القاعده وآمریکادرسوریه یک هدف دودیدگاه
دربخش اول این گزارش که دیروز روز خروجی فارس قرار گرفت به گوشهای از فعالیت این گروه در سوریه اشاره شد. در بخش دوم نیز نگاهی داریم به فعالیت این گروه در دمشق.
فارس: القاعده درحالی به فعالیت خود در سوریه ادامه میدهد و بر دامنه فعالیتهای خود در این کشور میافزاید که داعیه تشکیل اماراتی اسلامی در سوریه را دارد و این در تعارضی آشکار با اهداف غرب در این کشور است. هنگامیکه بحران سوریه آغاز شد، کمتر کسی تصور می کرد که این بحران موجب شود، سوریه به جولانگاه سازمان تروریستی القاعده تبدیل شود. مطلب « جهادیها در سوریه ... سیاست قتل و تخریب» نگاهی به حضور سازمان القاعده در سوریه دارد و در تبیین آنچه گفته شده، تلاش شده است تا از شاهدان عینی، نقل قولهای رسانههای غربی و اعضای خود این سازمان که در سوریه در مبارزه با نظام دمشق هستند استفاده شود. دربخش اول این گزارش که دیروز روز خروجی فارس قرار گرفت به گوشهای از فعالیت این گروه در سوریه اشاره شد. در بخش دوم نیز نگاهی داریم به فعالیت این گروه در دمشق. صبغه دینی پر رنگ پناهجویان سوری میگویند: بسیاری از مبارزان هم اکنون از طریق مرزهای ترکیه وارد سوریه میشوند. اما اکثرشان به سرعت خاک سوریه را ترک میکنند و حتی آنهایی هم که باقی میمانند نزدیک مرزها مستقر میشوند. این قضیه در مناطق مرزی نزدیک به عراق نیز صادق است. صدها نفر از سوریهای مقیم استان «دیرالزور» شروع مبارزه را در سال 2003 در عراق آغاز کردند، اما دستگاههای اطلاعاتی غربی و عربی اعتقاد دارند، آنچه که هم اکنون در سوریه رخ میدهد، حرکت معکوس نسبت به قبل است. برخی مدعی هستند، حکومت در عراق که اکثر آن را شیعیان تشکیل میدهند، اعتقاد دارد که سنیهای ساکن مناطق مرزی از دشمنان این حکومت تلقی میشوند و چنین نظریهای در قبال القاعده نیز مصداقیت دارد. زیرا اهل سنت و القاعده خواهان تشکیل خلافتی هستند که سنیها را در سوریه و عراق به وحدت برساند. براین اساس آنها میگویند که حتی بدون وجود القاعده و عوامل خارجی ناآرامیها و بحران در سوریه به طور روز افزون صبغه دینی و مذهبی به خود میگیرد. به اعتقاد آنها این امر تنها به اقدامات معارضان باز نمیگردد، بلکه نظام حاکم در سوریه نیز به دلیل گرایش به علویان و استفاده از آنها برای مهار معارضان موجب تعمیق اختلافات بین دو جریان علوی و سنی میشود و این امر حس انتقامجویی در طرف مقابل را بیدار میکند. حتی گروههای وابسته به ارتش آزاد که دارای هیچگونه صبغه دینی نیستند، هم اکنون دارای نیروهایی هستند که اسامی همچون «انصار الاسلام» بر خود نهادهاند که نام یکی از سازمان جهادی تروریستی طی جنگ داخلی عراق بود. «عامر ناصر» از اهالی حلب که هم اکنون در آلمان تحصیل میکند و سخنگوی شبکهای از فعالان معارض سوری است، میگوید: «ما بارها از غرب درخواست کمک کردیم و در این خصوص هشدار دادیم که در صورت عدم دستیابی به کمکها افراد و طرفهای دیگری ظاهر میشوند که ما خواهان آنها نستیم و آنها نیازهای مالی ما را تامین خواهند کرد». القاعده پیش از بحران سوریه نیز در آن حضور داشت در ابتدا قضاوت درباره میزان واقعی حضور القاعده در جنگ داخلی سوریه دشوار بود، اما از پایان دسامبر 2011 که تعدادی انفجار قوی در دمشق، حلب و سایر شهرها به وقوع پیوست و در پی آن تلویزیون رسمی سوریه سازمان القاعده را به این اقدامات محکوم کرد، حضور این سازمان در سوریه احساس شد، اگرچه مخالفان هرگونه دست داشتن گروههای تروریستی در این حمله را رد و اعلام کردند: خود نظام سوریه عامل این انفجارها بوده است. اما در 23 ژانویه 2012 «جبهه النصره» یا جماعت «جبهه یاری اهل