چرا اسرائیل از حمله به ایران پشیمان شد؟
اسرائیل هنوز نگران است. صرف نظر از اینکه چه کسی در روز سهشنبه پیروز خواهد شد و با وجود تمام تحریمها و اقدامات انجام شده در حوزه دیپلماسی بینالمللی که با هدف متوقف کردن برنامه هستهای ایران تنظیم شدهاند، گفتوگوهای بینالمللی در این زمینه احتمالا با توان بیشتری ادامه داده خواهد شد. با این حال اسرائیل نگران به وقوع پیوستن بدترین احتمالات ممکن است. اسرائیل از این میترسد که در نهایت برای اقدام در برابر ایران تنها بماند، و میداند که نمیتواند در سایه یک ایران هستهای آرامش داشته باشد.
کد خبر :
229875
سرویس بین الملل«فردا»: یک اندیشکده آمریکایی در مقالهای به بررسی علل خودداری اسرائیل از حمله به ایران پیش از انتخابات ریاست جمهوری
آمریکا میپردازد. مطابق با متنی که پایگاه تحلیلی «اشراف» منتشر کرده است، اندیشکده «واشنگتن» در مقالهای به قلم «دیوید ماکوفسکی» و «آماندار ساس» مینویسد: خودداری اسرائیل از حمله به ایران نشان میدهد که سران اسرائیل میکوشند در عین حال که تمام گزینههای پیش روی خود را فعال نگاه دارند، از ایجاد تنش با آمریکا -که یک بار دیگر نیز آن را تجربه کردهاند- نیز احتراز کنند.
نگرانی از واکنش آمریکا جالب توجه است اگر بررسی کنیم که چطور -به استثنای یک مورد پیشبینی نشده- یکی از گستردهترین عملیاتهای دنبالهدار نظامی در سالهای اخیر، در حقیقت اصلا به وقوع نپیوست: اسرائیل پیش از رفتن آمریکاییها به پای صندوقهای رای به ایران حمله نخواهد کرد. نمیتوان با قاطعیت گفت که اسرائیل به ایران حمله نکرد چون کاملا مختارانه تصمیم گرفت که این کار را نکند، یا اینکه چراغ قرمز واشنگتن در برابر این عملیات بود که سران اسرائیل را مجبور به اتخاذ چنین تصمیمی کرد. «ایهود باراک» ، وزیر دفاع اسرائیل در انتهای اکتبر و در مصاحبهای با «دیلی تلگراف»
انگلستان گفته بود که خودداری اسرائیل از حمله به این علت بوده است که ایران ذخایر اورانیومش را از برنامه نظامی هستهای خود خارج و با مقاصد غیرنظامی وارد عمل کرده است. با این حال و با توجه به مذاکرات محرمانه صورت گرفته، نمیتوان این احتمال را نادیده گرفت که عقبنشینی باراک به علت نگرانی وی از وضعیتی است که در آن ممکن است به تاثیرگذاری بر انتخابات آینده آمریکا متهم شود. در پس هر طرحی در خصوص حمله اسرائیل به ایران درست پیش از انتخابات آمریکا، این ایده نهفته بود که سران اسرائیل میتوانند از موقعیت حساس زمانیای که در آن قرار داریم بهرهبرداری کنند، زیرا در
این برهه به علت حساسیت بیش از اندازه فضای سیاسی واشنگتن، اوباما برای واکنش نشان دادن نسبت به اقدام اسرائیل از قدرت مانور کافی برخوردار نخواهد بود. به بیان دیگر دوره پیش از انتخابات میتواند به شکل بازه زمانی «عایق» شدهای، تمام پیامدهای احتمالی حمله اسرائیل را جذب کرده و مانع از بروز آن در دوره پس از انتخابات شود. بدترین دوره در تاریخ روابط آمریکا و اسرائیل برای درک تصمیم اسرائیل برای خودداری از حمله، یادآوری حوادث سال 1956 چندان بیتاثیر نخواهد بود. بحران کانال سوئز یا جنگ «سینا» تنها چند روز پیش از انتخابات آمریکا که قرار بود در نوامبر همان سال برگزار
شود به وقوع پیوست، اما پیامدهای آن در طول ماههای بعد که از آنها به عنوان بدترین برهه در تاریخ روابط آمریکا و اسرائیل یاد میشود، ادامه داشت. راهبرد «پیش از انتخابات» برای حمله به سوئز، آنطور که برخی تصور میکنند ایده اسرائیل نبود. این فکر در حقیقت متعلق به «کریستین پینو» ، وزیر خارجه فرانسه بود. او اطمینان داشت که آمریکا دوستانش را به خاطر یک موضعگیری محکم در برابر دشمنی مانند اتحادیه شوروی و همینطور رئیسجمهور سرسخت مصر، «جمال عبدالناصر» سرزنش نخواهد کرد. در واقع حتی اسرائیل در شکل گرفتن این رویداد نقش کوچکی داشت. پینو تصور میکرد که رئیسجمهور وقت
آمریکا، «آیزنهاور،» نگران رای یهودیان آمریکا است و بنابراین به انگلیس، فرانسه، و اسرائیل اجازه خواهد داد که حرکت خود را ادامه دهند؛ حرکتی که شکست سنگین ناصر را در پی خواهد داشت. آیزنهاور اسرائیل را به سبب جنگ 1956 مورد ملامت قرار داد پینو بر این باور بود که نمیتوان برای حمله، تا پس از انتخابات آمریکا دست نگه داشت زیرا ممکن است آیزنهاور سمت و سوی سیاستهای آمریکا را تغییر دهد. او تصور میکرد که احتمال آن وجود دارد که آیزنهاور در دور دوم، به عنوان بخشی از تلاشهای گستردهتر آمریکا برای کاهش تنشها با شوروی، در پی آن باشد که با ناصر کنار آید. پینو در ملاقاتی
با همتای اسرائیلی خود، «گلدا مایر» گفته بود «اگر آیزنهاور بار دیگر انتخاب شود... احتمالا ترجیح میدهد که با روسیه توافق کند.» در واقع نخست وزیر اسرائیل، «دیوید بنگوریون» حتی با تفکرات پینو در خصوص تسلیم آمریکا نیز موافق نبود، اما تصور میکرد که اسرائیل گزینهای بهتری پیش رو ندارد. یک ماه بعد، در تاریخ 28 اکتبر و در نشست کابینه اسرائیل، بنگوریون اعلام کرد که «میدانم که عملیات ما باب طبع آقای «دالس» [وزیر خارجه وقت آمریکا] نیست.» پس از این حمله و با وجود اینکه پینو مغز متفکر این راهبرد بود، آیزنهاور مستقیما اسرائیل را مورد ملامت قرار داد. او در نامهای
که درست در زمان اطلاع یافتن از این جنگ به یکی از دوستان خود نوشته بود، در مورد بنگوریون میگوید «ما فهمیدیم که ممکن است او در این فکر باشد که از شرایط انتخاباتی این کشور [آمریکا] به نفع خود بهرهبرداری کند.» «آبا ابان» ، سفیر وقت اسرائیل در آمریکا نیز این تحلیل را پذیرفت. ابان در خاطرات خود نوشته بود که «مقامات واشنگتن عصبانی بودند. شکی نبود که ما برای اجرای عملیات خود، تعمدا هفته انتخابات آمریکا را برگزیده بودیم. این گمان، خشم رئیسجمهور [آمریکا] را بیشتر کرد.» سازمان ملل و تحریم اسرائیل از اشتباهات محاسباتی پینو این بود که روی ارزش راهبردی رای یهودیان
آمریکا برای آیزنهاور بیش از اندازه حساب باز کرده بود. اگر او با حساسیت بیشتر یا آگاهانهتر فضای ملی آمریکا را رصد میکرد درمییافت که آیزنهاور توان این را داشت که با اختلاف فراوانی نسبت به دیگر نامزد سال 1956، «آدلای استیونسون» پیروز انتخابات شود و بنابراین دیگر لزومی نداشت نگران آرای یهودیان آمریکا باشد؛ آرایی که در هر صورت نمیتوانست از آن خود کند. سرانجامِ جنگ 1956 نیز کاملا مشخص است. آیزنهاور اندکی پس از انتخاب مجددش، تمام تلاش خود را کرد تا اسرائیل را برای عقبنشینی از منطقه سینا تحت فشار قرار دهد؛ از جمله کارهایی که او انجام داد یک سخنرانی ملی
تلویزیونی بود. در فوریه 1957، دالس اعلام کرد که آمریکا میخواهد از طریق سازمان ملل متحد، تحریمهایی را علیه اسرائیل وضع کند؛ و تا به امروز، موضع آیزنهاور پس از رخداد 1956، برای آن دسته از کشورهای عرب که میخواهند آمریکا گوش اسرائیل را بپیچاند و این سرزمین را «آزاد» کند، یک حد نهایی محسوب میشود. نیاز به رابطهای خوب با جهان عرب با این حال، و علیرغم تمام شباهتهای موجود، آمریکای 2012 همان آمریکا 1956 نیست. هر چند چه در طول جنگ سرد و چه این روزها، آمریکا به روابط نزدیک با اعراب به مثابه بخشی از یک هدف بزرگتر مینگرد. در دهه 1950، هدف بزرگتر این بود که در بحبوحه
جنگ سرد، کشورهای عرب از شوروی دور نگه داشته شوند؛ و در آمریکای پس از یازده سپتامبر نیز چه دولت بوش و چه دولت اوباما دموکراسی عربی را فضایی برای ایجاد پیوندهای محکمتر با مردمان عرب و در ادامه گسترش شکاف میان گرایشهای سیاسی در کشورهای مسلمانان و رویه افراطی عناصر تندرویی مانند القاعده میدانند. اما امکان موفقیت چنین تلاشهایی [از جانب آمریکا] یک داستان کاملا متفاوت است. پیروزی آیزنهاور در انتخابات 1956 آمریکا را از درگیر شدن در جنگ حفظ کرد، و امروز نیز هیچ یک از دو نامزد اصلی کرسی ریاست جمهوری آمریکا، علاقهای به ادامه جنگ در افغانستان یا بازگشت به عراق
نشان ندادهاند. در آن زمان، درست مانند امروز، متصدیان امور همگی با افتخار از تعهد خود به چندجانبهگرایی و قوانین بینالمللی یاد میکردند. نفوذ اسرائیل در کنگره آمریکا به شدت افزایش یافته است باز هم میتوان اختلافات عمیق دیگری را میان شرایط سال 1956 و وضعیت کنونی مشاهده کرد. درست است که روابط میان اوباما و نتانیاهو غالبا خالی از تنش نبوده است، اما امنیت شبکه پیوندهای دوجانبه میان آمریکا و اسرائیل، امروزه بسیار عمیقتر از آن چیزی است که در سال 1956 قابل تصور بود؛ یعنی زمانی که آمریکا حتی با وجود اطلاع از این حقیقت که شوروی از طریق چکسلواکی اسلحه به مصر
میرساند، منع فروش تسلیحاتی خود به اسرائیل را حفظ کرده بود. در سال 1956 رئیسجمهور و کنگره آمریکا، مصر را به سبب امکان نفوذ ایران، به عنوان تهدیدی جدی نمیشناختند. امروزه نفوذ اسرائیل در کنگره آمریکا به شکل غیرقابل مقایسهای قویتر از سال 1956 شده است. در آن زمان شورای امنیت سازمان ملل قطعنامههای مکرری علیه مصر به تصویب نرسانده بود، در حالی که امروزه هم شورای امنیت و هم اتحادیه اروپا تحریمهایی بینالمللی را علیه صادرات نفت و نظام مالی ایران وضع کردهاند. اسرائیل میترسد در برابر ایران تنها بماند اکنون در سال 1956 نیستیم، اما اسرائیل هنوز نگران است. صرف
نظر از اینکه چه کسی در روز سهشنبه پیروز خواهد شد و با وجود تمام تحریمها و اقدامات انجام شده در حوزه دیپلماسی بینالمللی که با هدف متوقف کردن برنامه هستهای ایران تنظیم شدهاند، گفتوگوهای بینالمللی در این زمینه احتمالا با توان بیشتری ادامه داده خواهد شد. با این حال اسرائیل نگران به وقوع پیوستن بدترین احتمالات ممکن است. اسرائیل از این میترسد که در نهایت برای اقدام در برابر ایران تنها بماند، و میداند که نمیتواند در سایه یک ایران هستهای آرامش داشته باشد. تعلل کنونی اسرائیل نشاندهنده آن است که سران اسرائیل ترجیح میدهند تا زمانی که میشود،
همگام با جامعه بینالمللی پیش روند -تا زمانی که هیچ انتخاب دیگری جز اقدام یکجانبه نظامی نداشته باشند؛ و همانطور که میبینیم نیز اسرائیل تا کنون تمام گزینههای پیش روی خود را فعال نگاه داشته است؛ و به علت نگرانی در مورد پیامدهای احتمالی اقدامی پیش از انتخابات [آمریکا] و تاثیر آن بر روابط خود با آمریکای پس از انتخابات، از حمله به ایران خودداری کرده است.