چرا «اصولگرایی انتقادی» مورد هجمه قرار می گیرد؟

جریان اصول گرایی انتقادی در پی نزاع های بیهوده رسانه ای و تنش های فرساینده و اصطکاک بین نیروها و طیف های انقلاب نبوده و نیست. اگر هجمه کنندگان به این گفتمان وقت و هزینه خود را صرف پرداختن به وظایف قانونی و چاره اندیشی برای رفع نواقص خود می کردند قطعا به ثواب نزدیک تر بود تا اینکه هزینه ها و فرصت های ملی را صرف تهمت زنی و خبرسازی علیه جریان اصول گرایی انتقادی کنند.

کد خبر : 231843

سرویس سیاسی«فردا»: این روزها به رغم توصیه های رهبر معظم انقلاب مبنی بر پرهیز از فعالیت های زودهنگام انتخاباتی و حفظ آرامش سیاسی کشور، برخی جریان های سیاسی روند اتهام زنی و نسبت دادن اخبار و اطلاعات غیر واقعی نسبت به دیگران را ادامه می دهند.نکته قابل تامل در این موج تحلیل های جهت دار و اتهام زنی ها، هدف قراردادن جریان اصول گرایی انتقادی است. این روزها و البته از ماهها پیش این جریان مورد هجمه و حمله طیف های مختلف سیاسی اعم از جریان دولتی و اصلاح طلب بوده است. این جریان و چهره های برجسته منسوب به آن به هر بهانه ای مورد حمله قرار می گیرند.

در واکاوی دلایل این مهم چند نکته قابل ارزیابی و دقت است؛

1 - جریان دولتی این روزها در شرایطی خود را با جریان اصول گرایی انتقادی روبه رو می بیند، که بخش زیادی از پیش بینی ها و تحلیل های این طیف از نیروهای اصول گرا درباره دولت محقق شده است. اصول گرایان منتقد از همان مجلس هفتم و بعد از تشکیل دولت احمدی نژاد و با مشاهده اولین نشانه ها از برخی انحرافات و کارهای غیر کارشناسی، صف خود را از جریان حاکم بر قوه مجریه جدا کردند و نسبت به پیامدهای سیاست ها و برنامه های دولت هشدار دادند. این جریان در درون مجلس و بعدها در سایر نهادها و رسانه ها به اسم مصلحت های درون گروهی چشم خود را بر واقعیت ها نبستند و منافع ملی را فدای روابط میان گروهی و جناحی نساختند. این جریان هیچ گاه از وظیفه قانونی و مکتبی و روشنفکری و نظارتی خود درباره دولت و برنامه های غیر علمی و غیر کارشناسی آن کوتاهی نکردند. امروز که عملکرد مجموعه دولت در حوزه های مختلف آشکار تر شده، درستی تحلیل ها و هشدارهای اصول گرایان منتقد نیز بر همگان هویدا شده است.

2 - مجموعه نیروهای اصلاح طلب هم اصول گرایان منتقد را از هجمه های خود بی نصیب نگذاشته اند! امروز که سیاست های ناکارآمد دولتی در برخی حوزه ها آشکار شده است، آنها انتظار دارند که برند یا برچسب منتقد دولت بر سینه آنها نصب شود و از همین گذر برای آینده سیاسی خود در بین افکار عمومی وجهه بیشتری کسب کنند. در حقیقت آنها محور اصلی برنامه های خود در انتخابات پیش رو را بر این اساس استوار کرده اند که دولت به توصیه های کارشناسی آنها گوش فرا نداده و حال تحلیل ها آنها محقق شده است. به تعبیر دیگر آنها در صدد الغای این نکته هستند که فقط جریان اصلاح طلب بوده که از منظر علمی و کارشناسی، سیاست های دولتی را مورد انتقاد قرار می داده و سایر جریان های موجود در آنچه امروز محقق شده شریک هستند! اما شواهد و اسناد مشخص و متقن در رسانه ها موجود است که جریان اصول گرایی انتقادی پررنگ تر و موثر تر از ساختار شکنان با حفظ مبانی مکتبی و با تکیه بر اصول انقلاب، منتقد سیاست های غلط بوده اند و نسبت به عواقب آن هشدار داده اند.

