دولت در هدفمندی به دنبال مقصر است/ سیستم بودجه نویسی در ایران مشکلات اساسی دارد

با اجرای قانون هدفمندسازی یارانه‌ها نه‌تنها وضعیت اقتصاد بهبود پیدا نکرد، بلکه عقب افتادیم. قبلا بنزین را 400 می‌فروختیم و بنزین منطقه‌ای یک هزار تومان بود، اما اکنون بنزین را 700 تومان می‌فروشیم و در مقابل بنزین جهانی بالای دو هزار تومان رسیده و این به معنای پرداخت یارانه بیشتر برای واردات است؛ در حالی که هزینه مردم را هم افزایش داده‌ایم. بنابراین در هدفمند کردن یارانه‌ها یک گام به عقب رفتیم.

کد خبر : 237884
سرویس اقتصادی «فردا»: موضوعات اقتصادی در شش ماهه پایانی دولت دهم بسیار حساس شده و از آن طرف، غرب هم به دنبال تشدید تحریم‌های بانکی- نفتی بر علیه ایران است. بنابراین مساله کسری بودجه در سال 92 چالش بسیار بزرگی خواهد بود و به گفته نمایندگان مجلس، چالش‌ها زمانی بیشتر می‌شود که دولت بودجه دولت آینده را در سال‌جاری پیش‌خور کرده است. آنچه می خوانید گفتگوی «اقتصاد پرس» با موسی‌الرضا ثروتی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در خصوص این موارد است.

در حال حاضر مساله بودجه‌ریزی در سال 92 به یکی از مهم‌ترین چالش‌های اقتصادی روز بدل شده است. آیا در بودجه سال آینده کاهش وابستگی به نفت را شاهد خواهیم بود؟

حدود 20 سال است که شعار کاهش وابستگی به نفت توسط دولت‌های مختلف مطرح می‌شود، اما هر دولت تنها این مساله را در حد ادعا قرار داده است و هیچ یک به صورت واقعی به آن عمل نکرده‌اند.

واقعیت این است که هر ساله حجم بودجه به اندازه غیرقابل باوری رشد می‌کند و در مقابل استفاده از منابع نفتی رشد کمتری را تجربه می‌کند. در نتیجه میزان استفاده از دلارهای نفتی افزایش یافته، اما نسبت به رشد کل بودجه، رشد کمتری دارد و دولت‌هایی مانند دولت دهم این مساله را کاهش وابستگی به نفت می‌دانند.

هم‌اکنون تحریم سبب خیر شده و کاهش وابستگی به نفت به اجبار اتفاق افتاده است. پس این فرصت باید در بودجه 92 مغتنم شمرده شود. آنچه در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس مطرح است، استفاده از درآمد یک میلیون تا یک میلیون و 500 هزار بشکه نفت در روز در بودجه است؛ در حالی که سال گذشته بودجه بر اساس دو میلیون و 200 هزار بشکه در روز تبیین شد. این گام اول در کاهش وابستگی به نفت است؛ البته با تشکیل صندوق توسعه ملی بخشی از منابع نفت بلوکه شد تا همه این منابع نفتی مصرف نشود.

این کاهش وابستگی در بخش بودجه عمرانی است یا بودجه جاری؟

سیستم بودجه ریزی در ایران یک مشکل اساسی دارد و آن حجم بالای بودجه جاری است. در حال حاضر 75 درصد بودجه جاری و 25 درصد آن برای بخش عمرانی است؛ در حالی که باید برعکس باشد. دولت در حال حاضر هزاران ساختمان و میلیاردها تومان ماشین‌آلات در اختیار دارد که همه اینها هزینه نگهداری و بازسازی دارند؛ در حالی که با فروش آنها می‌توان کسری بودجه دولت را تامین کرد.

در آخرین گزارشی که درباره هشت ماه ابتدای امسال منتشر شده، دولت 109 درصد بودجه جاری خود مصرف کرده است. این به معنای کسری بودجه شدید دولت در بخش بودجه جاری است و نتیجه آن کاهش بودجه عمرانی است. در حال حاضر این مساله به وقوع پیوسته و دولت در هشت ماه ابتدای امسال 16 درصد کل بودجه عمرانی را هزینه کرده است. اما تاکنون سابقه نداشته که بودجه عمرانی در هشت ماه تنها 16 درصد تخصیص یابد.

سال 92 کسری بودجه به چه مسایلی مربوط است؟

اولین مساله کاهش فروش نفت ایران است که با افزایش نرخ دلار تا حدودی جبران می‌شود. اما یکی از مهم‌ترین مسایل، پیش‌خور شدن بودجه سال آتی توسط دولت است. دولت بودجه دولت‌های بعدی را از طریق فروش وام و اوراق مشارکت در چند سال گذشته پیش‌خور کرده و حجم بالایی بدهی برای دولت آتی باقی گذاشته که باید در سال 92 پرداخت شود. قرض و بدهی‌هایی که نزد بانک مرکزی است، سبب شده تا بودجه دولت بعدی پیش‌خور شود.

