اظهارات رسایی فرافکنی و خلاف واقع است/ این سخنان با ادعای ولایتمداری تناقض دارد
قوه قضاییه با توجه به تکلیف مقرر در بند 4 اصل 156 قانون اساسی، عزم جدی بر رسیدگی به کلیهی پروندهها از جمله این پرونده را دارد و اتخاذ تصمیم نهایی در مرحلهی دادسرا که زمینهی صدور کیفرخواست را فراهم میسازد، در مدتی کمتر از سه ماه برای پروندهای با این حجم، موید این عزم جدی است. تاکید می شود دادستانی تهران با عنایت به مجرمانه بودن برخی اظهارات آقای رسایی، مراتب را جهت رسیدگی به دادستان محترم ویژه روحانیت اعلام کرده است.
کد خبر :
237460
سرویس سیاسی«فردا»: در پی اظهارات حمید رسایی نمایندهی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در خصوص مهدی هاشمی، دادستانی تهران بیانیهای صادر کرد. متن این بیانیه به شرح ذیل است: آقای حمید رسایی، نمایندهی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی که در نطق پیش از دستور روز سهشنبه 28/9/1391 در صحن علنی مجلس، دربارهی عملکرد قوه قضائیه در پروندهی اتهامی مهدی هاشمی مطالبی بیان نموده که برخی از آنها به شرح زیر خلاف واقع و کذب میباشد: 1- اظهارات آقای رسایی مبنی بر این که: « متاسفانه ... آقازاده مفسد همواره از مصونیت آهنین برخوردار بوده»، کذب محض است و رسیدگی به پروندهی مهدی هاشمی, نشان دهندهی عدم مصونیت نامبرده در مقابل دستگاه قضایی است و به علاوه از منظر افراد بصیر، نفس رسیدگی به این پرونده، دلیل روشنی بر استقلال دستگاه قضایی است. 2- ادعای مشارالیه مبنی بر این که :« آقازادهی فراری به محض ورود (به کشور) به جای زندان به منزل پدر میرود و در همان شب تمام آموزشهای لازم را از وکلای اجیر شده میبیند»؛ اگر حمل بر صحت شود، نشان میدهد که ایشان در این مورد خاص از واقعیت امر مطلع نبوده و این گونه سخن گفتن، مسلماٌ با ادعای
ولایتمداری وی مطابقت ندارد. 3- بخش دیگر اظهارات وی مبنی بر: « مهدی هاشمی ... با بهانهی بیماری قلبی، خود را به بیمارستان میرساند ...» نیز کذب است؛ زیرا بازپرس طبق مقررات مکلف است در صورت اعلام بیماری زندانی، دستور اقدامات لازم پزشکی را بنا بر تشخیص پزشکان متخصص صادر میکند. در مورد این متهم نیز پس از اظهار بیماری وی و اخذ نظر پنج پزشک متخصص که یکی از آنها نمایندهی پزشکی قانونی بوده است, بستری شدن در بیمارستان و درمان وی به تجویز پزشکان و دستور بازپرس صورت گرفته است. لازم به ذکر است عدم اقدام بازپرس در این خصوص، چنانچه منتهی به وقوع حادثهای میشد، مسؤولیت بازپرس و دستگاه قضایی را در پی داشت. لذا اظهارات آقای رسایی در این مورد ناشی از عدم اشراف وی به مقررات قانونی است. 4-ادعای آقای رسایی مبنی بر نامناسب بودن مبلغ وثیقهی صادره نیز بر خلاف واقع است؛ زیرا بازپرس با رعایت مادهی 134 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری، با توجه به اهمیت جرایم، خسارات ناشی از آن و دلایل اتهامی، نوع قرار و مبلغ آن را تعیین نموده است. توجه به این نکته لازم است که دادسرای عمومی و انقلاب تهران در ابتدای
دستگیری مهدی هاشمی، با توجه به اتهامات و تکلیف قانونی به صدور قرار بازداشت موقت به لحاظ یکی از اتهامات (که در حال حاضر به جهت عدم محکومیت قطعی و ممنوعیت مندرج در تبصرهی 1 مادهی 188 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری، اعلام آن ممکن نیست)، برای نامبرده قرار بازداشت موقت صادر نمود. 5-این ادعا که: «متهم از طریق تلفن با مشاور عالیاش در ارتباط بوده و رهنمود میگرفت و کار به شورای امنیت کشیده شد» نیز بر خلاف واقع است و به فرمودهی قرآن کریم از ایشان انتظار میرود از «آنچه بدان علم ندارند » سخن نگویند و نشر اکاذیب ننمایند. شایان ذکر است: اولاً، جلسهی مذکور در دبیرخانهی شورای عالی امنیت ملی برگزار شده است، نه در شورای امنیت؛ ثانیاً، جلسه صرفاً جهت ایجاد هماهنگی بین نهادهای امنیتی و اطلاعاتی بوده است؛ ثالثاً, دبیرخانه دخالتی در تحقیقات قضایی نداشته است؛ زیرا این امر با استقلال دستگاه قضایی منافات دارد. 6-اظهار نامبرده مبنی بر این که: « متهم به طور دائم از تلفن و امکان برقراری ارتباط با بیرون از زندان برخوردار بوده» نیز خلاف واقع است. نامبرده با اجازهی بازپرس از این امتیاز استفاده
کرده است. به علاوه بیش از هشتاد روز بازداشت موید عزم جدی قوه قضاییه در رسیدگی به پرونده مطابق مقررات است. 7-ادعای نامبرده مبنی براین که: « بر اساس اطلاعات موثق هنوز در پرونده، تحقیقات به اتمام نرسیده »نیز خلاف واقع، بدون وجه و کذب است و باید از ایشان سوال کرد چگونه از پروندهای که در جریان تحقیقات است و مفاد آن محرمانه است، مطلع شده است. همچنین باید به موثق بودن فرد یا مرجعی که به وی اطلاع رسانی میکند تردید نمود. اگرچه دادستانی تهران در حال حاضر به لحاظ ممنوعیت قانونی، امکان اعلام اتهامات را ندارد، اما برخلاف اظهارات آقای رسایی، تحقیقات پرونده نسبت به اکثر اتهامات متهم پایان یافته است. 8-در پاسخ به این سوال که: «آیا قوه قضاییه به اظهارات متهم که در روزهای اخیر در فضای مجازی منتشر شده، پاسخ داده و آیا تحقیقات در اینباره انجام شده؟» نیز باید گفت قوه قضاییه وظیفهی رسیدگی به اتهامات را داشته و پاسخگویی به اظهارات متهم یا دیگر افراد، در مواردی موردنظر مرجع قضایی قرار میگیرد که تنویر افکار عمومی ضرورت داشته باشد یا اظهارات مربوطه، مصداق عنوان مجرمانهای داشته باشد که به لحاظ جنبهی عمومی، تعقیب را ضرورت
دهد. در خصوص انجام تحقیقات نیز همچنان که بیان شد، روند تحقیقات نسبت به تعداد زیادی از اتهامات متهم به پایان رسیده است؛ قرار نهایی صادره از ناحیهی بازپرس، مورد موافقت مرجع اظهارنظر قرار گرفته و در جریان صدور کیفرخواست میباشد وجای تاسف دارد که آقای رسایی، اظهارات وکیل متهم که به هیچ وجه در تحقیقات نقش نداشته است را دلیل تخطئهی قوه قضاییه قرار داده است. 9-اظهارات نامبرده نیز که پرسیده است: «ریاست دستگاه قضایی به سازمانهای تحت امرش دستور داده تا مدارکی را که در اختیار دارد را به مراجع ذیصلاح ارائه دهند» القا کنندهی نوعی تردید در دسترسی به اسناد موجود و مرتبط با متهم میباشد، خلاف واقع است. حسب دستور رییس محترم قوه قضاییه، دادستان تهران از سازمان بازرسی کل کشور و نهادهای امنیتی درخواست نموده بود که گزارشات و مستندات مربوط به متهم را ارائه دهند. حال چگونه نماینده محترم بی دلیل و بی اطلاع از واقعیت امر فرافکنی میکند و تردیدهای خلاف واقع القاء مینماید. 10-در خصوص تغییر اتهامات و منحصر نمودن موارد اتهامی به ابعاد سیاسی هم باید گفت که تحقیقات صورت گرفته و قرار مجرمیت صادره توسط بازپرس، شامل اتهامات مختلف
است و هیچ انحصاری به یک اتهام ندارد. 11- قوه قضاییه با توجه به تکلیف مقرر در بند 4 اصل 156 قانون اساسی، عزم جدی بر رسیدگی به کلیهی پروندهها از جمله این پرونده را دارد و اتخاذ تصمیم نهایی در مرحلهی دادسرا که زمینهی صدور کیفرخواست را فراهم میسازد، در مدتی کمتر از سه ماه برای پروندهای با این حجم، موید این عزم جدی است. در پایان تاکید می شود دادستانی تهران با عنایت به مجرمانه بودن برخی اظهارات آقای رسایی، مراتب را جهت رسیدگی به دادستان محترم ویژه روحانیت اعلام کرده است.