم خوب به یاد دارند که افراطیون دیگری نیز که دین را افیون ملت‌ها می‌دانستند، برای ضربه زدن به نظام، با همین ادبیات به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌تاختند که امام راحل پس از ترور آیت‌الله هاشمی توسط گروه منحرف فرقان در پیامی، زنده بودن نهضت را به زنده بودن ایشان پیوند زدند و رهبری معظم انقلاب هم درست در پایان هشت سال دوره ریاست جمهوری ایشان در پای صندوق رأی با صراحت هر چه تمام‌تر فرمودند: «هیچ کس برای من هاشمی نمی‌شود»

برای شخص آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، ولایت فقیه به عنوان یک اصل مترقی در قانون اساسی و به عنوان یک سرمایه معنوی در فقه شیعه بسیار بالاتر از آن است که در منازعات سیاسی از آن هزینه نمایند، تا چه رسد در پاسخ به ناسزاگویی‌ها. اما این چه ولایت‌پذیری و ادعای ولایت‌مداری از سوی یک نماینده مجلس است که در ناسزاگویی به آن استناد می‌کند و در تأکید بر نطق خویش، می‌گوید: «من به وظیفه‌ام عمل کرده‌ام!!»

در همین زمینه به خطبه‌های جمعه ولی‌امر مسلمین که به جای دو رکعت نماز خوانده می‌شود، درباره آیت‌الله هاشمی رفسنجانی توجه فرمایید: «آقای هاشمی را همه می‌شناسند. من شناختم از ایشان مربوط به بعد از انقلاب و مسئولیت‌های بعد از انقلاب نیست. من از سال 1336 یعنی 52 سال قبل ایشان را از نزدیک می‌شناسم. آقای هاشمی از اصلی‌ترین افراد نهضت در دوران مبارزات بود. از مبارزین جدی و پیگیر قبل از انقلاب بود. بعد از پیروزی انقلاب از مؤثرترین شخصیت‌های جمهوری اسلامی در کنار امام بود. بعد از رحلت امام هم در کنار رهبری تا امروز. بارها این مرد تا مرز شهادت پیش رفته است. قبل از انقلاب، اموال خود را صرف انقلاب می‌کرد، به مبارزین می‌داد. اینها را خوبست که جوانان بدانند. بعد از انقلاب ایشان مسئولیت‌های زیادی داشت. هشت سال رئیس جمهور بود، قبلش رئیس مجلس بود، بعد مسئولیت‌های دیگری داشت و در طول این مدت هیچ موردی را سراغ نداریم که ایشان برای خودش یک اندوخته‌ای از این انقلاب درست کرده باشد. اینها حقایقی است که باید دانست.»

متأسفانه باید گفت از شبی که توهین و تهمت به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در قالب مناظره انتخاباتی از رسانه ملی پخش شد و فرهنگ‌سازان جامعه با اهداف محدود انتخاباتی به‌به و چه‌چه گفتند، این رذیله اخلاقی در کشور وارد فاز جدیدی شد و بعدها که به بهانه برخورد با یک فرزند ایشان در کنار مضجع شریف حضرت عبدالعظیم حسنی در شهر ری تکرار شد، رشد کرد و اینک به بهانه برخورد با فرزند دیگر ایشان، چنان نهادینه شد که یک نفر در کسوت روحانی، به عنوان نماینده مردم، در تریبون مجلس و از طریق صدای جمهوری اسلامی ایران فحاشی می‌کند، در حالی که رهبری انقلاب در زمانی که یکی دیگر از همفکران همین شخص، به یکی دیگر از فرزندان آیت‌الله هاشمی رفسنجانی- البته نه از تریبون رسمی- فحاشی کرده بود، در دیدار نمایندگان مجلس خبرگان در فرازی از بیاناتشان فرمودند: «فضای اهانت و هتک حرمت در جامعه، یکی از آن چیزهایی است که اسلام مانع از آن است، نباید این اتفاق بیفتد. فضای هتک حرمت، هم خلاف شرع است، هم خلاف اخلاق است، هم خلاف عقل سیاسی است. انتقاد، مخالفت، بیان عقاید، با جرأت، هیچ اشکالی ندارد، اما دور از هتک حرمت‌ها و اهانت‌ها و فحاشی و دشنام و این چیزها. همه هم در این زمینه مسئولند. این کار علاوه بر اینکه فضا را آشفته می‌کند و اعصاب آرام جامعه را به هم می‌ریزد- که امروز احتیاج به این آرامش هست- خدای متعال را هم از ما خشمگین می‌کند. من می‌خواهم این پیامی باشد به همه‌ی آن کسانی که یا حرف می‌زنند، یا می‌نویسند، چه در مطبوعات، چه در وبلاگ‌ها. همه‌ی اینها بدانند، کاری که می‌کنند، کار درستی نیست. مخالفت کردن، استدلال کردن، یک فکر سیاسی غلط یا یک فکر دینی غلط را محکوم کردن، یک حرف است، مبتلا شدن به این امر خلاف اخلاق و خلاف شرع و خلاف عقل سیاسی، یک حرف دیگر است؛ ما این دومی را به طور کامل و قاطع نفی می‌کنیم؛ نباید این کار انجام بگیرد. متأسفانه بعضی این کار را می‌کنند. من به خصوص به جوان‌ها توصیه می‌کنم. بعضی از این جوان‌ها بلاشک مردمان بااخلاص و مؤمن و خوبی هم هستند، اما خیال می‌کنند این وظیفه است؛ نه، من عرض می‌کنم این خلاف وظیفه است، عکس این وظیفه است.»

