روزانه چند معتاد در کشور می میرد؟
اطلاعات ریزتری هم در سازمان پزشکی قانونی وجود دارد که مشخص میکند که مرگهای ناشی از سوء مصرف موادمخدر، از سال 1382 به بعد، دومین عامل مرگهای غیرطبیعی پس از تصادفات بوده است.
امروزی ها: آمار سازمان پزشکی قانونی کشور نشان میدهد که روزانه 11 معتاد در کشور براثر سوء مصرف موادمخدر جان خود را از دست میدهند. همین آمار میگوید: «در ۹ سال گذشته 37 هزار و 689معتاد در کشور جان خود را از دست دادهاند.» بسیاری از آنها کارتنخواب شدهاند و چهرهشان از زیر سیاهی قابل شناسایی نیست. بسیاری از آنها هم برای خانوادههایشان مردهاند. بنابراین خانوادهها هرگز سراغی از مسافرانشان که بهدنبال دود رفتهاند، نمیگیرند و شهرداریها بدون هیچ نام و نشانی آنها را به گورستان سرد شهر میسپارند. اطلاعات ریزتری هم در سازمان پزشکی قانونی وجود دارد که مشخص میکند که مرگهای ناشی از سوء مصرف موادمخدر، از سال 1382 به بعد، دومین عامل مرگهای غیرطبیعی پس از تصادفات بوده است. وقتی مرگ اوج میگیرد! در سال 1384 حدود 4هزار و 740 نفر به علت سوء مصرف مواد جان باختند و این سال د ارای بالاترین آمار 9 ساله گذشته است. روند کاهشی مرگهای ناشی از سوءمصرف موادمخدر از سال 1384 به بعد آغاز شد به طوری که کمترین آمار این قبیل مرگها با 3 هزار و 593 فوتی (طی 9 ساله گذشته) در سال 1390 روی داد. همچنین کند و کاو در 7 ماهه امسال، مرگ 1556 نفر بر اثر سوءمصرف موادمخدر را مشخص میکند. این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته که تعداد فوتیهای موادمخدر 2169 مورد بود،28.3 درصد کاهش یافته است.از کل فوتیهای سوء مصرف موادمخدر در 7 ماهه امسال، 1454 نفر مرد و 102 نفر زن هستند. همچنین طی این مدت بیشترین تعداد فوتیهای موادمخدر با 244 مورد در شهریور ثبت شده است. بر اساس این گزارش در 7 ماه ابتدایی امسال استانهای تهران، اصفهان و فارس به ترتیب با 246 فوتی، 150 فوتی و 122 فوتی بیشترین و استانهای کهگیلویه و بویراحمد، خراسان جنوبی و بوشهر با یک، 8 و 9 فوتی کمترین مرگ ناشی از سوء مصرف مواد را داشتهاند. بررسی آماری سازمان پزشکیقانونی نشان میدهد از سال 1382 به بعد، 37 هزار و 689 نفر بر اثر سوءمصرف موادمخدر جان خود را از دست دادهاند. متوسط سالانه مرگ به علت سوءمصرف موادمخدر در 9 سال گذشته 4 هزار و 188 نفر و متوسط روزانه مرگ معتادان 11.5 نفر در هر روز بوده است. از کمپ تا جوی آب روزانه 11 نفر براثر مصرف موادمخدر میمیرند. خیلی از این افراد کارتنخوابهایی هستند که یک شب در میان همان پلههای عابر پیاده برای همیشه به خواب رفتهاند و صبح بعد را ندیدهاند. معتادانی که به یکی از مشکلات سیاه شهر تهران تبدیل شدهاند و زخمی دیگری بر چهره گرفته شهر انداختهاند. مرتضیتمدن، استاندار تهران هم میگوید: «در تلاش هستیم تا با استفاده از ظرفیت بخش خصوصی کمپهای درمانی اعتیاد را گسترش دهیم و با تسهیل در صدور مجوزها در نقاط مختلف این کمپها را راه اندازی کنیم.» به گفته او همچنین برخورد شدید با تولید و توزیعکنندگان موادمخدر جزو اولویتهای استان تهران در مبارزه با موادمخدر است اما باید گفت مبارزه با موادمخدر اراده ملی میخواهد و اراده استانی کفایت نمیکند. تمدن همچنین از پاکسازی محلههای آلوده به موادمخدر خبر میدهد و میگوید: «جمع آوری معتادان ولگرد و تامین هزینههای درمانی آنها و همچنین ایجاد اشتغال برای زمان پاک شدن آنها از موادمخدر از دیگر اقدامات استان برای این منظور است.» معتاد؛ مجرم است یا بیمار؟ هم نیروی انتظامی و هم استانداری معتاد را بر خلاف روانشناسان مجرم میدانند تا بیمار. «احمد شیبانی»، عضو شورای شهر تهران هم اعتقاد دارد که در قانون، جرم موادمخدر، تنها به حبس محدود میشود، درحالی که باید برای توزیعکنندههای کلان، حکم اعدام پیشبینی شود. تمدن هم با تایید این حرف میگوید: «من حتی قائل به این موضوع نیستم که معتاد هم یک بیمار است، بلکه معتقدم معتاد باید تاوان لذتی که از مصرف موادمخدر میبرد را بدهد؛ چرا که وجود معتادان مشوقی برای تولیدکنندگان است و به دلیل وجود این تقاضاست که تولیدکنندهها هم تشویق به تولید میشوند.» «سردار علی مویدی» رئیس پلیس مبارزه با موادمخدر ناجا هم درباره اینکه معتاد بیمار است یا مجرم نیز میگوید: «از منظر پلیس و قانون معتاد مجرم است چرا که او برای تامین هزینه اعتیادش دست به هر عمل خلافی میزند.» هر دوی آنها هم اعتقاد دارند که هیچ مشکلی برای جمعآوری معتادان شهر وجود ندارد. همانطور که مویدی میگوید: «پلیس آمادگی صددرصد دارد که طی مدت کوتاهی همه معتادان را دستگیر و به اردوگاهها تحویل دهد تا در آنجا به معتاد رسیدگی شود.» البته منظور مویدی از جمعآوری معتادان، بردن آنها به زندانها هم هست. اما او خود هم اعتقاد دارد که نمیتوان همه معتادان را در زندان نگه داشت. از طرفی هم میگوید: «کمپها گنجایش همه معتادان را ندارند.» بنابراین بخشی از معتادان دوباره آزاد میشوند تا در شهر بچرخند و بهدنبال مواد بگردند. یا آنقدر مواد بزنند تا اوردوز کنند و جسد آنها در یکی از خیابانها و کوچههای شهر یا در خانهای خلوت پیدا شود. حالا اینکه معتادانی که به کمپها میروند، پاک و سالم از این کمپها بیرون بیایند مسئله دیگری است اما آنچه باعث تردید در حرفهای مرتضی تمدن میشود این است که تجربه نشان میدهد که تهران محل کافی برای نگهداری معتادان ندارد. بنابراین نمیشود همه آنها را در یک جا جمع کرد. برای همین است که موید میگوید: «جمعآوری معتاد به شرط وجود ظرفیت در اردوگاهها.» البته حرفهایی هم شنیده میشود که از انتقال معتادان شهرهای اطراف تهران به تهران خبر میدهد که با مخالفت تمدن روبه رو میشود. به گفتة او از آنجا که بسیاری از شهرستانها کمپی برای نگهداری از معتادان ندارند، اغلب این افراد به چند کمپ موجود منتقل میشوند و بعضا معتادان در اطراف این کمپها رها میشوند که این اقدام شهروندان را با مشکلاتی مواجه میکند. به گفته استاندار تهران، فرمانداران استان موظف شدهاند که در شهرستانهای خود کمپهای ویژه جمعآوری و درمان معتادان احداث کنند یا از فضاهای موجود برای این امر بهره بگیرند. هرچند پایتخت هم با چنین مشکلاتی مواجه است. مثلا در جریان اجلاس «نم» همه کارتنخوابها و معتادان جمعآوری شدند اما بعد از پایان اجلاس، دوباره سرگردان کوچه و خیابانهای شهر شدند. به هر حال شواهد نشان میدهد که بسیاری از کمپهای ترک اعتیاد تا رسیدن به شرایط ایدهآل فاصله بسیاری دارند. از سوی دیگر هم تهیه موادمخدر هر روز آسانتر از دیروز میشود و اگر راهکار اجراییتر از سوی مسئولان داده نشود، روزانه معتادان مرده بیشتری را توی جوی آبها خواهیم دید.