دروغ های شاخدار آخرین مستند من و تو!

از جمله شبکه ی ماهواره ای "من و تو" که بارها ارادت خود را به خاندان سلطنتی اثبات کرده به تازگی با ساخت یک به اصطلاح مستند به بازگویی جشن های 2500 ساله در سال 1350 پرداخت.

کد خبر : 234436

598: در دورانی به سر می بریم که قدرت رسانه ای مطلب قابل انکاری نیست. اما گاهی این قدرت این توهم را برای برنامه سازان رسانه ها به وجود می آورد که می شود به راحتی هر واقعیت تاریخی را با بیان قسمتی از آن و کمی تغییرات در آمار مربوطه تحریف کرده و یک خیانت بزرگ تاریخی را به سادگی به یک افتخار تبدیل کرد. از جمله شبکه ی ماهواره ای "من و تو" که بارها ارادت خود را به خاندان سلطنتی اثبات کرده به تازگی با ساخت یک به اصطلاح مستند به بازگویی جشن های 2500 ساله در سال 1350 پرداخت.

در این نوشتار این واقعه تاریخی از زبان خود درباریان ، کارشناسان و نویسندگان خارجی و نه انقلابی از سه حیث بررسی می شود : بخش اول : هدف از برگزاری این مراسم در این مستند همسر شاه مخلوع (فرح) سعی می کند اینطور جلوه دهد که این مراسم برای شناساندن ایران به جهانیان بود ایرانی که در هیچ جای دنیا شناخته شده نبود! در این مورد در کتاب "آخرین سفر شاه" (نوشته ويليام شوكراس، ترجمه عبدالرضا هوشنگ انصاري، نشر البرز) چنین می‌خوانیم‌: جشن های 2500 ساله در تخت جمشید نمایشی از رؤیاها و بلندپروازی‌های شاه بود... در مورد شخص شاه در رابطه با جشن 2500 ساله‌، ره آورد جشن‌های تخت جمشید جدایی کامل او از واقعیات بود. او بیش از پیش دچار اشتغال فکری درباره سلطنت خودش و اهمیت جانشینی مستقیم خود بر اریکه کورش گردید. همچنین «جیمزبیل‌» در کتاب "عقاب و شیر" (جلد اول، ترجمه مهنوش غلامي، نشر كوبه) می‌نویسد: «محمدرضا شاه پهلوی با این جشن های 2500 ساله‌، دوره جدیدی را در پادشاهی خود آغاز کرد، دوره جنون انجام کارهای بزرگ» وقتی این سخنان را در کنار نطق شاه در این مراسم می گذاریم به خوبی هدف از این مراسم نمایان می شود ، شاه در بخشی از سخنان خود در تخت جمشید می گوید : « اکنون ما در اینجا آمده‌ایم تا به سربلندی تو بگوییم که پس ازگذشت بیست و پنج قرن‌، امروز نیز مانند دوران پرافتخار تو پرچم شاهنشاهی ایران پیروزمندانه در اهتزاز است...» او با این سخنان می‌خواست دلیلی بر موجودیت خویش اقامه کند وبا ارائه تنها یک مدل ثابت و طولانی برای شکل حکومت در ایران، همواره در اذهان عمومی این نکته را جا بیاندازد که حکومت در ایران مساوی با شاهنشاهی است‌.

بخش دوم: هزینه های جشن 2500 ساله

در این مستند ضمن اینکه فقط به بخش کوچکی از هزینه ها اشاره می شود ادعا می شود که کل بودجه این مراسم تنها 22 میلیون دلار ناقابل! بوده است که در انتها اضافه هم آمده است! این درحالی است که اکثر کارشناسان و رسانه‌های خبری دنیا و حتی حامیان محمدرضا، هزینه این جشن را گزاف و بیش از 300 میلیون دلار برآورد کردند، این مبلغ در کشوری که درآمد سرانه آن اگرچه رو به افزایش داشت‌، اما خیلی کم بود، بسیار گزاف به شمار می‌رفت. ساواك تجهيزات، چادرها و وسايل پيشرفته و گران بهاي مخابراتي آن روز راچنين تشريح مي‌كند: «اين كمپ و چادرهاي پذيرايي تخت جمشيد... به وسايل شگفت انگيزي مجهز است كه آميخته است از تجمل قديمي و وسايل مدرن عصر فضا (از آن جمله حمام مرمر ـ فرش‌هاي ابريشمي و ايراني و...) سران كشورها در تمام 24 ساعت از طريق شبكه مخابراتي ماه مصنوعي با پايتخت‌هاي خود به وسيله تلفن و تلكس در تماس خواهند بود. شبكه مخابراتي ميكروويو كه 275 ميليون دلار خرج آن شده است و گرانترين و دقيق‌ترين شبكه مخابراتي جهان به شمار مي‌رود... همچنین به گزارش خبرگزاري آسوشيتدپرس «پيرامون تزئين شهرستان تهران و شيرازبه وسيله يك مؤسسه انگليسي (ايروين نارتين) 864 هزار دلار لامپ و مجسمه‌هاي پلاستيكي از كوروش كبير، داريوش و همچنين مرغ طاووس كه مظهر تخت طاووس ايران است تهيه شد كه در جشن‌هاي 2500 ساله شاهنشاهي ايران به مصرف تزئين خيابان‌هاي تهران و شيراز برسد...» بخشی از مکاتبه شهرداري تهران در 20/11/1349 با شوراي مركزي جشن شاهنشاهي: «قرارداد اجراي چراغاني و تزيين ميادين و مسيرهاي فوق الذكر باشركت «اروين مارتين‌» به مبلغ 19486000ريال قرارداد برنامه آتش بازي باشكوهي به مدت دو و نيم ساعت به مبلغ 1900000 ريال با شركت «موگ‌» هنگام افتتاح شهياد آريامهر لوحه‌اي از طلاي ناب از طرف شهردار پايتخت از طرف تمام مردم شاهدوست شهر به پيشگاه شاهنشاه تقديم خواهد شد. وزن لوحه ده كيلو مي‌باشد كه حدود 16000000ريال برآورد قيمت مي‌شود. و ... با اين تفصيل از طريق شهرداري پايتخت مبلغي حدود صد و هشتاد ميليون ريال بابت جشن و كارهايي كه به مناسبت و مقارن آن انجام مي‌شود به مصرف خواهد رسيد» جزئیات بیشتر را ويليام شوكراس در كتاب "آخرين سفر شاه" آورده که فقط به بخشی از آن اشاره ای می کنیم: « آرايشگران طراز اول از سالن‌هاي كارينا والكساندر پاريس به تخت جمشيد پرواز كردند. «سرالين‌» جايگاه ميهمانان را روي سفال‌هاي قرن پنجم پيش از ميلاد ساخت. «لان ون‌» اونيفورم‌هاي جديدي براي كارمندان دربار تهيه كرد كه نيم تنه آن به طرز شكيل ولي نه زننده با بيش از يك و نيم كيلو نخ طلا دوخته شده بود. دوختن هر يك از اين اونيفورم‌ها، نزديك به 500ساعت كار لازم داشت‌. غذاهاي ضيافت تخت جمشيد را اصولاً رستوران «ماكسيم‌» تهيه مي‌كرد... «لويي ورايل‌» رئيس ماكسيم‌... به اين مناسبت يك بشقاب جديد و بسيار عالي محتوي خاويار و تخم بلدرچين آب پز اختراع كرد.... صورت غذاي ضيافت شام اصلي با مركب سياه روي صفحات پوست آهو نقش شده و با يك ريسمان تابيده طلايي بصورت يك كتاب كوچك باجلد ابريشمي آبي و طلايي صحافي شده بود. پس از تخم بلدرچين با مرواريد درياي خزر، غذاي بعدي با ته دم خرچنگ با سس «نانتوآ» بود، غذاي اصلي خوراك پشت بازوي بره سرخ شده در روغن خودش بود كه درون آن رابا سبزي‌هاي خوشبو انباشته بودند. بخش سوم: اوضاع زندگی مردم ایران در زمان برگزاری جشن سپهبد فريدون سنجر كه خود يكي از آجودان‌هاي سران كشورهاي افريقايي در جشن بود، در خاطراتش چنين مي‌گويد: «وقتي چشمم به آن بلوار زيبا و درختهاي زينتي و گلكاري‌ها و فواره‌ها و آب نماها در شهرك چادرها كه به اين مناسبت (جشن 2500 ساله‌) برپا كرده بودند، افتاد در دلم گفتم براي ساخت اين ويلاهاي چادري و اين بلوارها و گلگاري‌ها چقدر انرژي و پول مصرف شده است‌؟ آيا نمي‌شد اين پولها را در راهي خرج كرد كه به درد جامعه بخورد؟...»

ساواك در گزارش ويژه خود در اين خصوص چنين مي‌گويد: «بعد از ظهر روز 3/4/1350 چند نفر از افراد حاضر درمسجد خيابان فردوسي قبل ازشروع سخنراني فخرالدين حجازي ضمن صحبت‌هاي خصوصي اظهار داشتند: وضع بازار بد است و اين جشن‌ها و مخارج كمرشكن آن وضع اقتصادي را شكسته و نابود كرده است‌. مالياتها زياد شده‌، حتي كارمندان دولت‌، هم ازگراني كرايه منزل و بالارفتن سطح زندگي ناراحت هستند. دولت فرياد مي‌زند كه مخارج جشنها را خودش تأمين كرده در صورتي كه با گراني روزافزون و مالياتهاي كمرشكن كه از بازاري‌هاي بدبخت و مردم كوچه وبازار گرفته‌اند، اين علم و كتل را راه انداخته‌اند. به خدا امسال بازار گرفتار ورشكستگي حتمي خواهد شد و لااقل 35% تجار ورشكست خواهند شد. در ميان آن چند نفر يكي كارمند دولت بود و گفت‌: آقا از حقوق ما هم براي جشن مبلغي كم كرده‌اند، بدبختي اينجاست كه كسي جرأت حرف زدن را ندارد وآن بيچاره (آيت الله سعيدي‌) تا آمد حرفي بزند توي زندان او را كشتند.» در شهرستان‌هاي كوچك و در روستاها وضع بدتر از پايتخت بود و اغلب مردم دچار خشكسالي و وضع نابسامان اقتصادي بودند. چنانكه ساواك در گزارش خبري خود به ذكر صريح آن پرداخته است: «فرماندار فيروزآباد را تحت فشار قرار داده كه بايد يك سالن ورزشي به يادبود جشن‌هاي 2500ساله در فيروز آباد بسازند و اصناف نيز كه در سالجاري به علت خشكسالي و خرابي وضع بازار و كسب در وضع بسيار نامساعدي بسر مي‌برند از اين موضوع ناراضي و اظهار مي‌دارند، نمي‌توانيم هزينه اين باشگاه را كه بالغ بر يك ميليون ريال مي‌باشد، تأمين نماييم‌.» هنگامي كه صحبت از كمك به مردم مسلمان كشور كه خود آنها مسبب گرفتاري و بدبختي و فقر وفلاكتشان بودند مي‌شد، از زير بار مسئووليت شانه خالي مي‌كردند. اسدالله علم از ياران دهه 40 محمدرضا طي مكاتبه‌اي كه در پاسخ به نامه شوراي مركزي جشن ارسال نموده چنين مي‌گويد: «جناب آقاي سناتور بوشهري ـ رئيس محترم شوراي مركزي جشن شاهنشاهي ـ عطف به نامه شماره 1341/2348 مورخ 7/3/49 موضوع تأمين دو ميليون تومان اعتبار جهت احداث خانه براي زاغه‌نشينان شيراز اين اعتبار را از كجا دولت مي‌تواند تأمين كند فكر نمي‌كنم چنين پولي درحال حاضر موجود باشد.» ولخرجي‌هاي بي‌حساب و كتاب شاه در جشنهاي 2500 ساله به حدي بود كه «اوتانت» دبير كل وقت سازمان ملل دعوت شاه براي شركت در اين جشنها را نپذيرفت. «برايان اوركهارت» مشاور انگليسي «اوتانت» در كتاب خود تحت عنوان «زندگي در جنگ و صلح» در زمينه دعوت شاه از اوتانت و پاسخ وي مي‌نويسد: «... اوتانت دعوت شاه سابق ايران را جهت شركت در جشنهاي معروف به دو هزار و پانصدمين سال شاهنشاهي ايران نپذيرفت. در اين جشنها دهها رئيس جمهور، معاون رئيس‌جمهور، پادشاه و وليعهد شركت كرده بودند و ميليونها دلار با اسراف زيادي در اين مراسم هزينه شده بود. اوتانت در برابر دعوت شاه ايران جهت شركت در اين جشن اعلام كرد: در حالي كه نيمي از جمعيت كره زمين به سبب فقر با مرگ دست به گريبان هستند و در حال گرسنگي مطلق به سر مي‌برند، اين همه اسراف معني ندارد...» وقتی این مطالب و دیگر مستندات و برنامه های حمایت این شبکه از خاندان سلطلنتی را مورد دقت قرار می دهیم علاوه بر دروغ پردازی های این شبکه، ماهیت سلطنت طلبی شبکه من و تو به خوبی آشکار می شود. معلوم می شود نقطه ایده آل شبکه من و تو برای ایرانیان ، مدل نظام ورچیده شده و عقب افتاده سلطنتی و شاهنشاهی است.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: