کاندیداتوری نجفی گمانهزنی رسانههاست
جهانگیری با بیان اینکه جریان اصلاحات جریانی ریشه دار کشور است اظهار داشت: هنوز اصلاحطلبان میتوانند نقش تعیین کنندهای در سرنوشت کشور داشته باشند . فکر میکنم حضور اصلاحطلبان در انتخابات به عنوان یک جریان اصلی کشور میتواند در رونق انتخابات خیلی موثر باشد.
مشرق: اسحاق جهانگیری که یکی از وزرای دولت خاتمی و همچنین یکی از گزینه های مطرح شده از سوی اصلاح طلبان برای کاندیداتوری در انتخابات آینده است در ابتدای مصاحبه خود سخن از سلامت انتخابات به میان آورد و با تاکید بر بها دادن به رای مردم و واقعی دانستن دخالت مردم در حکومت گفت: لازمههای بها داردن به آراء مردم، وجود قانون جامع و شفاف برای انتخابات است. یک قانون کامل، جامع و شفاف که تضمین کننده تمام حقوق شهروندان و مردم و احزاب باشد. وی با بیان اینکه جریان اصلاحات جریانی ریشه دار کشور است اظهار داشت: هنوز اصلاحطلبان میتوانند نقش تعیین کنندهای در سرنوشت کشور داشته باشند . فکر میکنم حضور اصلاحطلبان در انتخابات به عنوان یک جریان اصلی کشور میتواند در رونق انتخابات خیلی موثر باشد. روزنامه آرمان در گفتوگویی با اسحاق جهانگیری نوشت: * یکی از دستاوردهای انقلاب بها دادن به رای مردم و واقعی دانستن دخالت مردم در حکومت است که در قانون اساسی هم این موضوع در انتخابات ریاستجمهوری، مجلس و شوراها و... دیده شده است. * لازمههای بها داردن به آراء مردم، وجود قانون جامع و شفاف برای انتخابات است. یک قانون کامل، جامع و شفاف که تضمین کننده تمام حقوق شهروندان و مردم و احزاب باشد. *موضوع مهم دیگر که همواره در کشورهای مختلف مورد نظر بوده است، منازعات سیاسی است که حول محور انتخابات بهوجود میآید و در این میان، نهادهای مستحکمی وجود دارد که حرفشان برای تمام جریانات حرف آخر است. در قانون اساسی شورای نگهبان به عنوان اینچنین نهادی پیشبینی شده است که حرف این شورا در انتخابات حرف آخر است. * اکنون قانون انتخابات وجود دارد طبق همین قانون، تکالیف دستگاههای نظارتی، اجرایی و نماینده کاندیداها مشخص است. آنچه من گفتم در جهت تکامل این قانون است. *جریان اصلاحات جریانی ریشه دار در کشور است. *اصلاحطلبان میتوانند نقش تعیین کنندهای در سرنوشت کشور داشته باشند . فکر میکنم حضور اصلاحطلبان در انتخابات به عنوان یک جریان اصلی کشور میتواند در رونق انتخابات خیلی موثر باشد. *بحث تنور گرم کردن از سوی گروهی مطرح میشود که یا نمیخواهند در انتخابات شرکت کنند یا تصورشان این است که انتخابات به صورت شکلی برگزار میشود. *اصلاحطلبان یک واقعیت خدشهناپذیر انتخابات هستند و اگر در انتخابات وارد شوند، با این انگیزه میآیند که انتخابات را ببرند نه اینکه ببازند. * جریان اصولگرایی از سال 84 مدیریت را در اختیار داشته است. هیچ مخالفت جدی جز اختلافات درون گروهی نداشتند البته اصلاحطلبان نقدهای ملایمی در حد مطبوعات و نه صداوسیما به آنها داشتهاند. *اگر بگوییم دو جریان اصلی اصلاحطلب و اصولگرا در کشور وجود داشته است و جریانی بد عمل کند، به صورت طبیعی گرایش مردم به سمت جریانی خواهد رفت که در مقابل این جریان قرار دارد. این ممکن است یک فرصت برای اصلاحطلبان باشد و اصلاحطلبان به عنوان یک فرصت به آن نگاه کنند اما شرط اصلی این است که اصلاحطلبان برای وضعیت فعلی کشور برنامه داشته باشند. *در دوران آقای خاتمی بیش از سیاست به اقتصاد پرداخته شد و اگر قرار باشد ارزیابی از دولت خاتمی انجام شود موفقیتهای آن دولت در بخش اقتصادی بیش از بخش سیاسی بود. علت این است که در آن دوره، موضوع اقتصاد موضوع اصلی بود یعنی برنامه سوم توسعه که در دولت آقای خاتمی تدوین و اجرا شد، از موفقترین شاخصها در برنامه قبل از انقلاب و بعد از انقلاب است. * یکی از برنامههای اصلی اصلاحطلبان برای ورود به انتخابات در مسائل روزمره مردم و ارائه راهکارهای کوتاه مدت است. مطمئن هستم که برای این موضوع برنامه دارند چون تیم اقتصادی قدرتمندی دارند. *جریان اصلاحطلبی درمحافل و جلسات خودشان بحثهایی دارند. بحث آنها بر سراین است که شرایط کشور، تحلیل و بررسی شود و اینکه حرفهایی در مورد ورود اصلاحطلبان زده میشود، چگونه باید تحلیل شود. درست است افرادی که میگویند اصلاحطلبان باید توبه کنند و فلان و فلان کار را بکنند، هیچ کدام از آنها سخنگوی نظام نیستند و نظر شخصی خودشان را میگویند اما این بحثها آنقدر در رسانهها و توسط افرادی که بعضا مسئولیت دارند، تکرار میشود که اصلاحطلبان بعضا فکر میکنند در چنین فضایی یک پالس رسمی از طرف نظام نیاز است تا همه بدانند، این حرفها از سوی نظام نیست. *جریان اصلاحطلبان توقع ندارد که حکومت برای ورود آنها دعوتنامه رسمی ارسال کند. توقع اصلاحطلبان این است که پالسی فرستاده شود. * اصلاحطلبان قادر هستند که جواب رقبای احتمالی خود را بدهند. *تصورم این است که رقابت اصلی بین اصلاحطلبان و اصولگرایان است، چون این جریانها، جریانهای ریشهدار هستند و به قول یکی از دوستان، تیم استقلال و پیروزی از قبل از انقلاب بود و هنوز هم هست، در مقطعی یکی از این تیمها از دسته اول حذف میشد و به دسته پایین میرفت اما طرفداران تیم را رها نکردند و فکر میکردند باید آنقدر برایش تلاش کنند که به دسته اول برگردد. من فکر میکنم در سیاست هم همینطور است یعنی اصلاحطلبان و اصولگرایان دو جریان اصلی کشور هستند البته جریان مستقلها از مدتی قبل شکل گرفت که آنها هم به تدریج در حال شکل گرفتن در قالب جریان دیگری هستند. برداشت من این است که رقابت اصلی بین اصولگرایان و اصلاحطلبان خواهد بود. *آقای نجفی هم نامشان برای نامزدی در انتخابات بعد، مثل بقیه مطرح و جدی است! گمانهزنی رسانههاست و باید از خودشان پرسید. من از خودشان چنین چیزی را نشنیدهام. *نشنیدهام از آقای خاتمی که بخواهد کاندیدا شود.