رونمایی از کاندیدای احمدینژاد/ تلاش برای مصونیت بخشی به مشایی ثمری دارد؟
رحیم مشایی فارغ البال از برخی موانع حقوقی به راحتی می تواند برنامه های انتخاباتی خود را پیش ببرد.او با رفتن از نهاد ریاست جمهوری دیگر نیازی به استعفا از سمت خود برای نامزدی ندارد و حضور او در دبیر خانه جنبش عدم تعهدها چه بسا فرصت هایی برای سفرهای خارجی او نیز فراهم آورد.
سرویس سیاسی«فردا»: در تازه ترین موج تغییرات و جابجایی ها در دولت، اسفندیار رحیم مشایی از سمت رئیس دفتری رئیس جمهور به سمت دبیری دبیر خانه جنبش عدم تعهدها تغییر مکان داده و سید حسن موسوی رئیس سازمان میراث فرهنگی جایگزین رحیم مشایی در دفتر رئیس جمهور شده است.
محمد شریف ملک زاده دیگر شخص پر حاشیه دولت هم به عنوان رئیس سازمان میراث فرهنگی منصوب شده است. بعد از اعلام این جابجایی ها خبر برکناری وزیر ارتباطات هم منتشر شد که بر اساس آن تقی پور بعد از برکناری از وزارت ارتباطات به عنوان مشاور رئیس جمهور در امور ارتباطات و فناوری اطلاعات منصوب شد و علی نیکزاد وزیر راه و مسکن با حفظ سمت سرپرست وزارت ارتباطات شد.
هر چند این قبیل تغییرات در دولت احمدی نژاد به موضوعی طبیعی تبدیل شده و رئیس جمهور توجهی به انتقادات متعدد نسبت به این تغییرات پی در پی ندارد، اما انجام این جابجایی ها در هنگامه نزدیک شدن به ایام انتخابات ریاست جمهوری و همچنین قرار داشتن اسفندیار رحیم مشایی در صدر این جابجایی ها، آن را قابل تامل و در خور تعمق بیشتر کرده است.
بدون شک این تغییرات بی ارتباط به برنامه های انتخاباتی دولتیان نیست. چه آنکه احمدی نژاد سالهاست که در برابر انتقادات گسترده نسبت به مواضع و رفتارهای مشایی از سوی روحانیون، فعالان سیاسی و فرهنگی و حتی توده های انقلابی مواضع حمایتی از او داشته و در برابر تقاضای برکناری اسفندیار رحیم مشایی، در اظهاراتی، نزدیکی بیشتر خود به او را علنی تر کرده است.
فردا دیروز در گزارشی تحلیلی با تیتر « تبرئه اسفندیار؛ مقدمه ماندن در پاستور» تصریح کرده بود که موج رسانه ای حامی جریان موسوم به انحرافی طی ماههای گذشته با اعتماد به نفس بالا وارد میدان شده و به صورت علنی با حمایت از رحیم مشایی و حتی راه انداختن کمپین دعوت از او برای نامزدی در انتخابات، تلاش کرده تا انتقادات وارد شده علیه او را به چالش بکشد و این فرضیه را القا نماید که انتقادات وارد شده علیه مشایی صحت نداشته و اتهامات وارده نیز در هیچ دادگاهی ثابت نشده است. در حقیقت این جریان قصد تبرئه رحیم مشایی به عنوان تابلو و پیشانی جریان دولتی و مورد اعتماد رئیس جمهور از تمامی اتهامات و انتقادات طی سالهای گذشته را دارد با این فرض که تبرئه و تطهیر رحیم مشایی به منزله تطهیر جریان یاد شده است و این یعنی هموار کردن مسیر برای نقش آفرینی پر رنگ جریان یاد شده در انتخابات پیش رو.
حال با تغییرات صورت گرفته در دولت به نظر می رسد مدل مورد نظر دولتی ها برای ماندن در پاستور به صورت رسمی تر کلید خورده و مقدمات آن به صورت علنی شروع شده است. به نظر می رسد برنامه اصلی و گزینه حداکثری دولتی ها برای انتخابات ریاست جمهوری پیش رو حفظ قدرت و ماندن در پاستور است تا مسیر برای بازگشت دوباره احمدی نژاد به نهاد ریاست جمهور آماده بماند.
رفتن رحیم مشایی از دولت و عزیمت او به دبیرخانه جنبش عدم تعهد، چه بسا او را از تیرس انتقادهای رسانه ها دور تر کند و بخصوص برخی ممنوعیت ها و موانع حقوقی پیش روی او به عنوان رئیس دفتر رئیس جمهور برای انتخابات را بر طرف کند. بنابر این رحیم مشایی فارغ البال از برخی موانع حقوقی به راحتی می تواند برنامه های انتخاباتی خود را پیش ببرد. کما اینکه روز گذشته رسانه های از سفر محرمانه و البته انتخاباتی او به کرمانشاه خبر داده بودند. او با رفتن از نهاد ریاست جمهوری دیگر نیازی به استعفا از سمت خود برای نامزدی ندارد و این موضوع فرصتی را برای او مهیا می کند که بدون اینکه اعلام علنی کند، برنامه های خود را پیش ببرد و در صورت نیاز در آخرین روزها نامزد شود یا اینکه حتی نامزد نشود و فضای ایجاد شده را به سمت نامزد نهایی هدایت کند. به هر روی تغییرات روز گذشته بیش از هر چیز رنگ و بوی انتخاباتی دارد و در راستای گزینه حداکثری دولتی ها ارزیابی می شود یعنی ماندن در پاستور با گزینه اختصاصی. شواهد و قرائن موجود نشان از آن دارد که گزینه اصلی در این مدل دولتی شخص رحیم مشایی است و حضور او در دبیر خانه جنبش عدم تعهدها چه بسا فرصت هایی برای سفرهای خارجی او نیز فراهم آورد.
دولتی ها گزینه حداقلی هم دارند که در صورت نیاز و در شرایطی که برنامه اصلی آنها محقق نشود، آن را در دستور کار قرار می دهند. این گزینه حداقلی در حقیقت تقسیم قدرت بین دولتی ها و مجموعه هایی دیگر از نزدیکان و حامیان دولت است. جبهه پایداری در حال حاضر نزدیک ترین نیروها به دولت محسوب می شوند چه بسیاری از اعضای برجسته آنها وزرای دولت بوده یا نمایندگان حامی دولت در مجلس هشتم و نهم هستند. بر اساس این مدل، دولتی ها با چنین مجموعه ای ائتلاف می کنند و گزینه هایی مثل غلامحسین الهام یا باقری لنکرانی می تواند گزینه مورد حمایت آنها باشد.