غلبه اقتصادی و سیاسی آسیا بر غرب تا سال ۲۰۳۰
قدرت و موفقيت از قارههای نظير اروپا و آمريكا به سمت آسيا حركت خواهد كرد و تا ۱۸سال ديگر آسياييها به قدرتهاي اقتصادي جهان تبديل خواهند شد. اين «حركت قدرت» از آمريكا به آسيا در سال ۲۰۳۰ به جايي ميرسد كه در آن سال كشورهاي آسيايي معادلات اقتصادي را تعيين ميكنند و ديگر آمريكايیها و اروپايیها قدرت هژمونيك اقتصادی و سياسی جهان نخواهند بود.
کد خبر :
236034
سرویس اقتصادی «فردا»: شوراي ملي اطلاعات آمريكا (ANC) در جديدترين گزارش خود از چشمانداز تازه جهان در سال 2030 خبر دادهاست و پيشبيني كرده كه تا آن سال بسياري از معادلات اقتصادي- سياسي جهان دگرگون خواهد شد. پيشبينيهاي موجود در اين گزارش دل آسياييها، عليالخصوص چينيها را به شدت شاد كرده و در مقابل
موجب نگراني و استرس آمريكاييها و اروپاييها شدهاست. دليل شادكامي آسياييها اين است كه شوراي ملي اطلاعات آمريكا پيشبيني كرده كه قدرت و موفقيت از قارههاي نظير اروپا و آمريكا به سمت
آسيا حركت خواهد كرد و تا 18سال ديگر آسياييها به قدرتهاي اقتصادي جهان تبديل خواهند شد. اين «حركت قدرت» از آمريكا به آسيا در سال 2030 به جايي ميرسد كه در آن سال كشورهاي آسيايي معادلات اقتصادي را تعيين ميكنند و ديگر آمريكاييها و اروپاييها قدرت هژمونيك اقتصادي- سياسي جهان نخواهند بود. همين افول قدرت غربيهاست كه موجب نگراني آمريكاييها و اروپاييها شده است. اين يعني در سال 2030 نهتنها آمريكا و اروپا از نظر اقتصادي- سياسي برجهان حكمراني نخواهند كرد بلكه زير دست آسياييها دست به مبادلات اقتصادي ميزنند. البته در ابتداي اين گزارش 166 صفحهاي تصريح
ميشود كه در سال 2030 ديگر خبري از قدرت و حكومت هژمونيك يك كشور نيست بلكه جهان به صورت ائتلافي از قدرتهاي جداگانه و شبكهاي اداره خواهد شد. به بيان بهتر چند كشور قدرتمند آسيايي رياست اين «شبكه قدرت» را بر عهده دارند و به صورت هماهنگ و همقدم جهان را اداره ميكنند. همچنين این گزارش پیشبینی کرده است در سال 2030 چین و آمریکا در راس هرم قدرت جهان قرار خواهند داشت اما روابط پکن و واشنگتن بر سر رهبری دنیا پرتنشتر خواهد بود. در اين گزارش نوشته شدهاست: «در سال 2030 ديگر خبري از قدرت بيبديل روسيه نيست و اين كشور ديگر رقيب آمريكا به حساب نميآيد. بلكه چين و ديگر
كشورهاي آسيايي نظير ژاپن و كره بر قدرت اقتصادي اين كشور فائق ميآيند و موجب نزول قدرت روسيه خواهند شد. اين افول قدرت در پي مشكلات روسيه در حوزه انرژي و همچنين چالشهاي سياسي اين كشور به وقوع خواهد پيوست.» اين گزارش ادامه ميدهد: «سيستم و نظام رهبري روسيه به دليل فضاي بسته آن و بروز مخالفتها با نوع عملكرد مقامات اين كشور و همچنين عدم وجود آزادي لازم در اين كشور در سالهاي آينده با مشكل روبهرو ميشود. پيشبيني ميشود كه اين مشكلات با وجود سختسريها و يكهتازيهاي مقامات سياسي روسيه حل نشود و در نهايت به افول اقتصادي اين كشور بينجامد. زيرا سيستم
اقتصادي روسيه اكنون زير سايه نظام بسته سياسي به اقتصادي كمتحرك و پرفساد تبديل شده است كه مجالي براي رشد و پيشرفت قدرتمندانه ندارد.» از سوي ديگر اين گزارش به سلسله اتفاقاتي اشاره ميكند كه به قدرتگيري كشورهاي آسيايي تا سال 2030 ميانجامد. پيشرفتهاي تكنولوژيك، آزادسازي فضاي اقتصادي- سياسي، رشد تكنولوژي نظامي و رقابت برسر منابع جزو سلسله اتفاقاتي هستند كه به قدرتگيري كشورهاي آسيايي ميانجامند. مسلما در اين گزارش اشاره بسيار زيادي به چين شده است و بر پيشبينيهاي سابق از ابرقدرت شدن اين كشور پرجمعيت آسيايي مهر تاييد زده است. پيش از اين البته
پيشبينيهاي بسياري از رشد اقتصاد چين و تبديل شدن آن به قدرت اول اقتصادي جهان و عقب راندن آمريكا شده بود. اين گزارش هم دقيقا به رشد اقتصادي چين و كسب رتبه اول اقتصاد جهان از سوي اين كشور اشاره ميكند اما به چالشهاي اين كشور آسيايي در راه تبديل شدن به قدرت اول اقتصادي جهان هم اشاره ميكند. این گزارش می گوید که چین ظرف دو دهه به عنوان بزرگترین اقتصاد جهان از آمریکا پیشی خواهد گرفت. در این ارزیابی همچنین نسبت به رشد کمتر اقتصادی و افت استانداردهای زندگی به دلیل افزایش سن جمعیت در کشورهای پیشرفته هشدار داده شده است. ANC می گوید که آسیا تا سال ۲۰۳۰ در كل قدرت
بسيار بیشتری از کل قدرت آمریکا و اروپا خواهد داشت. اندازه جمعیت، تولید ناخالص ملی، مخارج نظامی و سرمایهگذاری در فنآوری در این محاسبه مد نظر قرارد داده شدهاند و در هر كدام از اين شاخصها اين چين و آسياست كه رتبه بالاتري نسبت به اروپا و آمريكا خواهد داشت. البته اين گزارش در پيشبينيهاي خود چالشهاي پيشروي چين را مد نظر قرار داده و مينويسد: «در نگاه اول بايد گفت كه چين تا سال 2030 ميلادي به قدرت برتر اقتصادي جهان تبديل ميشود. ابرقدرت شدن چين اما به اين منظور نيست كه چين در تمام حوزهها قدرت برتر به حساب ميآيد. اين كشور هنوز مشكلات ساختاري بسياري
دارد. براي مثال نظام سياسي اين كشور هنوز به شدت آسيبپذير است و يك تحرك سياسي ميتواند رشد اقتصادي اين كشور را با شوك مواجه كرده و از آن بكاهد. از سوي ديگر رشد جمعيت اين كشور ميتواند تيغ دولبهاي براي چين باشد. زيرا اگر رشد اقتصادي نتواند خود را به رشد جمعيت برساند شاهد بروز فقر بيشتر در چين هستيم. به هر روي اگر تصميمات جديد مقامات چيني به كيفيت فعلي تا سال 2030 پيش رود و شاهد آزادسازيهاي بيشتري در اقتصاد و سياست اين كشور باشيم چين ميتواند به قدرت اول اقتصادي جهان تبديل شود و آمريكا را به مقام دوم نزول دهد.» اين گزارش تصريح ميكند: «بايد توجه داشت كه
قدرتمند شدن آسيا و چين به اين معنا نيست كه آنها در تمام حوزههاي اقتصادي و سياسي برجهان حكمراني خواهند كرد. بلكه از برخي جنبههاي ديگر آمريكا و اروپا همچنان قدرتمندتر از آسيا به حساب ميآيند.» گفتنياست در این گزارش آمده: چین احتمالا به تنهایی بزرگترین اقتصاد جهان را خواهد داشت و چند سال قبل از ۲۰۳۰ از آمریکا پیشی خواهد گرفت. البته این گزارش میگوید چین به ابرقدرتی از نوع آمریکا بدل نميشود و بايد برای حل مسائل بینالمللی دست به ائتلاف بزند. اين يعني چينيها نميتوانند مثل آمريكاي سابق يكتنه دست به اداره جهان بزنند و جهان در سال 2030 ديگر به دستان
يك يا دو كشور اداره نميشود بلكه سرنوشت آن در دست ائتلافي از قدرتهاي كوچك و بزرگ قرار خواهد گرفت. متیو بروز، يكي از مشاوران شورای امنیت ملی آمریکا كه در تدوين اين گزارش همكاري داشتهاست در سخنانی در یک کنفرانس خبری گفتهاست: بزرگترین اقتصاد جهان بودن مهم است... اما بزرگترین اقتصاد بودن لزوما همیشه به معنی ابرقدرت بودن نیست. براساس این گزارش آمریکا ظرف دو دهه آینده در زمینه انرژی به استقلال دست خواهد یافت و اندازه جمعیت شهرنشین در اطراف جهان به شدت افزایش خواهد یافت. این پنجمین گزارش از این رشته مطالعات است که تنظیم ميشود. نسخه قبلی در سال ۲۰۰۸ منتشر
شده بود. امنيت جهاني موضوعي نگرانكننده اين گزارش اما تنها به پيشبينيهاي خوشبينانه و اميدوارانه خلاصه نميشود. بلكه به نگرانيها و چالشهاي پيشرو هم اشارهاي شده است. براي مثال امنيت جهاني كه ميتواند به شدت در تغيير معادلات اقتصادي كشورها تاثيرگذار باشد از اصليترين چالشهاي جهان عنوان شدهاست. در اين گزارش نوشته شدهاست: «در این میان مسئله امنیت جهانی موضوعی نگرانکننده و استرسزاست. زيرا در درگیرهای نظامی در آسیا و خاورمیانه احتمال استفاده از سلاح هستهای وجود دارد و چين و ديگر كشورهاي آسيايي براي دفاع و حفظ قدرت خود گزينه نظامي را هم
مد نظر قرار ميدهند. بنابراين درگيري در آسيا ميتواند منجر به جنگي بزرگ شود كه مسلما اقتصاد آسيا و كل جهان را تحت تاثير قرار ميدهد. از سوي ديگر تغییرات ویژگیهای جمعیتی در اروپا و کشورهای صنعتی مثل ژاپن، کره جنوبي و تایوان رشد اقتصادی را در این مناطق با مشکل روبهرو خواهد کرد. همچنين این گزارش پیشبینی کرده است تا سال 2030 کشور مستقل فلسطینی ایجاد خواهد شد اما مسئله بیتالمقدس همچنان باقی خواهد بود.