3 - جریان اصول گرایی انتقادی ظرفیت ها و توانمندی هایی دارد که چه بسا موجب حسادت های سیاسی طیف های سیاسی رقیب قرار می گیرد. عملکرد منصفانه، در چارچوب نظام، عاقلانه و بدور از تندروی جریان اصول گرایی انتقادی، هم در مجموعه های مختلف تحت امر آنها کارآمدی نسبی را به ارمغان آورده و هم توانسته در بین افکار عمومی نیز جایی برای خود باز کند . آنچه امروز در بخش هایی از مدیریت کلان شاهد آن هستیم نمونه ای از توانمندی های این جریان است که به مدد توجه به خرد جمعی، پرهیز از تنش های سیاسی بیهوده، برنامه محوری و استفاده از کارشناسان خبره حاصل شده است.

4 - جریان اصول گرایی انتقادی به لحاظ گفتمانی هم در حال حاضر نزدیکترین گفتمان به انقلاب اسلامی است. چهره های برجسته اجرایی و تئوریک این جریان تحقیقات و مطالعات گسترده ای در خصوص انقلاب اسلامی داشته و عمدتا بر این نظرند که دوری از مولفه های گفتمان انقلاب اسلامی سبب ساز برخی مشکلات موجود شده است. این جریان رجعت به گفتمان انقلاب اسلامی را سرلوحه کار خود قرار داده و معتقد است در چارچوب نظام و عطف به مولفه های گفتمان انقلاب اسلامی، پیشرفت و عدالت در سایه بها دادن به ظرفیت های بومی و دوری از تنگ نظری های مصلحت اندیشانه و عافیت طلبانه در دسترس خواهد بود.

5 - با این وصف به نظر می رسد جریان های مختلف سیاسی، اصول گرایی انتقادی، با آگاهی از توانمندی و ظرفیت های این جریان و بخصوص با توجه به عملکرد های موفق آن در سالهای گذشته، به علت قدرت طلبی مفرط و چشم داشتن به تملک منابع قدرت از ماهها پیش به چشم یک «رقیب» به اصول گرایی انتقادی نگاه می کنند و با ورود زودهنگام به مباحث انتخاباتی منتهی در لفافه های ظاهرفریبانه اثبات کارآمدی نسبی آن در حوزه های مختلف را با ناکارآمدی ها و کوتاهی های خود مقایسه می کنند. بی شک آنها از اقبال عمومی به گفتمان اصول گرایانه ای بیم دارند که در مورد اقبال مردم است و چههره های برجسته آن به عنوان افرادی منصف و کارامد در نظر مردم جلوه گر شده اند.

6 - نکته مهمتر و البته مغفول مانده در نزد رقیبان اصول گرایی انتقادی اینکه؛ این جریان سیاسی- فکری بر خلاف رقیبان خود- همانگونه که عملکردش نشان می هد- هیچ گاه بنای خود را بر طرد و حذف و خانه نشین کردن دیگران نگذاشته و بیش از آنکه در پی کسب مقام و پست باشد، در پی خدمت و کار صادقانه و انجام وظایف مکتبی، مدیریتی، روشنفکری، کارشناسی و رسانه ای خود بوده است. هم و غم این جریان برداشتن باری از دوش نظام و مردم بوده و هر جا احساس کرده که توانمندی هایش گره گشا بوده، دریغ نکرده و نخواهد کرد. جریان اصول گرایی انتقادی در پی نزاع های بیهوده رسانه ای و تنش های فرساینده و اصطکاکی بین نیروها و طیف های انقلاب نبوده و نیست. اگر هجمه کنندگان به این گفتمان وقت و هزینه خود را صرف پرداختن به وظایف قانونی و چاره اندیشی برای رفع نواقص خود می کردند قطعا به ثواب نزدیک تر بود تا اینکه هزینه ها و فرصت های ملی را صرف تهمت زنی و خبرسازی علیه جریان اصول گرای انتقادی کنند. به هر روی جریان اصول گرایی انتقادی امروز بالنده و با نشاط تر از هر زمان دیگری و با اندوخته های گرانبار در حوزه های مختلف، مسیر خود را برای اعتلای ایرانی- اسلامی ادامه می دهد و معتقد است کارآمدی و عامل بودن وظایف دینی بدون زهدفروشی و عمارنمایی در هر حوزه مسئولیتی، بهترین هدیه ای است که هر جریانی می تواند برای رهبر انقلاب و نظام اسلامی به ارمغان بیاورد.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: