جلادهایی که در سوریه انقلاب کرده اند!/ ائتلاف امریکا، اسرائیل و سلفی‌ها بر علیه بشریت

هدف طرفدارهای اسد هستند، آن‌ها را به خشن‌ترین شکل ممکن به قتل می‌رسانند. «جلاد» به اشپیگل می‌گوید زنان و کودکان هم استثنا نیستند. روزنامه‌نگاران مستقل جان خود را به‌خطر می‌اندازند و در سوریه گزارش‌هایی مستند از جنایت‌های جنگی علیه بشریت این گروه‌های اپوزیسون جمع کرده‌اند. امریکا این قاتل‌ها را پیدا می‌کند، بودجه در اختیارشان قرار می‌دهد، آن‌ها را مسلح می‌کند، آن‌ها را آموزش می‌دهد و هدایت می‌کند. اوباما حالا آن‌ها را دولت سوریه خطاب می‌کند.

کد خبر : 237359
سرویس بین الملل«فردا»: «سیاست کهن امریکا وضعیت دائمی جنگ است. امریکا تنها کشور جهان است که هر سال در تاریخ جنگی جدید در خارج از کشور یا جنگی داخل مرزهای خود به راه انداخته است. هم‌اکنون جنگ‌افروزی‌هایی چندگانه در سیاست این کشور دنبال می‌شوند. اوباما خود برنامه‌های بیشتری ریخته است. او نیز یک جنایتکار جنگی با پرونده‌ای چندین برابر قطورتر از دیگران است. اوباما قوانین پایه‌ای انسان و حقوق بشری را زیر پا گذشته است. او قوانین حقوقی و ارزش‌های دموکراتیک را به سخره می‌گیرد. او را باید به زندان انداخت.» اینها توصیفات یک رسانه غربی درباره اوباما است . گلوبال ریسرچ دری مستدل به ناآرامی های امروز سوریه پرداخته است و در عین حال گریزی به نقش ائتلاف مطلب شوم امریکا و اسرائیل و سلفی ها در این خصوص انداخته است.
**************

اوباما درحقیقت در خدمت ثروت، قدرت و امتیازات است. او برخلاف مسیر صلح، برابری، عدالت و نیازهای پایه‌ای انسان حرکت می‌کند. او و جورج بوش، امریکا را تبدیل به یک وضعیت دائمی پلیسی کرده‌اند. حالا دوران جدید حکومت اوباما شروع شده است و جنگی جدید طرح‌ریزی می‌شود. نیویورک تایمز تیتز می‌زند: «امریکا شورشی‌های سوری را به‌ رسمیت می‌شناسد.» واشنگتن پست تیتر می‌زند: «دولت اوباما رسماً گروه اپوزیسون سوریه را به‌ رسمیت شناخت.» وال استریت ژورنال می‌گوید: «امریکا گروه اصلی شورشی سوریه را رسماً قبول کرد.»

تیترهای اصلی دیگر و همگی تقریباً حرفی مشابه می‌زنند. هیچ‌کدام از قوانین بین‌المللی، قوانین دولتی امریکا یا قانون اساسی امریکا،‌ اجازه‌ی چنین تصمیمی را به دولت اوباما نمی‌دهند. این گزارش‌های خبری، بیشتر از آنچه که باید حقایق را نادیده می‌انگارند.

واشنگتن در این تصمیم خود گروه اپوزیسون ترورویست را به‌رسمیت شناخته است، آن هم در نقش «نماینده‌ی قانونی مردم سوریه». اگر گروهی غیرقانونی باشد، نمی‌تواند خود را نماینده‌ی قانونی مردم معرفی کند.

این گروه شامل بر گروهک‌های مرگ و ترور است. آن‌ها از کشورهای دیگر وارد سوریه شده‌اند. آن‌ها هر روز جنایت مرتکب می‌شوند و خود جنایتکارهای جنگی هستند. اخلاقیات ورشکسته‌ی امریکایی از آن‌ها حمایت می‌کند. کارهای آن‌ها، به رزومه‌ی جنایت‌های اوباما می‌افزاید.

دیده‌بان حقوق بشر همین گروه را متهم به قتل، اعدام‌های فصلی، آدم‌دزدی، شکنجه، گروگان‌گیری و دیگر جنایت‌ها کرده است. این جنایت‌ها شامل می‌شود بر گردن زدن انسان‌ها، قتل‌عام زندانی‌ها، کشتار زنان و کودکان و تیراندازی به نوزادان در خواب فرو رفته. هدف خانواده‌های وفادار به بشار اسد هستند.

مجله‌ی آلمانی اشپیگل تیتر می‌زند «تیپِ سوزاندن خانه» و یک «مزدور جلاد» می‌گوید او و همرزمان‌اش «به نام انقلاب سوریه آدم می‌کشیم. البته ما شکنجه را به تیب بازجویی واگذار می‌کنیم...» این جلاد می‌گوید: «آن‌ها کارهای زشتی می‌کنند.» هرچند توضیح می‌دهد خودش «گلوی چهار مرد را بریده‌ام.» او چندین بار هم مردم را به رگبار بسته است.

جنگ‌گویان حمص «هر روزه می‌کشند.» این شامل بر گردش روزانه در سطح کشور است. هدف طرفدارهای اسد هستند، آن‌ها را به خشن‌ترین شکل ممکن به قتل می‌رسانند. «جلاد» به اشپیگل می‌گوید زنان و کودکان هم استثنا نیستند.

روزنامه‌نگاران مستقل جان خود را به‌خطر می‌اندازند و در سوریه گزارش‌هایی مستند از جنایت‌های جنگی علیه بشریت این گروه‌های اپوزیسون جمع کرده‌اند. امریکا این قاتل‌ها را پیدا می‌کند، بودجه در اختیارشان قرار می‌دهد، آن‌ها را مسلح می‌کند، آن‌ها را آموزش می‌دهد و هدایت می‌کند. اوباما حالا آن‌ها را دولت سوریه خطاب می‌کند.

وی می‌گوید: «ما به این تصمیم رسیده‌ایم که گروه اپوزیسون سوریه هم‌اکنون به یکپارچگی کافی رسیده است، می‌تواند بیانگر و نماینده‌ی مردم سوریه باشد، در نتیجه ما آن‌ها را نماینده‌ی قانونی مردم سوریه در مخالفت با رژیم اسد می‌شناسیم.»بیان چنین کلمات بی‌باکانه‌ای از دهان هر کسی، شوک‌آور است، چه برسد به اینکه قدرتمندترین مرد جهان نیز باشی.

در 11 نوامبر 2012، شورای ملی انقلابیون و گروه‌های اپوزیسون سوریه در دوحه، پایتخت کشور قطر، شکل گرفت. روسیه در 11 دسامبر از قبول این شورا سر باز زد. وزیر امور خارجه سرگئی لاواروف گفت: «امریکا با قبول این شورا به‌عنوان نماینده‌ی قانونی مردم سوریه توافق ماه ژوئن در ژنو را زیر پا گذاشت. این اقدامی غیرمنتظره بود.»متن توافق‌نامه‌ی ژنو می‌گوید «موافقت می‌کنیم تا هدایت و اصول مرتبط به تغییرات در حکوت سیاسی در ملاقات با نمایندگان قانونی مردم سوریه انجام بگیرد.» این حرف برابر تمامی قوانین بین‌المللی است. این توافق‌نامه می‌خواهد «رهبران مختلف گروه‌های سیاسی سوریه، از خون‌ریزی و خشونت بیشتر خودداری کرده و به‌سمت امنیت، ثبات و آرامش گام بردارند.»

این توافق می‌گوید پایان درگیری‌ها وابسته به تشکیل «یک بدنه‌ی دولت موقت است» با «قدرت اجرایی کامل. این دولت می‌بایست با اعضای دولت فعلی در کنار اپوزیسون و دیگر گروه‌ها شکل بگیرد و باید براساس وزنه‌ی منطق پیش برود.»

تنها مردم سوریه می‌بایست «برای آینده‌ی کشور تصمیم بگیرند.» تمامی گروه‌ها و بخش‌های مختلف جامعه می‌باست بتوانند «در یک گفت‌وگوی ملی شرکت داشته باشند.» نتایج کار این دولت می‌بایست «مورد قبول اکثریت مطلق مردم واقع بشود.»

طبق توافق ژنو تمامی طرف‌ها می‌بایست در این روند حضور داشته باشند. از گروه‌های آسیب‌پذیر باید حمایت بشود. موارد مرتبط به انسان‌دوستی باید همیشه مدِ نظر باشد. نظم باید دوباره بر پا بشود. تلاش‌ها باید برابر «ثبات ملی» انجام بگیرند. سوری‌ها باید «به یک توافق سیاسی دست پیدا بکنند.» باید به «ثبات، استقلال، وحدت و قومیت‌گرایی مردم سوریه احترام گذاشته شود.»

یعنی درگیری‌ها می‌بایست با گفت‌وگو و مذاکره‌ی آرام به نتایج مثبت برسند.

حالا واشنگتن، عضو کلیدی ناتو و همراهان منطقه‌ای این کشور، این توافق‌نامه را کنار گذاشته‌اند. جنگ در سوریه ادامه پیدا کرده است. از کنترل خارج شده است. امریکا باید تمام مسئولیت این روند را قبول کند. برنامه‌هایی دراز مدت برای کنار زدن دولت اسد توسط امریکا چیده و اجرا شده‌اند. حالا امریکا گروه‌های مرگ را به عنوان نماینده‌های قانونی مردم سوریه معرفی می‌کند.

یک گزارش می‌گوید در یک دهکده 200 طرفدار دولت اسد قتل‌عام شده‌اند. این قتل‌عام‌ها روزمره اتفاق می‌افتند. اسد جنایت‌های گروهک‌های مرگ امریکا را محکوم می‌کند. اوباما حالا سلاح‌های بیشتری در اختیار این گروه‌ها قرار می‌دهد تا آمار مرگ‌ها بیشتر هم بشود.

وضعیت برای فلسطینی‌ها هم بهتر از این نیست. اسرائیل دهه‌هاست آن‌ها را در وضعیت جنگی نگه داشته است. جنایات روزمره‌ی جنگی تکرار می‌شوند، علیه بشریت تکرار می‌شوند، و نسل‌کشی با روندی آرام و کند، دنبال می‌شود.

گزارش‌ها آشکارا خشم علیه مردم در سرزمین اشغال شده را نشان می‌دهد. کشورهای جهان می‌توانند از این مردم حمایت کنند. اما اسرائیل روزمره و آزادانه، جنایت علیه این مردم مرتکب می‌شود. عجیب است فلسطینی‌ها این چنین طولانی‌مدت این روند را تحمل کرده‌اند.

بعد از هشت روز بمباران تروریستی غزه، اسرائیل شرایط صلح موقت را قبول می‌کند. هرچند عملاً به این شرایط توجه‌ای نشان نمی‌دهد. در 6 دسامبر، فلسطینی‌ها در منطقه‌ی حائل همچنان در معرض تیراندازی اسرائیلی‌ها قرار دارند. سربازهای اسرائیلی آزادانه تیراندازی می‌کنند، بازداشت می‌کنند و شهروندان غیرمسلح فلسطینی را آزار می‌دهند. کودکان از اهداف اصلی این سربازها هستند. زنان هم همین‌طور، کشاورزها و ماهی‌گیرها هم همین‌طور.

سربازهای اسرائیلی حتی به اعتراض‌های صلح‌بار و آرام معترضین فلسطینی نیز با اسلحه و خشونت برخورد می‌کنند. آن‌ها از گاز اشک‌آور، گلوله‌های پلاستیکی، بمب‌های گاز، باطوم‌های برقی و دیگر اسلحه‌ها علیه مردان، زنان و کودکان استفاده می‌کنند. مرگ، زخمی شدن و بازداشت، هر روز اتفاق می‌افتد.

بین 17 سپتامبر تا 13 اکتبر سال 2012، 2011 زندانی فلسطینی دست به اعتصاب غذا زدند و به شرایط زندان‌ها اعتراض داشتند. اسرائیل اغلب اجازه‌ی دیدار زندانی‌ها با وکیل را نمی‌دهد. تقریباً اکثر زندانی‌ها با دلایل سیاسی بازداشت شده‌اند. جرم آن‌ها درخواست زندگی آزادانه بر زمین خودشان در کشور خودشان بوده است. اسرائیل تمامی این حقوق فلسطینی‌ها را نقض می‌کند.

تمامی این موارد نشان دهنده‌ی جنگ طولانی علیه بشریت است.وضعیت فاشیستی و پلیسی در تمامی کشورها به یک شکل عمل می‌کند: ویرانگر.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: