اولین کسی کهدربهشت زهرا(س) دفن شد
آقای خیال در ارومیه با دختر یک تاجر ازدواج میکند که حاصل این ازدواج ۳ پسر بوده است: «وقتی همسر اول پدرم فوت میکنند، پدرم در سن ۴۰ سالگی در تبریز با مادرم آشنا میشود و با او ازدواج میکند که ما ۵ دختر حاصل این پیوند هستیم.»
همشهری آنلاین:مهیندخت خیال، دختر مرحوم محمدتقی خیال متولد ۱۳۰۹ آبادان است. مهیندخت خانم با اینکه سالها از مرگ پدرش میگذرد و خودش هم دوران کهنسالی را سپری میکند اما هنوز وقتی خاطرات گذشته را مرور میکند صدایش میلرزد و چشمانش تر میشود. وقتی از مهیندخت خانم درباره پدرش میپرسیم میگوید: «پدرم متولد ۱۲۶۴ شهرستان شبستر است. او بعد از اتمام دوران تحصیلاتش در ایران برای ادامه تحصیل به دانشگاه پلیس ترکیه رفت و بعد از فارغالتحصیل شدن به ایران بازگشت و به عنوان رئیس شهربانی منطقه کردستان مشغول به کار شد. پدرم سالها به عنوان رئیس شهربانی در شهرهای مختلفی مثل کردستان و ارومیه خدمت کرد.» آقای خیال در ارومیه با دختر یک تاجر ازدواج میکند که حاصل این ازدواج ۳ پسر بوده است: «وقتی همسر اول پدرم فوت میکنند، پدرم در سن ۴۰ سالگی در تبریز با مادرم آشنا میشود و با او ازدواج میکند که ما ۵ دختر حاصل این پیوند هستیم.» به گفته میهندخت خانم، پدرش به عنوان رئیس شهربانی در شهرهای مرزی ایران سالها خدمت کرده تا اینکه اداره گمرک توسط یک فرد بلژیکی تاسیس میشود و مرحوم خیال هم از شهربانی خود را به گمرک منتقل میکند تا بتواند در این راه خدمت بهتری انجام دهد: «پدرم در سال ۱۳۰۹ رئیس اداره گمرک آبادان بود. من هم در آن سال به دنیا آمدم. سال ۱۳۱۴ پدرم به اداره گمرگ بابلسر منتقل شد و تا سال ۱۳۱۷ در آنجا زندگی کردیم، اما این پایان راه برای خانواده ما نبود، بین سالهای ۱۳۱۷ و ۱۳۲۳ ما به اهواز رفتیم و بعد از آن پدرم به عنوان رئیس گمرک تبریز منصوب شد و تا زمان بازنشستگیاش در همان شهر باقی ماند.» مهیندخت خانم میگوید: «من در رشته مامایی تحصیل میکردم، برای همین سال ۱۳۳۹ برای گذراندن یک دوره بهداشت روانی به تهران آمدم و بعد از آن در تهران ساکن شدم.» سالها گذشت تا اینکه پدر مهیندخت خانم بازنشست شد و در آذر ماه ۱۳۴۹به تهران آمد تا در کنار دخترش زندگی کند، اما فشار خون بالا و دوری از تبریز زندگی را برای او سخت کرد: «در تیرماه ۱۳۴۹ پدرم برای همیشه از پیش ما رفت.» آگهی بهشت زهرا(س) در روزنامه مهیندخت خیال در مورد مراسم دفن پدرش میگوید: «درست یک هفته قبل از اینکه پدرم از دنیا برود علائم بیماری در او بروز کرده بود و به همین خاطر او را در بیمارستان شرکت نفت تهران بستری کردیم. در همان روزها بود که به طور اتفاقی مطلبی در روزنامه کیهان خواندم که درباره افتتاح بهشت زهرای تهران بود. نمیدانم چرا، ولی روزنامه را نگه داشتم. درست ۲۷ تیرماه ۱۳۴۹ بود که پدرم از دنیا رفت و آن موقع بود که به یاد آن آگهی افتادم و با شمارهای که داده بودند تماس گرفتم تا پدرم را در بهشت زهرا(س) دفن کنیم.» وقتی مهیندخت با روابط عمومی بهشت زهرا(س) تماس گرفت آنها گفتند که چون در بهشت زهرا(س) آب کر وجود ندارد نمیتوانید متوفی را در آنجا بشویید و به خاک بسپارید: «تا قبل از آن فکر میکردم در طول این یک هفته صدها نفر را دفن کردهاند اما به اینصورت نبود.» سرانجام مهیندخت خانم با پیگیری و کمک از یکی از دوستانش در شهرداری آنوقت، مراسم غسل را در قبرستان مسگرآباد تهران انجام داد اما جسد پدرش را در بهشت زهرا(س) دفن کرد: «سالهاست از آن روز میگذرد اما هنوز آن روز تلخ را به خوبی به یاد دارم. یک ماشین بنز مشکی پر از گل، جنازه پدرم را از مسگرآباد به بهشت زهرا(س) برد و با تشریفات خاصی او را به خاک سپردند. بعدها در نشریات زیادی مثل توفیق نوشتند: «به بازماندگان اولین نفری که در بهشت زهرای تهران دفن شده باشد یک پیکان هدیه میدهند». اما این تنها شایعهای بود که دهان به دهان بین مردم چرخید. بهشت زهرا(س) کی متولد شد؟ مهندس توکلینژاد مدیرعامل سازمان بهشت زهرا(س)درباره پیشینه این آرامستان میگوید: «کار احداث این آرامستان از سال ۱۳۴۵ آغاز شد و در تیرماه سال ۱۳۴۹ اولین متوفی دفن شد.» بهشت زهرا(س) با وجود ۳۰ هزار شهید دفاع مقدس، ۴ هزار شهید گمنام و همچنین یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر متوفی دفن شده یکی از بزرگترین آرامستانهای خاورمیانه است و به دلیل همجواری با حرم امام خمینی(ره) به قطب فرهنگی پایتخت تبدیل شده است. «در ابتدا بهشت زهرا(س) برای یک کاربری ۳۰ ساله طراحی شده بود که با مساحتی در حدود ۳۱۴ هکتار راهاندازی شد. تا اینکه در سال ۱۳۷۶، ۱۱۰ هکتار به آن اضافه شد و در نهایت در سال ۱۳۸۸ باز هم زمینی به وسعت ۱۶۰ هکتار به آن اضافه شد تا مساحت بهشت زهرای تهران به ۵۸۴ هکتار برسد.» توکلینژاد، «مشاور همراه خانواده متوفیان» را یکی از طرحهای نوین سازمان بهشت زهرا(س) میداند: «در این طرح سعی شده است یک مشاور و راهنما از ابتدای کار در کنار خانواده متوفی باشد تا دیگر کسی برای انجام کارهای مربوطه دچار مشکل نشود. علاوه بر این، ساخت مجتمعی بزرگ با مساحت حدود ۱۸ هکتار به نام ساختمان عروجیان به جای ساختمان قدیمی متوفیان، برای رفاه مردم و سهولت در انجام کار آنها از کارهای دیگر سازمان است.»