برای افزایش درآمد دولت در بودجه چه باید کرد؟

قبلا در این رابطه تلاش‌هایی شده است، اما دولت به نوعی در این راه سنگ‌اندازی کرد. برای مثال، در بخش فرار مالیاتی حدود چند هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی داشتیم که در مجلس تلاش کردیم کسانی که بدهی سنگین مالیاتی دارند، سفر خارجی نروند، اما همین بند توسط دولت حذف شد. این به چه معنا است؟ در مجلس مطرح شد که از طریق سامانه املاک مشخص کنند هر کس که ملک فراوان دارد و سرمایه خود را به چرخه تولید نمی‌دهد، باید مالیاتش را بپردازد. این طرح نیز با کارشکنی سازمان امور مالیاتی اجرایی نشد.

تنها راه جبران کسری فروش نفت، افزایش درآمد مالیاتی است، اما این درآمد باید از راه معقول باشد؛ نه اینکه تولیدکننده را در فشار بگذاریم که مالیات بیشری بدهد. با این روش همین کارخانه‌های باقی مانده نیز تعطیل می‌شوند.

در بحث یارانه‌ها با چه مشکلاتی روبه‌رو هستیم؟

در خصوص اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها مجلس یک برنامه با شیب کم طی 5 سال برنامه‌ریزی کرده بود، اما دولت راه خودش را رفت و اکنون که به شکست رسیده، به دنبال ایجاد مقصر است. متاسفانه اکنون به روزهای ابتدایی اجرای طرح رسیده‌ایم؛ در حالی که انتظار می‌رفت ما در سال 92 بیش از نیمی از راه هدفمند کردن یارانه‌ها را رفته باشیم.

در بحث یارانه‌ها دولت چون اطلاعات نداشت، به همه یارانه داد. واقعا سوال این است چرا یک سامانه جامع اطلاعات نداریم که بتواند تمامی اطلاعات افراد را جمع‌آوری و برای برنامه‌ریزی‌های کلان کشوری مورد استفاده قرار بدهد؟ این سامانه اگر وجود داشت، اکنون تنها پنج دهک یارانه می‌گرفتند؛ نه اینکه فقیر و غنی همه یارانه دریافت کنند.

با اجرای قانون هدفمندسازی یارانه‌ها نه‌تنها وضعیت اقتصاد بهبود پیدا نکرد، بلکه عقب افتادیم. قبلا بنزین را 400 می‌فروختیم و بنزین منطقه‌ای یک هزار تومان بود، اما اکنون بنزین را 700 تومان می‌فروشیم و در مقابل بنزین جهانی بالای دو هزار تومان رسیده و این به معنای پرداخت یارانه بیشتر برای واردات است؛ در حالی که هزینه مردم را هم افزایش داده‌ایم. بنابراین در هدفمند کردن یارانه‌ها یک گام به عقب رفتیم.

بازار ارز این روزها به ثبات نسبی رسیده است، آیا در این بازار عملکرد دولت را موفق می‌بینید؟

نرخ ارز هم‌اکنون افزایش یافته است، اما باید پیش از این توسط دولت اجازه رشد آن صادر می‌شد، زیرا ما قیمت ارز را مصنوعی تعیین می‌کردیم. این یعنی فشردن فنر قیمتی و نتیجه آن جهش یک‌باره قیمت است. در مساله ارز باید ابتدا ببینیم چه کسی عامل بروز این مشکل است، بعد به فکر تشویق حل‌کننده مشکل باشیم. اینکه دولت خود مشکلی را ایجاد کند و سپس برای رفع آن تلاش کند، دستاوردی برای دولت به شمار نمی‌آید.

باید اقتصاد کشور را آزاد و رقابتی کنیم. برخی کشورها آرد ایران را حاضر هستند تا 2 دلار بخرند، یعنی به ارز مبادلاتی می‌شود پنج هزار تومان؛ ولی ما 450 تومان بابت گندم به کشاورز می‌دهیم. چرا نمی‌توانیم وارد بحث رقابت شویم؟ چون بحث ارز مدیریت صحیح نشد.

در آمریکا به 40 میلیون نفر ماهانه به پول ما 400 هزار تومان یارانه می‌دهند. اما کمیته امداد به معلولان ایران 20 تا 30 هزار تومان می‌دهد، در مقابل ارز یارانه‌ای ما هزینه واردات کالاهای غیرضروری مانند خودروی لوکس می‌شود.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: