استان تهران را فراموش كرديم

مرتضي گلپور

کد خبر : 236397

استان تهران، فقط همين شهري نيست كه سراسيمه در حال گسترش است. در اين استان كه يك‌سوم جمعيت كشور را در خود جاي داده است، شهرها و روستاهايي هستند كه سايه شهر تهران بدجور روي آنها سنگيني مي‌كند. همين سايه باعث شده است مشكلات، ظرفيت‌ها و توانمندي‌هاي اين شهرها، آنطور كه بايد و شايد ديده نشود. شهرهايي مانند ورامين، پاكدشت يا دماوند، بيش از هر چيز ديگري قرباني اين واقعيت شده‌اند كه در استان تهران واقع‌اند، استاني كه تصميم‌هاي سياسي، اداري و اقتصادي كشور در مركز آن گرفته مي‌شود. براي نشان دادن ظرفيت اين شهرها همين بس كه به گفته مسئولان در 10 سال آينده جمعيت شهر كوچكي مانند پاكدشت به يك ميليون نفر مي‌رسد. بخش زيادي از اين افزايش جمعيت ناشي از مهاجرت‌ها از نقاط ديگر كشور به مقصد تهران و با هدف جستن كار است كه در نهايت به سكونت در اين شهرهاي حاشيه‌اي ختم مي‌شود. اما مسئله اين است كه وقتي سرريز جمعيت مهاجر تهران، راهي اين شهرهاي اطراف مي‌شود، خدمات و امكانات متناسب با اين توزيع جمعيت توزيع نمي‌شود. به عبارت دقيق‌تر در حالي كه جمعيت اين شهرها به سرعت در حال افزايش است، خدمات در آنها ثابت است و يك ركود تلخ را تجربه مي‌كند. نبود يا كمبود خدمات همه مشكلي نيست كه شهرهاي تهران با آن دست و پنجه نرم مي‌كنند. ترافيك و از همه مهم‌تر آلودگي محيط‌زيست سهم اين شهرها از مجاورت تهران است. در همين پاكدشت، فعاليت واحدهاي شن و ماسه و كارخانه‌هاي مختلف در مجاورت خانه‌هاي مردم باعث شده است كه اين شهروندان خطر بروز انواع بيماري‌ها را به جان بخرند. اكنون كه اين مشكلات را دانستيم، اين پرسش مطرح مي‌شود كه چرا اين مشكلات حل نشده است و چرا كمتر كسي توجهي به اين مشكلات داشته است؟ چرا هنوز هستند روستاهايي در استان تهران كه گاز ندارند، درحالي كه استان تهران نيمي از گاز كشور را مصرف مي‌كند؟ وقتي استاندار تهران از گازدارشدن روستاهاي استان تا پايان فعاليت دولت دهم خبر مي‌دهد، آيا اساسا اين امكان وجود دارد و چرا مسئولان در اين سال‌ها به فكر حل اين مشكل نيفتاده‌اند؟ به نظر مي‌رسد تغيير شيوه‌هاي مديريتي در سال‌هاي اخير يكي از دلايل بروز اين وضع باشد. وقتي قرار شد دولت هزينه‌هاي بسياري را صرف سفرهاي استاني كند و از تهران به مناطق ديگر كشور سفر كند، مي‌شد حدس زد كه مشكلات نواحي نزديك تهران از چشم مسئولان دور مي‌ماند. البته به نظر مي‌رسد زمان براي قضاوت نهايي درباره پيامدهاي سفرهاي استاني زود باشد، اما مي‌شود دريافت كه وقتي در يك جلسه هيات دولت در 60 دقيقه 100 طرح تصويب مي‌شود، ما هنوز طرح‌هايي خواهيم داشت كه با گذشت 3 سال از تصويب هنوز جانمايي نشده‌اند. به عنوان مثال در همين ملارد كه با همه كوچكي‌اش 500 هزار نفر جمعيت دارد و 3 سال است كه به شهرستان ارتقا يافته است، 3 سال است كه قرار است يك بيمارستان در اين شهر ساخته شود. نكته اينجاست كه اين شهر هنوز يك بيمارستان هم ندارد، شهري كه با تهران فاصله چنداني ندارد و از بسياري از شهرهاي محروم كشور در فاصله بسيار كمتري به نسبت به پايتخت كشور قرار دارد. اما با وجود اين فاصله اندك، مشكلات اين شهر و شهرهاي ديگر از چشم مسئولان دور مانده است، مسئولاني كه 8سال فرصت داشتند تا عدالت را در جامعه پياده كنند. حداقل اين عدالت، اين مي‌توانست باشد كه شهرهاي كشور به يك اندازه و از حداقلي از امكانات برخوردار باشند، اما اين اتفاق نيفتاد. منبع: تهران امروز

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: