كاهش آمار بیسوادی در كشور
نتايج آخرين سرشماري در كشور نشان ميدهد كه تعداد بيسوادان 10 تا 49 ساله در كشور 3 ميليون و 860 هزار نفر است. اين آمار به اين معناست كه طي 33 سالي كه از فعاليت نهضت سوادآموزي در كشورمان ميگذرد آمار بيسوادي از 50 درصد به كمتر از 15 درصد در گروههاي سني كاهش يافته است. بر اين اساس آمار بيسوادي در گروه سني زير 50 سال حدود 6 درصد است.
تهران امروز: علي باقر زاده، رئیس سازمان نهضت سوادآموزي وزارت آموزش و پرورش با يادآوري اين نكته كه فاصله بيسوادي در مناطق شهري و روستايي از 35 درصد به كمتر از 8درصد رسيده است، ميگويد: «اين فاصله در گروههاي جنسي مختلف نيز از 23 درصد به كمتر از 7 درصد كاهش يافته است.» بر طبق تعاريف مركز آمار ايران كسي كه بتواند متون ساده را به زبان فارسی بنویسد یا بخواند جزو افراد باسواد محسوب شده و معادل تحصیلی اول ابتدایی است،اما تعریف سواد در مجموعه نهضت سوادآموزی متفاوت است چون در اين سازمان به فردی که بتواند به جز خواندن و نوشتن، حساب کردن و روخوانی از قرآن را بلد باشد باسواد گفته ميشود و اگر کسی بتواند 2 آیتم حساب کردن و روخوانی قرآن را بلد باشد از نظر سازمان نهضت سوادآموزی با سواد محسوب میشود. با اين حساب آمار مركز آمار ايران با آمار نهضت سوادآموزي در برخي اوقات تفاوتهايي با هم دارد. خوداظهاري غلط افراد در باره ارائه آمار ناصحيح يكي از دلايل تفاوتهاي آماري در اين زمينه است. در آخرين سرشماري كه در كشورمان انجام گرفت 3 درصد افراد به ماموران آمارگر اظهار كردهاند كه بيسواد هستند تا بتوانند يارانه بيشتري بگيرند، در حالي كه اين افراد سابقه تحصیلی در آموزش و پرورش یا نهضت سوادآموزی دارند. با اين حال بهرغم همه تلاشهایی كه در سالهای گذشته بهویژه پس از انقلاب در كشور صورت گرفته كه در ابعاد واقعی بستر بيسوادي در شهرها و روستاهای مختلف ایران را به میزان زیادی كاهش داد اما هنوز نتوانستهايم جشن پايان بيسوادي را در كشور برگزار كنيم. بر اساس تعاريف نهضت سوادآموزي توانایی خواندن و نوشتن شهروندان از پیششرطهای مهم پیشرفت و توسعه کشورها بهشمار میرود. اما با وجود افزایش چشمگیر تحصیلات دانشگاهی در 20 سال اخیر، نگاهی به وضع بيسوادي در ایران از شواهد نگرانکنندهای در این زمینه خبر میدهد تا آنجا كه علي باقرزاده، رئيس نهضت سوادآموزي چندي پيش از تهيه مدرك تقلبي براي 7 درصد افراد بيسوادي خبر داد كه بدون گذراندن دوره سوادآموزي خود را به عنوان افراد باسواد در جامعه معرفي كرده بودند. بر اساس نتايج تحقيقات نهضت سوادآموزي 35 درصد از افرادي كه در نهضت سواد دار شدهاند، با گذشت زمان به دوره بيسوادي بازگشتهاند. اگر چه از سالهاي گذشته و پس از فرمان بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، حضرت امام خميني(ره) مبني بر ايجاد نهضت سوادآموزي در كشور تلاشهاي زيادي براي ريشه كني بيسوادي در كشور انجام شده و به رغم تمام وعدههايي كه براي برپايي «جشن شكرگزاري سوادآموزي» در كشور داده شده اما هنوز هم نميتوان اميدوار بود كه در آيندهاي نه چندان نزديك شاهد برپايي اين جشن در كشور باشيم.در برنامه چهارم توسعه و مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی آمده است که هر روستا، بخش، شهرستان و استانی که به 97 درصد باسوادی رسید، میتواند اعلام کند که برنامه سوادآموزیاش تمام شده است.اما به گفته باقرزاده: «یکی از دلایلی که سوادآموزی از محور افکار عمومی و دستگاهها خارج شد، برگزاری همین جشنها بود یعنی اين تفكر کاذب در جامعه ایجاد شد و فکر میکردند که سوادآموزی در کشور تمام شده است و دستگاهها هر ظرفیتی که قبلا در نهضت گذاشته بودند را برداشتند. به عقيده وي، این وضع در شرایطی بود که پایان سوادآموزی در گروه خاصی و برای درصد خاصی بین 10 تا 49 سال، پایان یافته است.رئیس سازمان نهضت سوادآموزی کشور با بیان اینکه رقم ریشهکنی بيسوادي در کشور باید عدد صفر باشد، ميگويد: «منظور از صفر، صفر مطلق نیست بلکه صفر آماری است؛ به این معنی که نباید رقم بيسوادي آنقدر باشد که در جمعیت معنادار باشد.» وی تاكيد ميكند: «به پایان ریشهکنی بيسوادي در برخی مناطق اطمینان نداریم و باید در این زمینه مطمئن شویم چرا که برخی استانها اعلام آمادگی برای پایان بيسوادی داشتند اما وقتی بررسی کردیم، مشاهده کردیم که به صفر نرسیده است.»باقرزاده ميگويد: «نمیخواهیم در جامعه القا کنیم که بيسوادي وجود ندارد و نمیخواهیم سیاهنمایی کرده یا بزرگنمایی کنیم؛ باید واقعیتها را انعکاس داد.» مشكلات ساختاري سنگ پيش پاي نهضت اما بهرغم تمام موفقيتهايي كه نهضت سوادآموزي تاكنون داشته كارشناسان حوزه سوادآموزي عقيده دارند مشكلات ساختاري مهمترين معضل در دستيابي به نتيجه فراگير در حوزه سوادآموزي است. اين مشكلات به علت رابطه مستقيم با موضوعات كلي كشور مانند بودجه؛ هرگونه تغییر در مسیر را موجب كند شدن یا توقف مقطعی جریان سوادآموزی كشور ميكند. به اين دليل است كه كارشناسان اعلام ميكنند بهدلیل وابسته بودن موضوع سوادآموزی به سیستم آموزشی كشور؛ هرگونه كاهش بودجه در این نهاد؛ نخستين موضوعی را كه از اولویت مدیران خارج میكند، حوزه سوادآموزی است. به همین دلیل نمودار سوادآموزی در كشور دایم افت و خیزهای ناگهانی را نشان میدهد. علي باقرزاده نيز با اشاره به كاهش 40 درصدي بودجه نهضت سوادآموزي در سال 90 ميگويد: «منابع فعلی سازمان نهضت پاسخگوی ریشهکنی بيسوادي نیست و باید دستگاهها بتوانند همکاری لازم را با این سازمان داشته باشند.» رئیس سازمان نهضت سوادآموزي همچنین نبود یکپارچگی و هماهنگی در بین دستگاهها را یکی از مهمترین علل به تعویق افتادن ریشه کنی بيسوادي در کشور عنوان كرده و ميگويد: «به رغم اینکه مصوبات مختلفی در شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص تصمیم کار دستگاهها وجود دارد، اما مطالبهگری جهت پیگیری این مصوبات وجود ندارد.»وی ميگويد: «یکی از برنامههایی که نهضت سوادآموزي در سالجاري در رأس برنامههای خود قرار داده است، آموزش 60 هزار مدیر مجتمع آموزشی برای جذب و نگهداشت سواد آموزان است که در این رابطه همایشها و جلسات مختلفی برگزار میشود.» زنان بيشترين آمار بيسوادان محمد مهديزاده،معاون آموزشي سازمان نهضت سوادآموزي نيز با اشاره به اين نكته كه سمنان بالاترين آمار بيسوادي و سيستان و بلوچستان كمترين آمار باسوادي زنان را دركشور داراست، ميگويد: «بر اساس مصوبه شوراي عالي آموزش و پرورش كساني كه داراي مدرك تحصيلي تكميلي، دوره سوادآموزي، سوم ابتدايي يا بالاتر از آن باشند با سواد شناخته شده و كساني كه بي سواد مطلق هستند يا مدركي پايينتر از سوم ابتدايي دارند بيسواد تلقي ميگردند كه بر همين مبنا بيشترين بيسوادي زنان درگروه سني بالاي 50 سال است.» به گفته وي «تمامي دختران و زنان كه از حيطه سوادآموزي بازماندهاند ميتوانند در كلاسهاي سوادآموزي ثبتنام كنند البته طبق مصوبه 595 شوراي عالي انقلاب فرهنگي و اهداف كمي برنامه 5 ساله پنجم گروه سني 10 تا 49 ساله در اولويت بوده و سازمان نهضت سوادآموزي موظف به شناسايي، جذب و آموزش اين افراد تا پايان برنامه پنجم شده است، اما به اين معنا نيست كه افراد بالاي 50 سالي كه تمايل به باسواد شدن دارند نتوانند در كلاسهاي نهضت ثبتنام كنند.» مهديزاده ميگويد: «با توجه به اينكه مديران مدارس ميتوانند با تشكيل كلاس سوادآموزي يا از طريق واگذاري مسئوليت سوادآموزي به افراد باسواد موجود در منطقه مورد نظر يا حتي اعضاي باسواد خانوادهها در قبال پرداخت هزينه سرانه جهت باسواد كردن اين افراد گام بردارند اميد ميرود ما بتوانيم تمام بيسوادان گروه هدف را تا پايان سال 1393 باسواد كنيم.»