شام» که هم اکنون به طور رسمی شاخه القاعده در سوریه به شمار میآید، اما در آن زمان یک گروه جهادی غیرمعروف بود، مسئولیت بسیاری از حملات انتحاری را بر عهده گرفت. در 11 فوریه «ایمن الظواهری»، از سرکردگان معروف القاعده و جانشین «اسامه بن لادن» معارضان مسلح سوری را مورد تمجید قرار داد و آنها را به «شیر» تشبیه کرد و از مسلمانان خواست تا به آنها کمک کنند. پس از گذشت چند روز از این اظهارات «جیمز کلبر»، مدیر سازمان اطلاعات آمریکا گفت: «در اکثر انفجارهایی که در دمشق رخ داده است رد پای القاعده ملاحظه میشود». اما معارضان سوری اعتقادی دیگر دارند، آنها بر این باورند که نظام بشار اسد اقدام به انجام برخی از حملات به بعضی از مراکز خاص میکند تا خود را قربانی سازمان القاعده نشان دهد. این درحالی است که فعالیت القاعده در سوریه حتی پیش از آغاز بحران در این کشور امری اثبات شده بود. به عنوان مثال در سال 1999 «امام کارزمی» معروف به «ابو القعقاع» در حلب، در شمال سوریه فعالیت میکرد. خطبههای ابوالقعقاع سرشار از جملاتی بود که بیانگر بیزاری و نفرت وی از یهودیان و آمریکاییها بود. زمانی که آمریکا به عراق حمله کرد ابوالقعقاع به نقطه جذب جهادیان سوریه - علاوه بر لیبی، عربستان سعودی و کویت - مبدل شد؛ جهادگرانی که خواهان ملحق شدن به القاعده برای مبارزه در عراق علیه آمریکایی ها بودند. گزارشهای متناقص اجازه دهید بار دیگر به «جبهه النصره» یا همان جبهه یاری اهل شام باز گردیم. مخالفان سوری مدعی هستند، این مجموعه توسط نظام حکومتی سوریه تشکیل شده است. بسیاری از منابع حاضر در حومههای دمشق همچون دوما و حرستا که مخالفان بر آنها سیطره دارند، مدعی هستند، گروهی متشکل از 30 نفر در آنجا حضور دارند که همان نام « جبهه یاری اهل شام » را بر خود نهاده و رهبر و نیمی از اعضایش از مبارزان سابق حاضر در عراق اند که از زندان های سوریه آزاد شدهاند. از زمان آغاز بحران سوریه بسیاری از مبارزان سابق حاضر در عراق طی چند مرحله پس از سپری کردن چند سال در زندان توسط نظام سوریه و در در راستای عفو عمومی آزاد شدند. این عملیات آزادسازی شامل «ابومصعب السوری» از تئوریسین های بزرگ القاعده نیز شد. ارتباط میان این گروهها و سلسله حملاتی که « جبهه یاری اهل شام » مسئولیت آنها را بر عهده گرفت به عنوان امری بحث برانگیز باقی مانده است. «محمد الجولانی»، رهبر این گروه نیز طی کیلیپی ویدئویی با چهرة نقاب دار ظاهر شده است. منابع مرتبط با بسیاری از اعضای جبهه النصره میگویند: «در این گروه کسی وجود ندارد که الجولانی را بشناسد». در اواخر ماه ژوئیه جبهه یاری اهل شام برنامه ریزی برای حمله به مسجد الرفاعی در دمشق را رد کرد. اما در ماه آگوست مسئولیت ترور گوینده تلویزیونی سوریه را بر عهده گرفت. اما در بیشتر اوقات این گروه بی سر و صدا بوده است. روزنامه «المصری الیوم» مصر از «ژاک بیریه» جراح فرانسوی که در تأسیس سازمان پزشکان بدون مرز مشارکت داشته و اقدام به درمان معارضان مسلح در حلب نموده، نقل کرده است که در میان مبارزان اسلامگرا مبارزان فرانسوی نیز ملاحظه میشوند که در سوریه نه برای اسقاط حکومت بشار اسد بلکه برای برپایی امارت اسلامی مبارزه میکنند. این جراح فرانسوی که دو هفته را در حلب سپری کرد، میافزاید: «مبارزان اسلامگرا برای تبدیل سوریه به کشور دینی تلاش کرده و وارد صفوف مخالفان مسلحی میشوند که برای سرنگونی حکومت بشار اسد میجنگند، آنها اعتقاد دارند که وارد جنگ مقدس شدهاند». او تصریح میکند که برخلاف سفرهای سابق خود به شهرهای حمص و إدلب در ماههای گذشته سال جاری میلادی ملاحظه کردم که 60 درصد از افرادی که درمان کردم از مبارزان مخالف نظام بودند و نکته مهم اینجا بود که حداقل نیمی از آنها سوری نبودند. آنچه که من در آنجا ملاحظه کردم امر عجیبی بود آنها به طور مستقیم میگویند که به دنبال اسقاط حکومت بشار اسد نیستند، بلکه در پی چگونگی دستیابی به قدرت و برپایی دولت اسلامی هستند، دولتی که شریعت را اجرا کند تا به بخشی از امارت جهانی مبدل شود». به گفته این پزشک جهادگران فرانسوی حاضر در سوریه نیز اعلام کردند که از روش «محمد مراح» از تکفیریهای جهادی اهل تولوز الهام گرفتهاند که در ماه مارس به نام القاعده 7 نفر را به قتل رساند. وی گفت: طی سفرهای گذشتهام به سوریه در ماههای مارس و می میتوانستم با قاطعیت سخنان برخی افراد مبنی بر اینکه مبارزان اسلامگرا بر مخالفان مسلح سیطره یافتهاند، را رد کنم، اما هم اکنون مجبور هستم که وضعیت موجود را دوباره ارزیابی کنم. وی از معالجه دهها نفر از اتباع سایر کشورهای عربی حاضر در سوریه سخن گفته که حداقل در بین آنها دو جوان فرانسوی نیز حضور داشتند. بیریه تأکید کرده است: «برخی از فرانسویها درباره آینده بسیار با تعصب سخن میگفتند و حتی با پزشکی که آنها را معالجه میکرد، بسیار با دقت و تامل رفتار میکردند و به من اعتماد نداشتند، اما به من اعلام کردند که محمد مراح الگوی ایشان است». بیریه میافزاید: «طی سفرهای سابقش در درمانگاههای سیار فعالیت کرده است. اما این بار روزانه حدود 40 بیمار را در درمانگاههای عادی تحت نظر مخالفان مسلح در حلب ویزیت کرده است». به گفته این پزشک فرانسوی که از طریق مرزهای شمالی با ترکیه وارد سوریه شده است، با توجه به اطلاعاتی که در دسترس دارد، آنکارا تلاش می کند تا مانع ورود پناهجویان سوری به داخل خاک خود شود و نیروهای ترکیه آب را در منطقه مرزی «ریحانلی» باز کردهاند تا عبور از مرزها برای پناهندگان سوری دشوار و به امری غیر ممکن تبدیل شود. بنابر اظهار ناظران بحران سوریه طی 17 موجب جا به جایی بیش از 1.5 میلیون نفر در داخل کشور به معنای مهاجرت داخلی و آوارگی بیش از یک میلیون سوری به کشورهای مجاور شده است. همچنین بر اساس آمارهای اعلام شده 26 هزار نفر نیز در جریان درگیریهای روی داده بین دو طرف کشته شدهاند. روزنامه «التحریر» چاپ مصر و وابسته به حزب «آزادی و عدالت»، شاخه سیاسی جماعت اخوان المسلمین این کشور در یکی از شمارههای خود از نگرانی مقامات مصری درباره تکرار تجربه مبارزان بازگشته از افغانستان و آلبانی پرده برداشت. زیرا برخی از شیوخ و مبلغان جریان سلفی تکفیری اقدام به دعوت و تشویق پنهان پیروان خویش جهت حرکت به سمت سوریه برای یاری اسلام در چارچوب آنچه تلاش برای برپایی امارت اسلامی در این کشور خوانده شد، کردهاند. همزمان با این دیدگاه اظهار نظرهای طرفهای منازعه در سوریه درباره وجود افراد مصری در جریانهای سلفی تکفیری و یا در چارچوب گروههای دیگر که برای سرنگونی نظام بشار اسد فعالیت میکنند، بیشتر شده است. این اظهار نظرها حاکی از این است که تعداد این افراد ما بین 200 تا چند صد مبارز در نوسان است که این تحولی خطرناک در فعالیت جریانهای سلفی - سیاسی مصر تلقی میشود. این وضعیت دوره تاریخی خاصی را یادآور میشود که طی آن تعدادی از سلفیهای مصری برای یاری برادران افغان خود در مبارزه با دشمن کافر یعنی اتحاد شوروی سابق راهی این کشور شدند. نه به این دلیل که آنها افغانستان را اشغال کردند، بلکه به این دلیل که آنها نماد بیدینی و کفر و الحاد بودند. این افراد گمان میکردند که مجاهد در راه یاری اسلام هستند، در حالیکه آنها به شدت فریب خوردند و به زودی دریافتند، به عروسک هایی شبیه عروسکهای ماریونت تبدیل شدند که عناصر دستگاههای اطلاعاتی و جاسوسی