یزیدهایی که روز عاشورا شهید شدند
با این حال طبرى، وى را از سپاه عمر بن سعد، شمرده است که پس از ردّ شرطهاى امام حسین(ع)، همانند حُر به سپاه امام(ع) پیوست؛ ولى این سخن، با گفتوگوى وى با فرستاده ابن زیاد که خودِ طبرى، آن را گزارش کرده، منافات دارد.
فارس: «یزید بن زیاد» جنگاور و تیرانداز ماهرى بود که روز عاشورا با تیراندازى شمارى از سپاهیان دشمن را به هلاکت رساند، امام حسین(ع) نیز درباره او دعا کرد و فرمود: «خداوندا! تیرش را به هدف برسان و ثوابش را بهشت قرار ده». در بین 72 اصحاب امام حسین در روز عاشورا دو شخص با نامهای «یزید» شهید شدند که در ادامه به معرفی آنها میپردازیم: *یزید بن زیاد بن مُهاصِر ابو شَعثا یزید بن زیاد بن مُهاصِر کِنْدى که در منابع حدیثى و تاریخى به صورتهاى مختلفى از وى نام برده شده است.(1) بر پایه برخى از گزارشها، وى همراه امام حسین(ع) بود و در راه کربلا، هنگامى که فرستاده ابن زیاد، براى حُر پیام آورد که بر امام حسین(ع) سختگیرى کند، ضمن برخوردى تند، به او گفت: پروردگارت را نافرمانى کردى و در نابودى خود، از پیشوایت، پیروى کردى و براى خود، ننگ و آتش [دوزخ] را کسب کردى، خداوند عز و جل فرموده است: «و آنها را پیشوایانى قرار دادیم که به سوى آتش، فرا مىخوانند و روز قیامت، یارى نمى شوند»، پس او (ابن زیاد)، پیشواى توست.(2) وى، جنگاور و تیرانداز ماهرى بود که روز عاشورا با تیراندازى شمارى از سپاهیان دشمن را به هلاکت رساند، امام(ع) نیز درباره او دعا کرد و فرمود: خداوندا! تیرش را به هدف برسان و ثوابش را بهشت قرار ده. با این حال طبرى، وى را از سپاه عمر بن سعد، شمرده است که پس از ردّ شرطهاى امام حسین(ع)، همانند حُر به سپاه امام(ع) پیوست؛ ولى این سخن، با گفتوگوى وى با فرستاده ابن زیاد که خودِ طبرى، آن را گزارش کرده، منافات دارد.(3) شیخ مفید که او را از همراهانِ امام حسین(ع) بر شمرده، صحیح است، در «زیارت رجبیّه»، آمده است: سلام بر زائِدة بن مُهاج ! در «زیارت ناحیه مقدّسه» نیز آمده است: سلام بر یزید بن زیاد بن مُهاجر کِنْدى! شیخ صدوق در الأمالى به نقل از عبداللّه بن منصور، از امام جعفر صادق(ع) نقل میکند: زیاد بن مُهاصِر کِنْدى به میدان آمد و به دشمنان حمله بُرد و چنین سرود: من، زیادم و پدرم، مُهاصِر است شجاعتر از شیرى که در بیشه، کمین کرده است پروردگارا ! من، یاور حسینم و رها کننده و وا گذارنده ابن سعد سپس ، نُه تن از آنان را کُشت و سپس، کشته شد . خشنودى خدا بر او باد ! *یزید بن نُبَیط و پسرانش یزید بن نُبَیط را زید بن ثُبَیت، بدر بن رَقیط و زید بن بَصرىْ نیز نامیدهاند؛ ولى در همه گزارشها، نام دو فرزند شهیدش، عبداللّه و عبیداللّه آمده است.(4) در توصیف او آمده است که: از شیعیان و از طایفه عبد قیس از مردم بصره بوده و در میان قومش، جایگاهى والا داشته است. وى از زمره کسانى بوده که در گردهمایى پنهانىِ شیعیان که در خانه زنى مؤمن به نام ماریه دختر مُنقِذ عبدى بر پا مىشد، شرکت داشته است، خانه این زن، مرکز دیدار و کانون شیعیان در بصره بوده که گِرد مىآمدند و در آن جا با هم سخن مىگفتند و خبرها و رُخدادهاى آن روزگار را ردّ و بدل مىکردند. سیرهنویسان، گزارش کردهاند که وى، ده پسر داشت که آنها را به همراهى با خود براى یارىِ امام حسین(ع)، دعوت کرد؛ امّا تنها دو تن از آنها، عبداللّه و عبیداللّه، دعوت او را پذیرفتند. او و دو فرزندش، از بصره خارج شدند و خود را به مکّه رساندند و همراه امام(ع) شدند و در رکاب وى به فیضِ شهادت رسیدند، گفته شده که دو فرزند او در حمله نخست دشمن، به شهادت رسیدند.(5) در «زیارت ناحیه مقدّسه» آمده است: سلام بر یزید بن ثُبَیت قَیسى! سلام بر عبداللّه و عبیداللّه، دو پسر یزید بن ثُبَیت قیسى! *پینوشتها: 1.یزید بن زیاد بن المهاصر بن النعمان الکندى، یزید بن زیاد أبو الشعثاء، یزید بن زیاد بن مظاهر الکندى، یزید بن زیاد بن مهاجر الکندى، یزید بن زید بن المهاصر، یزید بن معاصر أبو الشعثاء الکندى، یزید بن مهاجر، یزید بن مهاصر جعفى، زائده بن مهاجر، زیاد بن مُهاصِر الکندى، أبو الشعثاء الکندى. 2.دانشنامه امام حسین(ع) ج 5 ص 287 (بخش هفتم/ فصل هفتم/ نامه ابن زیاد به حُر، جهت سختگیرى بر امام علیهالسلام ). 3.علّامه محمد تقى شوشترى، در ردّ سخن طبرى که گفته است: «یزید بن مُهاصِر، از کسانى بود که براى رویارویى با حسین(ع)، با عمر بن سعد، همراه شدند»، ضمن بیان منافات داشتن این سخن با گفتوگوى یزید بن زیاد و فرستاده ابن زیاد، مىنویسد: احتمال دارد که این گفته طبرى: «مع عمر بن سعد»، تحریف شده «مع الحُرّ بن یزید» باشد؛ چون رسم الخط این دو، شبه هم است؛ و اگر نبود که ابن اثیر نیز در الکامل، عبارت «وکان ممّن خرج مع عمر بن سعد» را از طبرى نقل کرده، مىگفتیم که این نوشته، حاشیهاى اجتهادى از دیگران بوده که با متن، آمیخته شده است و در روزگاران گذشته، چنین آمیختگىهایى بسیار رُخ مىداده است. به هر حال، این رجز که: «من رهاکننده و واگذارنده ابن سعد هستم»، با گفته ما، منافاتى ندارد. علّامه مجلسى هم خَلطى صورت داده و او را دو نفر به شمار آورده است. وى، اوّلاً از محمّد بن ابىطالب، نقل کرده است: آن گاه، یزید بن زیاد شعثا، هشت تیر به سوى دشمن، پرتاب کرد که پنج تیر، به هدف اصابت کرد و هر تیرى را که پرتاب مى کرد، امام حسین(ع) مىفرمود: «خدایا! پرتابش را درست و پاداشش را بهشت، قرار ده». دشمنان، به او هجوم آوردند و به شهادتش رساندند. ثانیاً از ابن نَما نقل کرده که: پس از نقل کشته شدن ابو عمرو نَهشَلى، یزید بن مهاجر، به میدان آمد و با تیر، پنج تن از یاران عمر را کُشت. سپس همراه حسین علیه السلام شد و مى سرود: من، یزیدم و پدرم، مُهاجر است و گویى شیر کمین کرده در بیشهام، دلیل اشتباه وى، این است که این یزید، در نقل اوّل به پدرش و در نقل دوم به جدّش نسبت داده شده است. بر اساس آنچه از طبرى بازگو کردیم، روشن شد که گفته وى: «الشعثاء»، تحریف شده «أبو الشعثاء» است و گفتهاش: «بثمانیة» تحریف «بمائة» است. همچنین گفته او: «مهاجر» در بیت دوم، تحریف «مُهاصِر» است. اما اینکه ابن شهر آشوب، در المناقب، او را یزید بن مُهاصر جُعْفى عنوان کرده، باید گفت که او کِنْدى است، نه جُعْفى. 4.در رجال طوسى آمده است: «عبدالله و عبیدالله که شناخته شدهاند». 5.دانشنامه امام حسین(ع)، ص 135