تحريم‌ها عليه ايران قرون وسطايي است/اقتصاد ایران به زانو در نخواهد آمد

اما این باور که مشکلات اقتصادی نظر دولت را در مورد مساله هسته ای تغییر خواهد داد، اشتباه است. یکی از موفقیت های نادر نظام، تحقق آرمان هسته ای ایران به مثابه آرمان ملی است. مردم ایران مطالبات بسیار زیادی در زمینه اقتصادی و سیاسی دارند، اما این به این معنا نیست که آنها موافق اند که دولت در مورد مساله هسته ای عقب نشینی کند. مقاومت در برابر مداخله خارجی هنوز یک باور بسیار قدرتمند در ایران است.

کد خبر : 226449
سرویس بین الملل«فردا»: تيري كوويل نویسنده و تحلیلگر فرانسوی در نوشتاری در نشریه اکسپرس فرانسه توصیف بدیعی را درباره تحریم های غیر حقوقی و یک طرفه علیه ایران سامان داده است و آنها را «قرون وسطایی» خوانده است.از نظر تیری کوویل، متخصص مسایل ایران، این جامعه ایرانی است که فشارهایی را تحمل خواهد کرد اما این فشارها نظر ایرانیان را در مورد مساله هسته ای تغییر نخواهند داد.نکته جالبی که این متن عیان می کند ،این است که در شرایطی که برخی جناح های سیاسی و مسئولان دولتی از خسته شدن مردم و تاثیر تحریم ها سخن می گویند،در جامعه غربی چنین تلقی وجود ندارد. بنابراین این افراد بهتر است برای روحیه گرفتن حداقل یک بار این یادداشت را بخوانند! کوویل می نویسد:« کشورهای اروپایی با تحمیل تحریم های دوجانبه معتقدند که هزینه اقتصادی برای مقامات ایرانی به گونه ای خواهد بود که تسلیم درخواست غربی ها در مورد برنامه هسته ای خود خواهند شد. باری، تحلیل وقایع این تصور را ایجاد می‌کند که این سیاست بیشتر یادآور سیاست پزشکان قرون وسطی است که میزان حجامت را به محض این که نخستین بار پاسخ نمی داد، افزایش می دادند. آیا این تحریم ها می توانند اقتصاد ایران را به زانودر بیاورد؟ در واقع، گستردگی بی سابقه تحریم های اروپایی و امريكایی علیه ایران یک هزینه است. اتحادیه اروپا که 20 درصد نفت ایران را خریداری می کرد، از ژوئیه 2012ميلادي تحریم موثری را اجرا نمود. طرف امريكایی نیز در زمستان 2011 ميلادي تحریم هایی را تصویب کرد که برای هر کشوری تجارت با بانک مرکزی ایران را ممنوع کرد.علاوه براین تحریم ها، تحریم های دیگر مالی امريكا از همکاری همه بانک های کشورها با ایران جلوگیری می کرد. در این شرایط پیدا کردن مشتریانی که بپذیرند از ایران نفت خریداری کنند، بسیار دشوار شد. با وجود این، اقتصاد ایران به زانو در نیامد.ذخایر ارز ایران در اواخر 2011 ميلادي یعنی در حدود 17 ماه واردات به بیش از 100 میلیارد دلار رسید. وانگهی ایران مشتریانی برای نفت خود دارد، به ویژه اگر با تخفیف بفروشد. در نهایت، صادرات غیرنفتی ایران به کشورهای همسایه نیز درآمد ارزی را تأمین می کند.در این شرایط بانک مرکزی ایران به تامین ارز برای واردات کالاهای دارای اولویت با نرخ ارز یارانه ای(12600 ریال) ادامه خواهد داد، ضمن این که تلاش می کند سقوط ارزش ریال در بازار را محدود کند. ایران می تواند آنچه را که نیاز دارد، وارد کند. کدام طبقات اجتماعی از تحریم ها آسیب دیده اند؟ کاهش ارزش ریال ادامه می یابد و منجر به افزایش قیمت کالاهای بدون اولویت می شود و بدین ترتیب، به افزایش قیمت ها کمک می کند. کارگران و بخشی از طبقه متوسط که به اندازه کافی سرمایه ندارند تا از خود در برابر تورم محافظت کنند( با خریدن دلار، طلا یا اتومبیل و غیره) بدین ترتیب آسیب خواهنددید. بخش خصوصی که باید برای نیازهای ارزی خود از بازار استفاده کند، نیز آسیب خواهد دید. از سوی دیگر، برای ایرانی هایی که سفر می کنند یا برای تحصیل به خارج می روند، پرهزینه خواهد بود. اما این باور که مشکلات اقتصادی نظر دولت را در مورد مساله هسته ای تغییر خواهد داد، اشتباه است. یکی از موفقیت های نادر نظام، تحقق آرمان هسته ای ایران به مثابه آرمان ملی است. مردم ایران مطالبات بسیار زیادی در زمینه اقتصادی و سیاسی دارند، اما این به این معنا نیست که آنها موافق اند که دولت در مورد مساله هسته ای عقب نشینی کند. مقاومت در برابر مداخله خارجی هنوز یک باور بسیار قدرتمند در ایران است. سرانجام ایرانیان اکنون متقاعد شده که غربی ها به سیاست تغییر نظام ادامه می دهند و ماجرای هسته ای فقط یک بهانه است. به موازات این تحریم ها، در واقع ایران مجبور بود حملات ویروس های رایانه ای و نیز قتل های دانشمندان ایرانی را تحمل کند. بدین ترتیب، در ایران احساس می شود که اکنون جنگی اعلام نشده علیه آنها اغاز شده است. بدین ترتیب، معلوم نیست که این نظام در مورد مساله هسته ای تسلیم شود. این بدین مفهوم است که هزینه اقتصادی تحریم ها ایران را مجبور به تغییر عقیده می کند بر اساس یک سلسله مجهولات است. از سوی دیگر، اهداف کشورهای غربی چیست؟ چندان نمی دانیم. توافق ماه مه 2010 ميلادي بین ایران و برزیل و ترکیه پیش‌‌بینی می کرد که ایران ذخایر اورانیوم با غنای پایین خود را به یک کشور سوم بدهد که آن را با غنای 20 درصد به ایران بازگرداند (از سوی دیگر، این پیشنهاد بود که از سوی گروه1+5 به ایران در سپتامبر 2006 ميلادي در ژنو شده بود). این توافق از سوی کشورهای غربی نادیده گرفته شد.به نظر می رسید ایران قبل از تابستان 2012 ميلادي حاضر به مذاکره به ویژه در مورد غنی سازی 20 درصد بود ضمن این که خواستار به رسمیت شناختن حق آن مبنی بر غنی سازی اورانیوم بود. باری، این احساس وجود داشت که امريكا واقعاً حاضر به مذاکره نبود (احتمالاً به خاطر سررسید انتخابات ریاست جمهوری). این تردیدها در مورد اهداف غربی ها این احساس را بین مقامات عالی‌رتبه نظام اسلامی تقویت کرد که بیشتر سیاست تغییر نظام دنبال شده است. یک چنین احساسی واقعاً منجر به توافق نمی شود و می تواند به تندروی ایران در مورد مساله هسته ای شود. بنابراین، زمان آن رسیده که ارزیابی عینی این سیاست تحریم ها علیه ایران را بررسی کنیم و ارزیابی کنیم آیا این سیاست واقعاً می تواند مساله برنامه هسته ای ایران را حل کند.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: