نهى از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت
الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانمهائى بودند که در عرف معمولى به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباختهى به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصى دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهاى این حقیر باطن است؛ نمىبینند. "گفتا شیخا هر آنچه گوئى هستم / آیا تو چنان که مینمائى هستى؟"
کد خبر :
225898
سرویس فرهنگی «فردا»: رأفت اسلامی از جمله مقوله های مهم و اساسی در حوزه مردم سالاری دینی است. از این رو که چنین مقوله ای در بسیاری از حوزه های ایدئولوژیک و حتی اجرایی کشور تأثیرگذار است. چهره ای که انقلاب اسلامی از مدارا و رأفت اسلامی ارائه کرده است، بر اساس همین رویکرد بوده و اساساً مفهوم «جذب حداکثری» مبیّن چنبن نگرشی است. یعنی یک گستره پهناور از حضور مردمی با ظواهر و اعتقادات مختلف اما در راستای محبت و وحدت کلمه که البته در بستر نظام اسلامی صورت می گیرد.
با این مقدمه، سخن اخیر رهبر انقلاب اسلامی
درباره برخی افراد که شاید ظاهری خاص داشته باشند را دوباره مرور می کنیم: «خودتان را مجهز کنید، مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانونهاى فرهنگى - هنرى بروید و پذیراى جوانها باشید. با روى خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: «و سنّة من نبیّه»، که ظاهراً عبارت است از «مداراة النّاس»؛ مدارا کنید . ممکن است ظاهر زنندهاى داشته باشد؛ داشته باشد. بعضى از همینهائى که در استقبالِ امروز بودند و شما - هم جناب آقاى مهماننواز(استاندار )، هم بقیهى آقایان - الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانمهائى بودند که در عرف معمولى به آنها میگویند
«خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباختهى به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصى دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهاى این حقیر باطن است؛ نمىبینند. "گفتا شیخا هر آنچه گوئى هستم / آیا تو چنان که مینمائى هستى؟" . ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهى از منکر هم میکند؛ نهى از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت. بنابراین با قشر دانشجو ارتباط پیدا کنید.» تاکید بر مدارا و رفتار رأفت آمیز از سوی رهبر حکیم
انقلاب، امری است که کاملا از مبانی دینی ما برخاسته و جملات فوق به شکل کاملا کارکردی، این مسأله را در حوزه حجاب و برخورد و معاشرت با قشر جوان در آن حوزه بیان می کند. تکیه بر اینکه بدحجابی یک نقص است، با توجه به ماهیت حجاب در اسلام و شاکله الهی آن امری صحیح است و افراد مادامی که از چنین نگرشی برخوردار هستند که عملکردشان به بدحجابی می انجامد، در عمل یک نقیصه را مرتکب می شوند. اما باید در برابر این نقصان چه کرد؟ باید زد و گرفت و بُرد؟ باید بی توجهی کرد؟ باید محرومیت ایجاد کرد؟ باید حقوق اجتماعی را نقض کرد؟ و یا باید یک بستر عقلانی و فرهنگی ایجاد نمود تا بستر محبت و
مدارا جاری گردد؟ بی شک، اسلام در اغلب موارد مسیر آخر را پیشنهاد می کند و همانطور که در بالا شمرده شد، رویکرد اسلامی محبت مآبانه است. رفتاری که گاهی بر سر بدحجابی ها در جامعه ما صورت می گیرد اغلب در دو طیف خلاصه می شود. نخست، طیفی که عامدانه و از روی قصدهای ضد اسلامی و فرااجتماعی دست به رفتارهایی زننده می زنند و مقصود گسترش و ترویج نیز دارند و چه بسا عملا هدایت شده هم باشند که خب رفتار سلبی و حتی انتظامی و حتی تر امنیتی درخور است؛ اما به واقع چنین طیفی معدودند. طیف گستردهای که اینجا مد نظر هستند، دختران و خواهران هم وطنی هستند که فکر و دل و قلب و نگرش شان متعلق
به همین آب و خاک است و چه بسا ایمانشان به ارزش ها و آرمان ها از بسیاری افراد دیگر توفانی تر و پویا تر باشد. این طیف، رویکرد رأفتگرایانه و نگرشی منطقی را می طلبد و آنچه باید در قبال چنین نقصانی صورت گیرد، زیرساختهای فکری و فرهنگی است نه نشان دادن چهره خشن و یا برخوردی سلبی. اگر بنا بر رفتار سلبی باشد، به مرور روحیه توأم با نفرت ایجاد خواهد شد و شاید طیف دوم آرام آرام به طیف اول هم تبدیل شوند. اتفاقی که عملا به مفهوم ایجاد ریزش برای نظام است. از همین منظر است که باید تاکید کرد که بیانات اخیر رهبری حکیم به مثابه مانیفستی نظری و عملی پیش روی ماست و باید مبنای عمل
باشد نه صرفا لقلقه زبان ما. ما گاهی اوقات از یاد می بریم که میان فرد نااگاهی که از روی غفلت خطایی می کند با فردی که از سر عمد و عناد مرزهای اخلاقی را در می نوردد تفاوت بگذاریم. در سیره مبارک نبی اکرم و ائمه بسیار مواردی وجود دارد که زبان ملاطفت جو و عمل صالح معجزه هایی آفریده است که غیر ممکن به نظر می رسید. هنر مسلمانی ما به این است که غافلان را به اسلام بخوانیم نه برای انکه مرتب با عیان کردن عملی ناقص،خود را سمبل مکارم اخلاق بدانیم. «خواهر دینی» که نقصان ظاهزی بدحجابی دارد در صورتی به نقص خود واقف می شود که نظر و عمل ما را یکسان ببیند و گمان نبرد که از احکام دیانت
الهی ما فقط حجاب را از بریم و دیگر سیئات را نقص نمی دانیم . ما قطعا به این نقصان مهم در حیات اجتماعی خود واقفییم و مکلفیم که برای رفع آن بکوشیم.روش ادای این تکلیف را هم رهبر حکیم ما مشخص کردند:« نهى از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت. »