برخی از کشورها با برنامهریزی و رهبری و هدایت کامل آمریکا برای وارد کردن ضربه به اتحاد شوروی سابق و در چارچوب مبارزه با این کشور به عنوان یک قدرت بزرگ مخالف سیاستهای آمریکا آنها را بازی گرفته و ملعبه دست خویش قرار دادند. مصر تاریخ بزرگی در یاری جنبشهای آزادیبخش ملی طی دوره ناصریه منسوب به «جمال عبد الناصر»، رئیس جمهوری ملی گرای این کشور دارد. این نقش شامل حمایتهای سیاسی و لجستیکی و گاهی ارائه کمکهای تسلیحاتی به این جنبشها بود اتفاقی که در خصوص انقلاب الجزایر به عینه شاهد آن بودیم. دولت مصر پس از پیروزی انقلاب یمن و یاری جستن انقلابیون یمنی از مصر برای رویارویی با تهدیدات مربوط به قوای خارجی پس از مورد تأیید قرار گرفتن توسط مردم نیز اقدام به یاری انقلابیون کرد. در خصوص اینکه هم اکنون چند صد نفر از عناصر جریانهای سلفی تکفیری مصری در کنار دیگر جریانهای تکفیری سلفی از کشورهای دیگر که در سوریه فعالیت میکنند و خود را جهادگر نامیدهاند، اطلاعات دقیقی وجود ندارد، اما دقیقا این اطلاعات وجود دارد که این عناصر مبارزات خود را علیه نظام حکومتی به شکلی فراگیر دنبال میکنند تا به مهمترین هدف خود یعنی تشکیل امارت اسلامی و برپایی دولت دینی در سوریه دست یابند، در حالی که غرب برای سوریه خوابهای دیگری دیده و کشورهای غربی به سرکردگی آمریکا در صدد تحقق منافع و اهداف خود در سوریه هستند که تعارضی آشکار با تشکیل امارت اسلامی و برپایی دولت دینی توسط سلفیهای تکفیری در سوریه دارد. پرداختن به پدیده خروج مصریهای حاضر در جریانهای سلفی تکفیری برای ملحق شدن به نزدیکانشان در این جریان از کشورهای دیگر در سوریه به دلایل زیر امری مهم تلقی میشود: 1- وجود این تعداد از این عناصر در سوریه به معنای تأمین تواناییهای لجستیکی و جنگی برای سازمانهای پیچیده است و به هم پیوستگی روابط میان آنها در تعدادی از کشورها به این معناست که این سازمان شبیه شبکهای بین المللی است و بسان چنین شبکهای هم فعالیت میکند. 2- وجود پایگاهی محکم برای تروریسم از نظر سازماندهی، آموزشی و عملکرد که در شمال سینا قرار دارد و ارتباط آن با عناصر دیگر جریانهای سلفی تکفیری در کشورهای پیرامون. این درحالی است که ماهیت مسلح سازی و امکانات اداری این جریانها به هم پیوسته است که این امر بیانگر دریافت کمک و حمایت خارجی توسط آنهاست. 3- بعید نیست که عناصر اطلاعاتی برخی کشورها در ایجاد این سازمانها و فعالیت آنها نقش ایفا کرده باشند، همچنین بعید نیست که تعدادی از کشورهای منطقه در ایفای این نقش به دلیل تداخل منافعشان در خصوص سقوط نظام حکومتی بشار اسد نقش داشته باشند. عربستان سعودی برای گسترش وهابیت تلاش میکند. مصر امیدوار است که جنبش اخوان المسلمین در سوریه به قدرت برسد. آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز برای از میان برداشتن دو هم پیمان نزدیک ایران یعنی سوریه و حزب الله تلاش میکنند. 4- دیر یا زود بحران سوریه به پایان خواهد رسید و عناصر سلفی تکفیری مصری به کشور خود باز خواهند گشت، اما این بار آنها با توجه به وجود پایگاه قدرتمندی که از تفکر خلافت یا امارت اسلامی حمایت میکند، با وضعیتی کاملا متفاوت به کشور خود باز خواهند گشت. در نتیجه شرایطی که ذکر شد، عناصر بازگشته از سوریه همچون خاری در پهلوی وطن عمل خواهند کرد. این مشکل، چالش خطرناکی است که عربستان سعودی نیز هم اکنون به خوبی به آن آگاهی پیدا کرده است و میداند، در صورت سرنگونی نظام سوریه و تشکیل امارت اسلامی مورد ادعای تکفیریها در این کشور، آنها خواهان تشکیل چنین نظام مشابهی در عربستان نیز میشوند که این به معنای سرنگونی آل سعود از قدرت است.