دشمن خوب می‌داند که «ام‌الفساد و اختاپوس» خواندن یکی از یاران پرسابقه انقلاب، یعنی ایجاد شک و تردید در باور مردم به نظام اسلامی و کسانی که با تحمل شکنجه و زندان و تبعید آن را به وجود آوردند و در دوران تثبیت، تداوم و تاکنون در عالی‌ترین مصادر امور هستند و پس از مسئولیت‌های فراوان در شورای انقلاب، مجلس شورای اسلامی، دفاع مقدس و ریاست جمهوری، برای چندمین دوره از سوی رهبری معظم انقلاب به عنوان رئیس عالی‌ترین مجمع مشورتی خویش و داوری انتخاب می‌شود.

مردم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و خانواده ایشان را می‌شناسند و می‌دانند پدر این خانواده سالها قبل از شروع علنی نهضت اسلامی، در عاشورای سال 1337 در همدان به خاطر انتقاد از مفاسد حکومت‌های سلطنتی، بازداشت و پس از آزادی از شهر اخراج شد و با شروع مبارزات، وقتی رژیم پهلوی می‌خواست عرصه را بر مراجع، علما و طلبه‌ها تنگ نمایند، جزو اولین سربازان طلبه‌ای!! بود که از قم به پادگان نظامی در تهران آورده شد و از همان زمان تا پیروزی انقلاب، زندگی ایشان در متواری بودن، شکنجه، بازداشت، زندان، ممنوعیت از منبر بود و حتی حکم اعدام ایشان (با استناد به اسناد ساواک) در بیدادگاه‌های پهلوی صادر و با دخالت علما و مراجع قم و نجف جلوگیری شد.

مادر این خانواده از دو سو، ریشه در دو خاندان اصیل و پرافتخار سادات مرعشی و مرحوم آیت‌الله سیدمحمدکاظم طباطبایی معروف به صاحب عروه‌الوثقی دارد و در تمام سالهای مبارزه، ضمن همراهی با شوهر، مسئولیت اداره فرزندان را در غیاب پدر داشت.

فرزند بزرگ این خانواده، فاطمه هاشمی است که علاوه بر تحمل رنج‌های دوران مبارزه، در اسناد ساواک (دوران مبارزه، جلد 2، صفحه 1020) از جمله افراد تحت مراقبت در مدرسه بود و پس از فراغت از تحصیل، مسئولیت اداره نهاد ارزشمند بنیاد بیماری‌های خاص را از سال 1375 تا امروز - آن هم بدون دریافت یک ریال حقوق- عاشقانه و مخلصانه به عهده گرفته و مطمئناً مردم و مخصوصاً کسانی که متأسفانه در خانواده خود بیمار خاص دارند، از برکات این نهاد مطلع هستند.

فرزند دوم خانواده محسن هاشمی است که به خاطر نیاز کشور به تخصص علمی‌اش در صنایع موشکی، تحصیل در مقطع دکترا را نیمه‌کاره رها کرد و به کشور آمد و در پایه‌گذاری این صنعت نقش به‌سزایی داشت و در دوران ریاست جمهوری پدر، رئیس دفتر بازرسی ویژه رئیس جمهور بود و پس از آن در مسئولیت مدیرعامل متروی تهران، مردم این شهر از خدمات ایشان اطلاع دارند.

فرزند سوم این خانواده فائزه، در یکی از بخش‌های غریب و مورد غفلت کشور، یعنی ورزش بانوان نقش سازنده‌ای داشت و در دوره پنجم با رأی قاطع مردم تهران، نماینده مجلس شورای اسلامی بود.

پس از دیپلم در دانشگاه الزهرا لیسانس گرفت و مقاطع عالی را در دانشگاه آزاد و خارج از کشور سپری کرد و پس از دفاع از رساله دکترای خویش در رشته حقوق بین‌الملل، به عنوان مدیر گروه حقوق در واحد پردیس دانشگاه آزاد اسلامی مشغول بود.

فرزند چهارم خانواده مهدی، پس از رسیدن به سن بلوغ تا پایان جنگ در جبهه‌ها و در خطوط مقدم بود که جانباز شیمیایی است و به تأیید پزشکان 9 درصد ریه‌اش سیاه است.

پس از جنگ با تأسیس شرکت دولتی صنایع دریایی، چندین تکنولوژی برتر را تقدیم کشور کرد. ساخت سکوهای عظیم حفاری در دریا، ساخت لوله‌های قطور و مهم نفت و بکارگیری آنها در کف دریا و آوردن تکنولوژی حساس حفاری‌های افقی چاه‌های نفت که علی‌رغم تحریم‌های شدید کشور، این شرکت هنوز در داخل و خارج طرح‌های مهمی در دست اجرا دارد و شروع ساخت اولین فاز گاز پارس‌جنوبی و پایه‌گذاری منطقه فوق‌العاده مهم عسلویه و راه‌اندازی مرکز بهینه‌سازی مصرف سوخت از جمله خدمات ارزشمند او به کشور است که تا قبل از آن، بی‌سابقه بود.

آخرین فرزند خانواده یاسر است که از نوجوانی به جبهه رفت و مدال جانبازی را به سینه خویش آویخت. پس از تحصیل ابتدا در جهاد سازندگی و پس از آن در دفتر پدر در مرکز تحقیقات استراتژیک مشغول شد و نقش اساسی در رونق صنایع جنبی لبنی کشور ایفا کرد.

این خانواده‌ای که ناطق مجلس آن را اختاپوس و مفسد می‌خواند، از سالها پیش که پدر به جرم همراهی امام و مردم محبوس بود، تفریحات روزهای تعطیل را در اطراف زندان‌های قزل‌قلعه، قصر و اوین می‌گذراندند.

خانواده‌ای که رئیس قوه قضائیه وقت در سال 1376 و پس از پایان 8 سال ریاست جمهوری پدر، اعلام می‌کند که نه تنها دارایی آنها زیاد نشده، بلکه کم هم شده است.

به این جمله امام راحل توجه و آن را با این تهمت مقایسه کنید که وقتی در سال 1360 دشمنان انقلاب تهمت‌های مالی به یاران صدیق نظام می‌زدند، در تیر ماه همان سال می‌فرمایند: «شایعه‌سازی می‌کنند که اجناس جنگ‌زده‌ها می‌رود توی جیب آقای بهشتی، آقای خامنه‌ای و آقای هاشمی.» (صحیفه امام، جلد 15، صفحه 23)

خانواده‌ای که مقام معظم رهبری پدر خانواده را با صفات «متدیّن، متعبد، جزو صلحای زمان، عالمی متفکر، سیاست‌مداری هوشمند، فقیهی زمان‌شناس، مجاهدی خستگی‌نشناس و برادری مهربان برای ضعیفان» (پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، آرشیو بیانات) به جامعه معرفی می‌کند، اما یک نماینده که ادعای ولایت‌مداری دارد، کلماتی می‌گوید که کاش سهواً و از روی احساسات بوده‌ باشد، اما در مصاحبه‌های متوالی پس از نطق می‌گوید: «هیچ کجای نطق را توهین‌آمیز نمی‌دانم» و حتی این توهین و تهمت‌ها را «واقعیت‌هایی می‌داند که آنها را کنار هم جمع کرده و صریح گفته!!»

در پایان ذکر این نکته ضروری است که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و خانواده ایشان این توهین و تهمت را هم در کنار دیگر تهمت‌های از اول انقلاب اسلامی تاکنون می‌گذارند و با یادآوری این جمله امام که فرموده بودند: «احتمال قوی می‌دهم پس از من برای انتقام‌جویی از من به بعضی از نزدیکانم و دوستانم تهمت‌هایی که من آنها را ناروا می‌دانم، بزنند و به آتشی که باید مرا بسوزانند، آنان را بسوزانند و احیاناً به صورت دفاع از من، انتقام مرا از آنها بگیرند.» (پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه) به ارواح منور آن پیر فرزانه و همه شهدای راه انقلاب اسلامی سلام و درود می‌فرستند و می‌گویند: «سر خمّ می‌ سلامت شکند اگر سبویی»

ضمن تشکر از مردم عزیز ایران، نخبگان و نویسندگان جامعه که پس از نطق با تماس‌های مکرر تلفنی و نوشتن مقالات متعدد، به محکومیت این توهین و تهمت پرداختند و همچنین سپاس ویژه از اعضای هیأت رئیسه و شما نمایندگان محترم که فرصت این پاسخگویی را فراهم کردید، بر حقانیت نظام اسلامی و انشاءالله دوام آن تا ظهور حضرت حجت(عج) تأکید داریم و می‌گوییم:

سنگ بد گوهر اگر کاسه زرّین بشکست

ارزش سنگ نیفزاید و زر کم نشود.

خانواده آیت‌الله هاشمی رفسنجانی

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: